از تغییر اقلیم در ایران تا تغییر اقلیم در ایران

 

پرده ی اول:

ایرنا گزارش داده است که: مديرعامل شركت آب منطقه اي كرمانشاه گفت: كاهش آب رودخانه الوند به دليل تغيير اقليم در استان كرمانشاه و كاهش بارندگي در چند سال اخير بوده وعمليات مهار خاصي در رودخانه الوند اتفاق نيفتاده است. لینک

این روی اول تغییرات اقلیمی در ایران است. یکی از کاربردهای این عبارت در ایران توسط مدیران است برای آنکه دلیلی برای کاهش آب رودخانه ها، کاهش بارندگی، افزایش آتش سوزی در جنگل ها، کاهش تراز سطح آب دریاچه ها،  خشک شدن تالاب ها، آفت درخت ها و مرگ هر زیستمندی داشته باشند. این درحالی است که در اصل بایستی  عبارت بالا را از زبان یک پژوهشگر در دانشگاه بشنویم که بگوید تغییر اقلیم کجا باعث چه پیامدهایی شده است و بعد مدیران به آن پژوهشگر و پژوهشش اشاره کنند و الا هیچ مطالعه ی دولتی و اداری ارزش علمی برای استناد ندارد.

پرده ی دوم:

دکتر مسعودیان که یکی از اقلیم شناسان شناخته شده ی کشور است مطلبی اینجا روی  وبلاگ انجمن ایرانی اقلیم شناسی درج کرده است که در عین کوتاهی به حقیقتی بزرگ اشاره می کند. وی با اشاره به تغییرات شیب روند دمای شب در کشور از مرگ محو شدن یک تمدن سخن می گوید:

اگر افزایش دما و خشکسالی که به ویژه در سالهای اخیر نشانه های آن را کاملا میتوان دید ادامه یابد تنها نباید نگران جزایرمان یا دشت خوزستان باشیم حتی شهرهای اصفهان و یزد و کرمان و ... هم از نقشه پاک خواهند شد.  روند دمای شبانه ایران گویای خیلی چیزهاست.

این یکی از معضلات کلیدی در حوزه ی محیط زیست و تغییر اقلیم در ایران است که عنان گفتگو و نتیجه گیری به جای آنکه در اختیار محققان باشد، به دست مدیران سپرده شده است. حداقل تجربه زندگی در استرالیا به من نشان داده است که سایر نقاط دنیا از چنین فرآیندی پیروی نمی کنند. اینجا هر گزاره ی علمی باید توسط حداقل یک پژوهشگر و از طریق یک فرآیند علمی مشخص حاصل بشود و الا هیچ ارزشی برای سیاستگذاری نخواهد داشت. در واقع اول پژوهشگر است که نتایج پژوهشش را اعلام می کند و سپس سیاستمدار بر اساس آن بودجه ای تخصیص می دهد، از طرفی دفاع می کند و یا در مصاحبه اش تقصیر را به گردن کسی یا چیزی می اندازد.