(ويرايش نخست)26 اسفند 1392
سازمانهای مردمنهاد محیط زیستی – که از این پس در این شیوهنامه از آنها با عنوان سمن یاد میشود – یکی از مهمترین سرمایههای اجتماعی به شمار میروند که چنانچه به خوبی توانمند شده و از استقلالی درخور بهرهمند باشند، میتوانند به برونسپاری وظایف دولت در یک حکمرانی مطلوب کمک کنند. از این رو، ارادهی سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان نهاد متولی طبیعت ایران بر آن است تا بکوشد با تسهیل زمینه برای فعالیت آزادانهی سمنها، آنها را در انجام مسئولیتها و رسالتهای ارزشمندشان یاری رساند.
حرکت به سمت سازماندهی و شبکهسازی سمنهای محیط زیستی در این راستاست که معنا مییابد؛ اقدامی که باید در یک فرآیند دموکراتیک و از پایین به بالا – بدون دخالت هیچ نهاد دولتی و کاملاً آزادانه – شکل گیرد.
چنین است که ویرایش نخست طرح یا شیوهنامهی شبکهبندی سمنها در ادامه معرفی و ... “پیش نویس شيوهنامه تشکیل شبکههای استانی، منطقهای و ملی سمنهای محیط زیستی کشور”
عزم حاکمیت برای احیای دوباره دریاچه ارومیه جدی است … سخنان امیدبخش عیسی کلانتری در باره دریاچه ارومیه!
دوشنبه گذشته، در یازدهمین روز از فروردین ۱۳۹۳، تالار اجتماعات خانه کشاورز میزبان گروهی از پژوهشگران و متخصصین کشور بود که عضو کارگروه احیای مرحلهای دریاچه ارومیه بودند و از ۸:۳۰ صبح تا ۱۸:۳۰ تلاش کردند تا شیوهنامهی احیای مرحلهای دریاچه ارومیه را سامان دهند، در حالی که در تمام طول این ۱۰ ساعت، عیسی کلانتری به بحثهای گاه آتشین حاضرین گوش فرامیداد …
وقتی دعوتنامهی شرکت در نخستین جلسه کارگروه احیای مرحلهای دریاچه ارومیه به دستم رسید، با مشاهدهی تاریخ برگزاری آن که در نیمهی نخست فروردینماه بود، یعنی زمانی که تقریباً کشور تعطیل است؛ دو فرض برای خود قایل شدم: یا جلسه خیلی جدی نیست و نفرات اندکی در آن حضور خواهند یافت و یا اینکه عزم حاکمیت برای احیای دوباره نگین فیروزهای شمال باختری کشور، بسیار جدی ... “وقتی عیسی کلانتری امید و درایت را در ماجرای ارومیه فرامیخواند!”
عباس محمدی- خبرآنلاین
آیا نظر دکتر کردوانی در این باره که باید بگذاریم دریاچهی اورمیه خشک شود، در خور اعتنا است؟ پیش از آن که در این مورد چیزی بگویم، خوانندهی علاقمند را به خواندن مقالهای که در حدود دو سال پیش با عنوان در نقد دکتر کردوانی(1) نوشتهام، دعوت میکنم. در اینجا فقط چند جملهی آغازین از آن نوشته را نقل میکنم:
«… قصد دارم نشان دهم که گاه چگونه ممکن است فقط شنیدن نام یک استاد یا پیشکسوت، بدون دقت در نوشتهها و کارنامهی او، القا کند که گفتههای او درست اند! از سوی دیگر میخواهم بگویم که استادان دانشگاه و دیگر کارشناسان هم جزئی از جامعه هستند و ممکن است که تحت تاثیر منافع شخصی، اثر سوء ستایشهای بیمورد، دور ماندگی از پژوهش، نداشتن روحیهی نقادی [و نقدپذیری]، و عوامل دیگر، واقعیتها را به گونهی دلخواه خود تفسیر کنند یا در تشخیص پارهای از مسالههای روشن اشتباه ... “دریاچهی اورمیه، کردوانیسم، و ضرورت رویکرد احتیاط آمیز”
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
FA
<w:latentstyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="false"
DefSemiHidden=”false” DefQFormat=”false” DefPriority=”99″
LatentStyleCount=”371″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 2″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 3″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 4″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 5″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 6″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 7″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 8″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="9" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” QFormat=”true” Name=”heading 9″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 1″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 2″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 3″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 4″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 5″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 6″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 7″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 8″>
<w:lsdexception Locked="false" SemiHidden="true" UnhideWhenUsed="true"
Name=”index 9″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="39" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” Name=”toc 1″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="39" SemiHidden="true"
UnhideWhenUsed=”true” Name=”toc 2″>
<w:lsdexception Locked="false" Priority="39" ... “اقدام تحسینبرانگیز اهالی بام ایران در روز طبیعت”
ابتکاری جالب برای جمعآوری سبزههای هفت سینکار بزرگ مردمان یک شهر کوچک در سیزدهبدر!
از بروجن خبر میرسد که به رغم بارندگی، دوستداران محیط زیست در این شهرستان مرتفع کشور، کاری بزرگ را سامان داده و چالش پرتاب یا رهاسازی سبزههای سفرهی هفت سین را به یک فرصت بدل ساختند …
همانطور که دیروز در سیزدهمین روز از نوروز ۱۳۹۳ اشاره کردم، علاوه بر مردم کازرون، بروجنیها در بام ایران هم به استقبال گسترده از سیزدهبدر رفته بودند که شما هم میتوانید با تماشای تصاویر موجود در این یادداشت بر صحت گفتار نگارنده مهر تأیید زنید. ظاهراً یکی از سمنهای محیط زیستی فعال منطقه به نام تسنیم، با کمک شهرداری، اداره میراث فرهنگی و گردشگری، اداره کل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری و اعضای هلال احمر در یک اقدام هماهنگ، نه فقط کیسههای تجدیدپذیر برای حمل زباله در اختیار گردشگران قرار دادند، بلکه با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی ... “کار بزرگ مردمان یک شهر کوچک در سیزدهبدر!”
در فروردین سال گذشته، با انتشار تصاویری از کارکرد جدید و البته غمانگیز درختان در لردگان، تأکید کردم که درختان بلوط را نباید با چوب رختی اشتباه گرفت و بدتر آن که به جای رخت هم از کیسههای زباله استفاده کرد! ظاهراً آن اشتباه اینک در هزار کیلومتر آن سوتر، در منتهاالیه جنوب خاوری استان فارس، دوباره تکرار شده است …
تصاویری را که میبینید، مربوط به چهارمین روز از فروردین ۱۳۹۳ است؛ زمانی که به دیدن کهنزادبومهای تاریخی شهر ایج رفته بودم. در ایج انگار تاریخ متوقف مانده و آرامشی عجیب بر منطقه مستولی است، به ویژه حضور سازههایی تاریخی چون قلعه دارالامان، آبانبارهای چهل برکه، سرستونهای سنگی شبیه به تخت جمشید، مسجد سنگی و … بر حس متفاوت حضور در ایج – سکونتگاهی با ۴ هزار سال قدمت – میافزاید …
با این وجود، وقتی این منظره را در کنار گنبد چهارطاقی و مسجد سنگی ایج ... “انگار از دشت ارمند لردگان تا مسجد سنگی ایج راهی نیست! هست؟”
شیوا شریفی و سولماز مقرب، دوچرخه دو هموطن حامی محیط زیست که با شعار «هم رکاب با رویای آب» نوروز امسال سفر خود با دوچرخه را از دریاچه ارومیه به سمت هامون و بختگان و مهارلو شروع کرده بودند در ادامه سفر خود به گاوخونی و زاینده رود خشک رسیدند.
نوشته کوتاه این دو هموطن عزیز در خصوص سفرشان به شهرهای مختلف را بخوانیم:
زمین آب ندارد.گلویش خشک است.نفسش گرفته داره خفه میشه.ارومیه خوابیده.هامون آب رو به خواب میبینه.یوزها تشنه اند و دارن ترکمون میکنن.زمین خسته است…و باور داریم هر کجایی دریاچه ای خشک بشه و پلنگی زخمی و پرنده ای شکار و یوزی منقرض, بخشی از انسان نابود و زمین از تعادل خارج میشه.ما شیوا و سولماز امسال همرکاب هستیم با رویای آب…با پیام آب و حساس کردن کردن آدمها نسبت به آن.سال تحویل دریاچه ارومیه هستیم.بعد از رکاب زدن در ارومیه به استانهای فارس و اصفهان میرویم و ... “هم رکاب با رویای آب بر بستر خشک زاینده رود”
یک طرح مؤثر برای کاهش تخریب طبیعت در سیزده بدر
پیشتر هم نوشته بودم که ما مردمانی که میگویند، نیستیم! بازخوانی ابتکار جالب دوستداران محیط زیست در شهرستان کازرون، بار دیگر به شما ثابت خواهد کرد که آن روز، درست گفته بودم! نه؟
امروز، یک روز متفاوت در بین ۳۶۵ روز سال ۱۳۹۳ برای طبیعت ایران و تمامی زیستمندان آن است؛ روزی به نام طبیعت، اما اغلب به کام آنهایی که طبیعت را نمیشناسند و به درستی حرمت نمینهند. از این رو، بسیاری از دوستداران طبیعت، با نگرانی از چنین شرایطی که متأسفانه هر سال هم تکرار میشود، از قضا طی پیامکهایی سیزدهمین روز از نوروز را پیوسته به خود و دیگر فعالین این حوزه تسلیت میگویند و آن را روزی سیاه برای طبیعت ایران میخوانند …
اما خبر خوش این است که اینک، یکی از تشکلهای مردمنهاد محیط زیستی در شهرستان کازرون واقع در باختر استان فارس ... “ابتکار جالب کازرونیها در سیزدهمین روز از نوروز!”
تالاب های بهشهر به سرب آلوده می شوند
پایگاه اطلاع رسانی صدای طبیعت:
حر منصوری، دیدهبان میانکاله از آلودگی سربی تالاب های شهر بهشهر خبر میدهد و می گوید: هرچند هیچ سازمانی تعداد واقعی شکارچیان استان را اعلام نمی کند اما به احتمال بسیار زیاد بیش از 100 هزار شکارچی در مازنداران وجود دارد. این افراد در سال 300 فشنگ مجاز سهیه می گیرند که همه آن را هم استفاده میکنند.»
به گفته وی، از سوی دیگر این شکارچیان دوباره اقدام به خرید فشنگ اضافه میکنند. حساب وکتاب های او می گوید هر فشنگ 35 گرم سرب دارد که اگر این عدد را در 300 هزار فشنگ تقسیم ضرب کنیم عددی نجومی از سرب به دست میدهد که وارد محیط زیست می شود.»
این فعال محیط زیست در گفت وگو با پایگاه اطلاع رسانی صدای طبیعت ،ورود این مقدار سرب را به تالاب ها را یک خطر ... “تالاب های بهشهر به سرب آلوده می شوند”