خوراک‌دهی و کمک به حیات وحش؛ آری یا نه؟

عباس محمدی- خبرآنلاین

به مناسبت 12 اسفند / 3 مارچ، روز جهانی حفاظت از حیات وحش

 آیا دادن خوراک به جانوران وحشی درست است؟ با این کار، آیا به حیات وحش کمک می‌کنیم یا بیشتر برایشان زیان خواهیم داشت؟

 

در ایران، چند دهه است که در پاره‌ای منطقه‌های زیر مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست مانند منطقه‌ی حفاظت شده‌ی ورجین در البرز مرکزی، محیط‌بانان در زمستان‌ها اقدام به ریختن یونجه‌ی خشک برای قوچ و میش‌های وحشی می‌کنند. از چند سال پیش، سازمان‌های غیردولتی هم در این منطقه (و چند نقطه‌ی دیگر کشور) به کمک سازمان محیط زیست و محیط‌بانان آمده‌اند و چه در حمل علوفه به کوهستان و چه با خرید آن، در این کار مشارکت می‌کنند. همچنین، در چند سال اخیر در آبگیرهای سرخرود (در مازندران) گروه‌های مردمی و محیط‌بانان اقدام به پخش ذرت و گندم برای قوهای مهاجر می‌کنند که این کار سبب چند برابر شدن شمار قوهایی شده که برای زمستان‌گذرانی به این آبگیرهای کوچک می‌آیند. اخبار زیست محیطی حکایت از این دارد که در جاهایی دیگر، مثلا تالاب میقان و دریاچه‌ی زریوار و تالاب کانی برازان، هم گاه برنامه‌های خوراک‌دهی به حیات وحش از سوی سازمان‌های مردمی اجرا شده است.

در زمستان 1388 که در گروه دیده‌بان کوهستان تصمیم داشتیم به برنامه‌ی تهیه و ریختن ذرت برای قوهای سرخرود (که از طریق محمدعلی الله‌قلی، کارشناس و کنشگر محیط زیست، با آن آشنا شده بودم) کمک کنیم، با پرنده‌شناسانی مانند جمشید منصوری و اسماعیل کهرم تماس گرفتم و نظر آنان را در این مورد جویا شدم. این استادان عقیده داشتند که وابسته کردن پرندگان مهاجر به تغذیه‌ی دستی، کاری اصولی نیست. من توضیح دادم که به هر حال در سرخرود، شاهد حضور چند هزار قوی مهاجر هستیم که در صورت نداشتن خوراک کافی، به زمین‌های کشاورزی اطراف می‌روند و صید می‌شوند، یا به سیم‌های برق چند هزار ولت منطقه برخورد می‌کنند، و یا بر اثر گرسنگی می‌میرند. تا جایی که به یاد دارم، دکتر کهرم گفت که اگر به این پرندگان خوراک می‌دهید، باید این کار با برنامه باشد و در اواخر زمستان، به تدریج ریختن دانه را کم و سپس قطع کنید تا اختلالی در عادت مهاجرت آن‌ها پیش نیاید.

نمی‌دانم که کارشناسان ایرانی تا چه حد در زمینه‌ی دادن غذای دستی به حیوانات وحشی پژوهش دارند (با گوگل کردن چیز زیادی نیافتم)، اما در مقام یک کنشگر و دوستدار محیط زیست، خودم به جستجوی آماتوری در تارنماهای خارجی پرداخته‌ام و به نتیجه‌هایی رسیده‌ام. می‌خواهم این یافته‌های اندک را با دیگران در میان بگذارم، و از صاحب‌نظران درخواست کنم که در این موضوع وارد شوند تا بلکه به نتیجه‌های روشن‌تری برسیم. آن‌چه که من بدان رسیده‌ام، به طور خلاصه این است که کمک حساب‌شده و محدود به حیات وحش در منطقه‌هایی مانند ورجین و سرخرود که زیستگاه‌هایی “جزیره‌ای شده” هستند، یا در شرایط اضطراری مانند سرمای غیرعادی و خشکسالی، به عنوان راه‌حلی مقطعی و به شرط آن که زیر نظر آگاهان و کارشناسان منطقه باشد و با تماس انسان و جانور همراه نگردد، مفید است. ریختن یونجه در ورجین و دانه در سرخرود، حداقل حسن‌هایش تا کنون این بوده که موجب ادامه‌ی زیست یکی دو جمعیت حیات وحش به تعدادی قابل قبول شده، گروه‌های نسبتا بزرگی از مردم و چند انجمن را در مشارکت برای حفظ محیط زیست فعال ساخته، و زمینه‌ای فراهم کرده است برای نوعی طبیعت‌پیمایی و پرنده‌نگری و درنتیجه درآمدزایی برای مردم محل.

اما، خوراک‌دهی بی‌برنامه و هوسی ممکن است سبب بدعادت شدن جانوران یا مرگ و میر آن‌ها به دلیل در دسترس قرار گرفتن، یا به علت قطع جیره (در نبود پول برای خرید یا نبود امکان پخش) شود. از همه مهم‌تر این که تغذیه‌ی دستی یک خطر بزرگ برای حیات وحش دارد؛ بیمار شدن جانوران به علت تجمع کاملا غیرطبیعی در یک منطقه‌ی بسیار کوچک. بیشتر حیوانات، از جمله قوچ و میش، و قوها، در شرایط عادی هیچ نماسی با هم ندارند (مگر در زمان جفت‌گیری)، اما در جاهایی که تغذیه‌ی مصنوعی هست، به شکل فشرده‌ای با هم مجاور و حتی مماس می‌شوند. در این حال، خطر شیوع یک بیماری و مرگ دسته‌جمعی بسیار زیاد می‌شود. خوشبختانه، تاکنون چنین موردی در دو منطقه‌ی ورجین و سرخرود گزارش نشده، اما در صورت بروز این گونه بیماری‌ها، ممکن است که کل جمعیت حیات وحش مورد حمایت نابود شود. بر مدیران منطقه و کارشناسان حیات وحش است که در این زمینه بیشتر مطالعه کنند.

راه اصولی و اولیه‌ی حمایت از حیات وحش کشور، حفظ و احیای زیستگاه‌های طبیعی  است که لازمه‌ی آن، جلوگیری از اجرای برنامه‌های “توسعه” مانند راه‌سازی و معدن‌کاوی و سدسازی… در منطقه‌های “چهارگانه”‌ی زیر مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست، و نیز حفاظت از دیگر منطقه‌های طبیعی است. شیوه‌ی دیگر، که می‌توان آن را راه دوم برای حمایت از حیات وحش خواند، برقرار ساختن یک نوع آشتی و همزیستی است میان انسان و حیات وحش در منطقه‌هایی که تصرف‌های انسانی چیره شده است. در این مورد می‌توان به چند باید و نباید اشاره کرد:

  • محدوده‌ی شهرها و روستاها باید مشخص باشند و گسترش نیابند؛ حریم طبیعی یا باغ و کشتزارهای اطراف منطقه‌های مسکونی نباید به نفع ساخت و سازها عقب‌نشینی کند.
  • دو سمت جاده‌ها، به‌ویژه بزرگراه‌ها، باید فنس‌کشی داشته باشد تا جانوران با خودروها برخورد نکنند. بدیهی است که باید زیرگذر (یا روگذر)هایی هم برای رفت و آمد جانوران دیده شود.
  • باید تا حد امکان، از کاربرد سم‌های شیمیایی (به‌ویژه انواع ماندگار) برای مبارزه با آفت یا موش و مانند آن خودداری کنیم. در باغ‌ها و باغچه‌های تفرجی که محصول درختانشان نقش اقتصادی برایمان ندارد، و در حیاط خانه‌ها، هیچ‌گاه از سم و طعمه استفاده نکنیم.
  • گوشه‌ای از کشتزار یا باغ خود را بی هیچ شخم‌زنی و وجین و سم‌پاشی، و چند درخت بومی را در میانه‌ی باغ میوه بی‌ هیچ دستکاری باقی بگذاریم؛ بوته‌ها، درختچه‌ها، نیزار، و شاخ و برگ طبیعی درختان، پناهگاه خوبی برای گونه‌های متنوع خواهد بود.
  • یاد بگیریم که نباید با دیدن هر جانور وحشی، قصد کشتن آن را کنیم؛ پیش از هر چیز باید به جانور فرصت فرار یا بازگشت به زیستگاه را بدهیم.
  • عشایر و چوپانان، بیش از هر گروه اجتماعی دیگر، امکان روبرو شدن با جانوران را دارند؛ این گروه‌ها باید بدانند که جانوران وحشی جزو ثروت‌های ملی هستند و برای سرزمین لازم‌اند، باید یاد بگیرند سگ‌هایشان را مهار کنند تا حیوانات مهاجم را فقط فرار دهند و نه آن که بدرند، و باید اطمینان یابند که در صورت آسیب دیدن دام‌هایشان، سازمان حفاظت محیط زیست خسارت‌شان را فورا می‌پردازد.
  • نباید “حیات وحش شهری” را دست‌کم بگیریم؛ با جستجو در اینترنت می‌توانیم راه‌های جذب پرندگان به محل زندگی را یاد بگیریم و بسیار کم هزینه‌تر و کم دردسرتر از خرید طوطی و قناری، از تماشای پرندگان آزاد لذت ببریم. در خانه، یکی دو تا از کارهای زیر را جزو برنامه‌های زندگی قرار دهیم:

          _ برای پرندگان دارای چینه‌دان، گندم و ارزن (و در زمستان، کمی هم دانه‌های روغنی مانند تخم کتان و مغز آفتابگردان) بریزیم. ریختن خرده نان کار درستی نیست، زیرا هم اسراف است و هم می‌تواند دستگاه گوارش پرنده را به هم ریزد.

          _ برای کلاغ، پنیر و پسماندهای گوشت و مرغ را بریزیم (البته کلاغ دانه و میوه هم می‌خورد).

          _ برای بلبل خرما، کشمش خیس‌خورده یا دیگر میوه‌های شیرین بریزیم.

          _ هنگام ساختمان‌سازی، سوراخ‌هایی برای لانه‌گذاری پرندگان و خفاش‌ها پیش‌بینی کنیم.

          _ در حیاط خانه، درخت توت یا خرمالو یا سیب بکاریم و بخشی از میوه‌های آن را برای پرندگان باقی بگذاریم.

        _ در حیاط یا ایوان، یک ظرف کم‌عمق (مانند زیرگلدانی) برای آب نوشیدن و آب‌تنی پرندگان (و گربه‌ها) بگذاریم و آب آن را هر روز عوض کنیم.

        _ از شهرداری بخواهیم که با درست کردن “کلبه‌ی گربه‌ها” در پارک‌ها، صفایی به شهر بدهد و در ضمن، پایش و کنترل جمعیت آن‌ها را ساده‌تر سازد.

        _ گربه‌ها را به گفته‌ی سعدی، به لقمه‌ای بنوازیم (این شاعر بزرگ، از بازرگان خسیسی گفته است که: «گربه‌ی بوهریره را به لقمه‌ای ننواختی، و سگ اصحاب کهف را استخوانی نینداختی!»).

 در مورد دادن خوراک دستی به حیات وحش، بد نیست که نگاهی بیاندازیم به چند نظر و تجربه در کشورهای دیگر (در منابعی که در پانوشت آمده، در این مورد اطلاعات بیشتری هست):                                                                                

کانادا- در منطقه‌های بسیار بزرگ و وحشی (مانند “شمال دور”) که دستکاری انسان در طبیعت زیاد نیست، توصیه‌ی اکید این است که به حیات وحش خوراک داده نشود. زیرا این کار موجب وابسته شدن جانوران به انسان، کم شدن ترس جانور از انسان (که موجب به خطر افتادن‌شان می‌شود)، به هم ریختن وضع گوارش جانوران، افزایش خطر بیمار شدن حیات وحش به علت تجمع آن‌ها، افزایش خطر تصادف با خودروها، و افزایش خطر و مزاحمت برای انسان می‌شود.

وزارت منابع طبیعی اونتاریو، با تاکید بر نکته‌های یادشده، سفارش می‌کند که: حیات وحش را از دور تماشا و تحسین کنید، پسماندهای خود و خوراک حیوانات خانگی را از دسترس جانوران وحشی دور نگه دارید، و اگر می‌خواهید که حیات وحش به املاک شما نزدیک شود، حالت طبیعی آن را حفظ کنید، و بگذارید که جانوران وحشی، وحشی باقی بمانند.

آمریکا- اداره‌ی شیلات و حیات وحش واشنگتن ( Washington Department of Fish and Wildlife (WDFW)) در یک نگاه کلی، مردم را از خوراک‌دهی فردی به حیات وحش نهی می‌کند. از نظر این اداره، بهترین راه برای کمک به جانوران وحشی برای گذراندن زمستان، حفظ پوشش گیاهی طبیعی در طول سال است. اگر جانوران در وضعیت خوب وارد زمستان شوند، بیشترشان خواهند توانست با برف عمیق بادوام، یخ و سرما بسازند. البته به هر حال، شماری از آن‌ها در زمستان از پای در خواهند آمد که این، راهی طبیعی است برای متوازن نگهداشتن نسبت جمعیت و زیستگاه.

راه دیگر برای کمک به حیات وحش، مزاحم آن‌ها نشدن است. جانوران باید انرژی خود را برای از سر گذراندن زمستان ذخیره کنند، و مزاحمت انسانی سبب تحرک آن‌ها و رفتن به این سو آن سو و هدررفت انرژی می‌شود. به حیوانات وحشی نباید زیاد نزدیک شد، سگ‌ها را باید مهار کرد، و در جاده‌های نزدیک زیستگاه‌ها باید آرام‌تر رانندگی کرد.

اشکال‌هایی برای منع از خوراک‌دهی به حیات وحش هست؛ نخست این که همیشه پول و نیروی انسانی کافی برای این کار نیست و نمی‌توان آن را پیوسته و به میزان کافی انجام داد. همچنین، تجمع جانوران در یک نقطه برای تغذیه، آن‌ها را در برابر بیماری‌ها، به علت بیشتر شدن امکان انتقال عامل‌های بیماری‌زا، و در برابر خطر شکار شدن آسیب‌پذیرتر می‌سازد. ریختن خوراک در نزدیکی جاده‌ها نیز سبب افزایش خطر برخورد جانوران با خودروها می‌شود. همچنین با جذب جانوران به نزدیکی مکان‌های زیست انسان، خطر آسیب‌رسانی آن‌ها به کشتزارها و باغ‌ها و مقابله‌ی صاحبان این جاها با حیات وحش بیشتر می‌شود. تشخیص نوع خوراک مناسب هر جانور نیز کار افراد غیرکارشناس نیست؛ برای مثال، دستگاه گوارش گوزن به هفته‌ها وقت نیاز دارد تا خود را با خوراک‌های مصنوعی تطبیق دهد. اگر آن‌ها چربی کافی برای پشت سر گذاشتن این دوره‌ی تطبیق را نداشته باشند، ممکن است در حالی که معده‌شان پر از خوراک فراهم شده توسط انسان است، از گرسنگی بمیرند.

زیست‌شناسان حیات وحش و مدیران زیستگاه‌های طبیعی ایالت واشنگتن، خوراک‌دهی زمستانی به جانوران را در کل ایالت موثر یا مفید نمی‌دانند و منابع لازم برای این کار را هم ندارند. اما اداره‌ی شیلات و حیات وحش، در شرایط خاص، و با یک برنامه‌ی مدیریت شده و دقیق، برنامه‌های تغذیه‌ی تکمیلی حیات وحش را برای جمعیت‌های مشخصی از جانوران اجرا می‌کند. برای مثال، در منطقه‌های  Oak Creek و  L.T. Murray  و  Wenas در زمستان به گوزن‌ها و “بیگ هورن” ها خوراک می‌دهند تا به املاک خصوصی نزدیک نشوند و به آن‌جاها آسیب نرسانند یا خود گرفتار بیماری‌های دامی نشوند. در عین حال، فایده‌ی جنبی این کار، فراهم شدن فرصت دیدار مردم از حیات وحش و به دست آمدن سود اقتصادی از این رهگذر است. گاه نیز خوراک‌دهی، از سوی زیست‌شناسان حیات وحش برای جلب جانوران و مطالعه‌ی ‌سلامت آن‌ها یا بررسی‌های دیگر صورت می‌پذیرد.

موردهای استثنایی دیگری هم هست که ممکن است اداره‌ی شیلات و حیات وحش، خوراک‌دهی انجام دهد: در شرایط آتش‌سوزی جنگل، خشک‌سالی، و دیگر دگرگونی‌های سخت طبیعی یا انسان‌ساخت در منطقه. در هر صورت، این اداره پیش از اقدام به خوراک‌دهی، مسایل گوناگونی مانند پیش‌بینی درازمدت هوا، شدت برف یا سرما، شرایط حیوانات، مشکلات حمل و نقل خوراک، مسایل مالی، میزان موثر بودن عملیات، و علاقمندی مردم محل را در نظر می‌گیرد.

در غرب آمریکا، با آمدن زمستان، حدود 32000 گوزن شمالی (elk) در 46 ناحیه‌ی خوراک‌دهی پنج ایالت غربی جمع می‌شوند. بیش از 70 درصد این جانوران در 22 ناحیه‌ی خوراک‌دهی غرب ایالت وایومینگ که توسط دولت ایالتی اداره می‌شود و در “پناهگاه ملی گوزن شمالی” (National Elk Refuge) تغذیه می‌شوند. گفته می‌شود که خوراک‌دهی زمستانی، ارزش تفرجی منطقه را بالا می‌برد و سود اقتصادی دارد. اما، این شیوه‌ی نامتعارف ادره‌ی حیات وحش، اشکال‌های فراوان اجتماعی و زیست‌شناختی هم دارد.

بروس اسمیت (Bruce L .Smith) که 22 سال به عنوان زیست‌شناس در پناهگاه گوزن شمالی کار کرده است، پرچالش‌ترین مشکل را مدیریت بیماری‌های ناشی از تجمع فشرده‌ی حیات وحش می‌داند؛ مشکلی که در طی سال‌ها رو به شدت بوده است. بروس معتقد است که این برنامه‌های خوراک‌دهی که از سال 1909 در منطقه‌ی جکسون هول (Jackson Hole) به علت بسته شدن راه‌های مهاجرت زمستانی گوزن‌ها به سوی جنوب آغاز شده، در درازمدت به نفع سلامت و حفاظت گوزن‌ها نیست. در اواخر دهه‌ی 90، اداره‌های ایالتی و فدرال حیات وحش، به سه درصد (حدود 31400) از یک میلیون گوزن شمالی خوراک زمستانی می‌دادند. بروس می‌گوید که باید به جای این کار، رویکرد زیست‌محیطی ‌تری را پیش گرفت. او اشاره می‌کند که 97 درصد گوزن‌های آمریکای شمالی، به روش کار آموزشی با صاحبان املاک و مدیران منطقه‌ها، و متقاعد ساختن ایشان به حفظ و ارتقای زیستگاه‌ها حمایت می‌شوند. این روش، پایدارتر، کم‌خطر تر و کم‌هزینه تر است.

یک سازمان‌ غیردولتی و غیرانتفاعی مدافع حیوانات آمریکا (PAWS) هم به مردم توصیه می‌کند که با خوراک‌دهی به حیات وحش، آن‌ها را وابسته به انسان نکنند. این سازمان به ویژه تاکید دارد که خوراک‌های مصنوعی کامل نیستند و ممکن است مشکلات جدی برای سلامت جانوران پدید آورند. “پاوز” معتقد است که بهترین کمکی که افراد می‌توانند به حیات وحش کنند، این است که بخشی از املاک خود را به شکل طبیعی باقی بگذارند.

خوراک‌دهی به پرندگان در زمستان، از سوی بسیاری از سازمان‌های دولتی و غیردولتی، توصیه می‌شود و حتی در این مورد دستورعمل‌های مفصلی برای انتخاب دانه و ساخت دانخوری می‌دهند. برای مثال، وزارت منابع طبیعی ایالت مینه‌سوتا، و سازمان غیردولتی “فدراسیون ملی حیات وحش” در تارنماهای خود توصیه‌هایی درباره‌ی چگونگی انجام این کار دارند. پوشش برف، پرندگان را از دسترسی به دانه (و آب) باز می‌دارد و در چنین شرایط اگر کمک انسان نباشد، دسته‌های بزرگی از آن‌ها خواهند مرد.

بریتانیا- در این کشور، زیستگاه‌های بسیار پهناور و وحشی وجود ندارد، و تقریبا همه‌جا حضور انسان بسیار سنگین است. به این دلیل، طبیعت دوستان، مردم را تشویق به همزیستی نزدیک و کمک به جانوران وحشی می‌کنند. در بریتانیا مطالعه‌ی زیادی روی الگوی خوراک جانوران شده و در تارنماهای پرشمار، روش‌های پناهگاه‌سازی و خوراک‌دهی و انواع خوراک مناسب برای پرندگان گوناگون، سنجاب، سمور، خارپشت‌، گورکن، روباه، وُل، گوزن، و جانوران دیگر تشریح شده و شرکت‌هایی هم هستند که انواع خوراک را برای پرندگان و دیگر گونه‌های وحشی به فروش می‌رسانند.

 

* مدیر گروه دیده‌بان کوهستان

منابع

http://www.mnr.gov.on.ca/en/Business/FW/2ColumnSubPage/277348.html  * (وزارت منابع طبیعی اونتاریو- کانادا)

http://wdfw.wa.gov/living/winter_feeding/wildlife.html  * (اداره‌ی شیلات و حیات وحش واشنگتن)

http://news.wildlife.org/twp/2013-winter/elk-winter-feeding-disease-facilitation */ (انجمن اخبار حیات وحش؛ آمریکا)

http://www.paws.org/feeding-wildlife.html * (سازمان غیر انتفاعی و خصوصی “پاوز” در آمریکا؛ مدافع حیوانات)

http://www.dnr.state.mn.us/birdfeeding/winter/index.html * (وزارت منابع طبیعی مینه‌سوتا)

http://blog.nwf.org/2010/12/ten-simple-tips-for-successful-winter-bird-feeding */ (فدراسیون ملی حیات وحش؛ آمریکا)

* http://www.discoverwildlife.com/british-wildlife/how-feed-mammals-your-garden (تارنمای مجله‌ی wildlife از انتشارات BBC)

* تجربه‌ها و مشاهده‌های شخصی چند ساله در منطقه‌ی حفاظت شده‌ی ورجین (برنامه‌های خوراک‌دهی به گله‌های قوچ و میش)، در آبگیرهای سرخرود (خوراک‌دهی به قوهای مهاجر) و خوراک‌دهی منظم و چندین ساله به حیات وحش شهری. همچنین پرس و جو در مورد برنامه‌های خوراک‌دهی به حیات وحش در بازدید از پارک ملی گراند تیتان آمریکا، تابستان 1389

Posted in: دسته‌بندی نشده