در مهر ماه 1385 صادق آقاجانی از ریاست فدراسیون کوه نوردی
استعفا داد (و آن گونه که منابعی دیگر گفتند: وادار به استعفا شد). انتقادهایی به شیوه ی مدیریت او که نزدیک به ربع قرن اداره ی فدراسیون را بر عهده داشت، وارد بود. عده ای خوشحال شدند که او می رود و برای منتقدان فدراسیون پیام تبریک فرستادند! جمعی هم رفتن آقاجانی را رفتن مدیری کارآمد می دانستند و معتقد بودند که کار فدراسیون از آن پس لنگ خواهد شد. من مطلبی نوشتم با عنوان شادی و شکوهی در این رفتن نیست که در آن ضمن اشاره به ضعف های فدراسیون، گفتم که برای برطرف شدن این ضعف ها باید روش مدیریتی عوض شود و با رفتن این و آمدن آن دیگری مشکلی حل نخواهد شد.
این روزها که قصد دارم یک بار دیگر با نگاهی انتقادی به کارنامه ی فدراسیون کوه نوردی بنگرم، با خواندن یادداشت آن روز در می یابم که “در بر همان پاشنه می چرخد” و ضعف های پایه ای مانند رابطه ی “آقا بالا سرانه” ی فدراسیون با جامعه ی کوه نوردی، بی توجهی به کیفیت صعودها، و پر اشکال بودن “انتخابات” رییس همچنان برقرار اند.