خانم حنا چطوره؟
در قسمت عادات و رفتار خوکچه هندی نوشته است، حیوانی آرام که گاز نمیگیرد، انزوا طلب است و برای همین بهتر است آن را در مکانهای شلوغ و پر رفت و آمد نگذارید، زیر موجب اضطرابش میشود.
اما خانم حنای ما در یک محیط شلوغ و پر رفت و آمد است که یک دنیا بچه کنجکاو بیملاحظه و باملاحظه دارد. بچهها دوست دارند نازش کنند، بغلش کنند، و خانم حنا اغلب اوقات این را دوست ندارد. خانم حنا یک روزهایی آنقدر عصبی است که بیخود گاز میگیرد و مدام بالا میپرد یا هر چند وقت یک بار صدای سوت ترسش را در میآورد. آن وقت چند روزی میبریمش و در یک اتاق کم رفت و آمد میگذاریمش تا اعصابش بیاید سر جایش!
ما به خانم حنا ظلم کردهایم؟
خانم حنا شده است سوژه نقاشیهای بچهها، بچهها برای اینکه جواب سوالات مسابقههای کلاس سرزمین من را بدهند و خانم حنا را یک شب ببرند خانهشان مهمانی سر و دست میشکنند، بچهها هر چند روز یک بار میروند نجاری سر کوچه تا خاک اره بیاورند، مدام آبش را عوض میکنند، برایش دنبال غذا میگردند، برایش در حیاط ویلا درست کردهاند، زیرش را تمیز میکنند، اگر سر جایش نباشد بینشان ولوله میافتد …
آن اوایل خانم حنا مدام انگولک میشد، حالا اغلب بچهها یاد گرفتهاند چطور نازش کنند تا کمتر اذیت بشود، میدانند چه چیزی اذیتش میکند و مراقبند، اگر کسی باشد که خانم حنا را اذیت کند، حتما یکی دو نفر آن نزدیکی هستند که صدای اعتراضشان بلند میشود … من این راهی که آمدهایم، این تغییر را که میبینم، سختم است بپذیرم آوردن خانم حنا اشتباه بوده است. سختم است …
نمیدانم چطور از خجالت خانم حنا در بیایم …
دستهبندی شده در: م.م یک معلم محیط زیست, مغز مشغولیها در سفر