حدود یکصد و سی سال پیش، لویی پاستور گفته است:
در هر حرفهای که هستید، نه اجازه دهید که به بدبینیهای بی حاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تأسفبار – که برای هر ملتی پیش میآید – شما را به یاس و ناامیدی بکشاند. در آرامش حاکم بر آزمایشگاهها و کتابخانههایتان زندگی کنید و نخست از خود بپرسید برای یادگیری و خودآموزی چه کردهام؟ سپس همچنان که پیشتر میروید، بپرسید من برای کشورم چه کردهام؟ و این پرسش را آنقدر ادامه دهید تا به این احساس هیجانانگیز برسید که شاید سهم کوچکی در اعتلای بشریت داشتهاید. اما هر پاداشی که زندگی به تلاشهایمان بدهد یا ندهد، هنگامی که به پایان راه نزدیک میشویم هر کدام از ما باید حق آن را داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم:
من هر آنچه که در توان داشتهام، انجام دادهام.
و امشب در آغازین ساعات از چهاردهمین روز فرودین ۱۳۹۴، گمان نبرم هیچ ایرانی دیگری، چون محمّد جواد ظریف، حق داشته باشد تا با افتخار و غرور آن جملهی پایانی پاستور بزرگ را تکرار کند …
امیدوارم روزی در آن دورها که نه من هستم، نه شما و نه ظریف … بر سردر وزارت خارجه ایران، تندیس محمد جواد چون تندیس پاستور بزرگ، همینگونه برای ایرانیان فردا، فرزندان من و تو بدرخشد تا همه بدانند که آن سردارانی که تلاش کردند تا بدون ریختن قطرهای خون، وقار ایرانیان حفظ شود، کم از آن سردارانی ندارند که با خون پاکشان، خرمشهر را آزاد کردند …