روز گذشته – ۱۹ ابان ۱۳۹۳ – در صفحه ۹ روزنامه ایران، یادداشتی به قلم زهرا کشوری – خبرنگار نامآشنای حوزه محیط زیست کشور – منتشر شد که دربردارندهی یک پرسش یا افسوس کلیدی بود! این که طبیعت ایران همچنان نیاز به فریادهای بلند دارد تا مردم و مسئولین را متوجه خطر از دست رفتنش سازد و اینک با قبول مسئولیت توسط محمد درویش و تبدیل وی از یک فعال محیط زیستی خط شکن به یک مدیر دولتی، به نظر میرسد فریادهای طبیعت دارد تبدیل به نجوا میشود!
ضمن قدردانی از خانم کشوری به دلیل دغدغهمند بودن ایشان و رصد نکتهسنجانه و دقیق عملکرد نگارنده در طول یکی دو دههی گذشته، توجه خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی را به متن کامل یادداشت ایشان با عنوان: «طبیعت فریادی بلند میخواهد» جلب میکنم. در عین حال خوشحال خواهم شد تا نظر شما خوانندهی عزیز را هم بدانم که آیا آنگونه که زهرا کشوری ابراز نگرانی کرده است، اثر محمد درویش بر حوزه محیط زیست ایران در حال کمرنگ شدن است و او آرام آرام دارد از فعالی سرکش – به تعبیر نویسنده روزنامه ایران – به مدیری آرام بدل میشود؟
هنوز هم وبلاگ نویسی «محمد درویش» برای خبرآنلاین ادامه دارد. او تا پیش از اینکه معاون مشارکتهای مردمی محیط زیست شود، خود به تنهایی یک خبرگزاری فعال در محیط زیستی و منابع طبیعی بود و ایمیلهای هر روز صبحش خط و ربط را به خبرنگاران و روزنامه نگاران حوزه نشان میداد و وبلاگش یکی از تأثیرگذارترین وبلاگهای حوزه محیط زیست بود. در حالی که او روزنامه نگار نبود و نیست. درویش، متولد ۴ بهمن ۱۳۴۴ تهران است. دارای چندین عنوان تألیف در قالب کتاب و مقالات علمی است و نیز سابقه اجرای چند طرح تحقیقاتی در موضوعات گوناگون مرتبط با منابع طبیعی، آب و محیط زیست را دارا است.
دوران کودکی و نوجوانیاش را (به دلیل شغل پدرش که نظامی بود) در شهرهای گوناگونی چون تهران، بروجرد، سردشت، اصفهان، آبادان، خرمشهر و نجف آباد گذراند و پس از اخذ دیپلم تجربی از مجتمع آموزشی شهید بهشتی اصفهان(صمد بهرنگی سابق)، بین سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خدمت سربازی را در پشتیبانی منطقه ۳ ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز گروه ۱۱ توپخانه مراغه سپری کرد. بلافاصله پس از پایان سربازی در کنکور شرکت کرده و در نخستین رشته انتخابی خود (مهندسی مرتع و آبخیزداری دانشگاه تهران) پذیرفته شد. از بهمن ماه سال ۶۸ نیز به دلیل دانشجوی ممتاز بودن و پذیرفته شدن در مصاحبه ورودی، جذب مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور شد. هماکنون به عنوان عضو هیأت علمی و مسئول گروه اقتصادی، اجتماعی در بخش تحقیقات بیابان مشغول است. مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مرتع و آبخیزداری از دانشگاه تهران گرفت و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت محیط زیست از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران اخذ کرد. موضوع دانشنامه کارشناسی ارشدش (امکانسنجی مدیریتی در استفاده از روش فائو و یونپ برای تهیه نقشه بیابانزایی ایران)، به عنوان پژوهش برتر سال ۱۳۷۸ وزارت جهاد سازندگی وقت انتخاب شد. «تارنمای مهار بیابانزایی» درویش را به فعالان و کارشناسان محیط زیست معرفی کرد.
تارنمایی که خود دربارهاش مینویسد: «آرمانم از انتشار این تارنما که در دوازدهمین روز از فروردین ۸۴ پا به دنیای جذاب مجازی نهاد، دستیابی به نوعی هماندیشی و همافزایی مثبت با هموطنان عزیزم در حوزه محیطزیست است؛ رخدادی که امیدوارم منجر به پالایش و ویرایش بیشتر در دیدگاههایم شود. خوشبختانه موفقیتهای استانی، ملی و بینالمللی که تاکنون نصیب مهار بیابانزایی شده، جملگی گواه آن است که راه را درست رفتهام؛ راهی که البته هنوز در آغاز آن هستم و میکوشم همچنان امیدوارانه چراغش را روشن نگه داشته و بپیمایمش.»
دانش و ماجراجویی درویش باعث شد تا رسانهها او را به جامعه مخاطب محیط زیست و منابع طبیعی معرفی کنند. او هم از این فرصت نهایت سود را برد تا یکی از جریان سازان در حوزه پر آسیب محیط زیست باشد. حمایت رسانهها و خبرنگاران حوزه محیط زیست از فعالیتهای کارشناسی او باعث شد وبلاگ او یکی از پرمخاطبترین وبلاگهای موجود در این زمینه شود. خودش هم مشوق گروههای بسیاری برای ورود به رسانهها و فضای مجازی برای صیانت از محیط زیست شد.
یکی از کـــــارشناسانی که فعالیت هایش در حوزه منابع طبیعی را به فضای مجازی آورد و اکنون به یکی از منابع خبری در حوزه در استان چهارمحال و بختیاری برای رسانهها تبدیل شده است «هومان خاکپور» کارشناس منابع طبیعی این استان است. فعالیتهای او در تارنمای «دیده بان طبیعت بختیاری» نگاه جامعه را به سمت محیط زیست و منابع طبیعی بختیاری چرخانده است.
زوایهای که تا قبل از خاکپور هیچ چشمی علاقهای به چرخش به سمت آن نشان نداد! هرچند فعالیتهای او هم در ماههای اخیر کمرنگ شده است. محمد درویش اما همچنان در فضای مجازی حضور دارد، اما خبری از خط شکنیهایی که تا پیش از رسیدن به پارک پردیسان و ساختمان شیشهای سازمان حفاظت از محیط زیست داشت، نیست! او یکی از مهرههای مؤثر در رفتن یوز ایرانی به جام جهانی برزیل بود. پس از آن بود که «معصومه ابتکار» رئیس سازمان محیط زیست در حکمی درویش را به عنوان معاون مشارکت مردمی سازمان محیط زیست منصوب کرد. حکمی که میتوانست بهترین انتخاب ابتکار در سازمان باشد اما چند ماه بعد، دیگر از ماجرا جوییهای درویش خبری نبود. حتی میتوان به جرأت گفت که از رسانهها و خبرنگارانی که روزگاری دوش به دوش آنها و برای محیط زیست حرکت میکرد، دوری میکند.
خبرنگارانی که هر روز، صبح کاری خودشان را با ایمیلهای خبری او آغاز میکردند.
درویش پیش از سازمان محیط زیست در مرکز تحقیقات سازمان جنگلها فعالیت میکرد اما سؤال این است که چرا آن فعال سرکش به معاونی آرام تبدیل شدهاست که پاسخش را مثل فیلمهای کارگردان اسکار برده ایران «اصغر فرهادی» باز میگذاریم! شاید اصغر فرهادی بداند که الی قصهاش چه سرنوشتی پیدا کرد، خودکشی کرد یا غرق شد اما ما پاسخ واضحی برای این سؤال نداریم!