سرکار خانم ابتکار
رییس گرامی سازمان حفاظت محیط زیست
با سلام و احترام؛
ضمن سپاسگزاری از این که یک بار دیگر وقت گذاشته و نشستی با نمایندگان سازمانهای مردمنهاد برگزار کردهاید، و با قدردانی از مجموعه فعالیتهای سازمان حفاظت محیط زیست که سبب رسانهای شدن موضوع محیط زیست و افزایش حساسیت همگانی به این امر حیاتی شده است، و با آگاهی از این که دولت به تنهایی مسوول بسیاری از تصمیمگیریها و اقدامها نیست، وظیفهی خود میدانیم که همچون گذشته چشم بر روی تخریب و آلودهسازی محیط زیست کشور نبندیم و نکتههایی را بیان کنیم. در این فرصت، دو انتقاد و دو پیشنهاد را به عرض میرسانیم:
نخست، انتقادها:
1- با وجود رویکرد اعلام شدهی دولت در حفظ محیط زیست، تغییر عملی محسوسی در رویکردها و اقدامهای اجرایی که بیانگر اصلاح شیوههای “توسعه”ای مخرب باشد، به چشم نمیخورد. برای مثال، در کوهستانها که تامین کنندهی مهمترین مادهی حیاتی یعنی آب هستند، تمامی عاملهای تخریب و آلودهسازی، شاید فقط با اندکی تخفیف در یکی دو نقطه، همچنان در کار اند. چرای خارج از ظرفیت برد، بوتهکنی و جنگلزدایی، ساختن سد و راه و ساختمان بدون کمترین ملاحظهی زیستمحیطی، و دفع انواع پسماند در محیطهای حساس کوهستانی همچنان ادامه دارد. از این میان، فقط به موضوع سدسازی و مدیریت منابع آب، و در این مورد به موضوع دریاچهی اورمیه که مورد توجه خاص رییس جمهور محترم هم بوده، اشاره میکنیم:
حضور سازمان محیط زیست، و به طور کلی رویکرد زیستمحیطی در “ستاد احیای دریاچهی ارومیه” تا کنون بسیار ضعیف بوده است. نزدیک به یک سال از فعالیت این ستاد میگذرد، و متاسفانه به نظر میرسد که همان مدیران و “متخصصان” و همان شیوههای تخصیص بودجه که موجب رو به مرگ رفتن دریاچه شده، برای “احیای” آن در نظر گرفته شدهاند! در این مورد فقط یادآور میشود که بودجهی قابل توجه تخصیص یافته برای “احیای” دریاچه ظاهرا قرار است که بیش از هر چیز، برای انتقال بینحوزهای آب مورد استفاده قرار گیرد. تردیدی نیست که باز هم لابیهای ساخت و ساز اثرگذاری خود را داشتهاند… .
2- در موضوع محیط زیست شهری، ضمن قدردانی از تلاش سازمان حفاظت محیط زیست در جلوگیری از توزیع بنزین غیر استاندارد، لازم است بگوییم که شیوههای هزینهبر و ساخت و سازگرا مانند بزرگراهسازی، تغییر دادن پی در پی پیادهروها به قیمت نابودسازی درختان حاشیه، بیاعتنایی به حفظ حریم شهرها، تجاوز به باغها و فضاهای طبیعی اطراف و داخل شهر و حتی تخریب بوستانها… که غالبا از تهران الگو گرفته و به شهرهای دیگر هم تسری مییابد، همچنان رفتار غالب شهرداریها است.
دوم، پیشنهادها:
1- در موضوع احیای دریاچه ی اورمیه، سازمان حفاظت محیط زیست با اقتدار بیشتر وارد موضوع شود و بکوشد که به جای روشهای انتقال آب از حوضههای بیرون از منطقه که قطعا مشکلاتی را برای حوضههای مبدا پدید خواهد آورد و هزینههای بسیار سنگینی هم بر کشور تحمیل خواهد کرد، شیوههای احیای اکولولوژیکی، با کاستن از فشار غیرمتعارف و آسیبزا بر منابع آب منطقه، به کار گرفته شود. بهویژه بهتر است بهجای تخصیص بودجه برای طرحهای انتقال آب از رودخانههای زاب و ارس، برای کاستن از مصرف آب در حوضهی اورمیه چارهاندیشی شود. اگر سازمان بتواند در موضوع دریاچهی اورمیه، دیدگاه زیستمحیطی را پیش ببرد، قطعا در بسیاری زمینههای دیگر هم خواهد توانست الگوهای زیست پایدار را معرفی کند و به اجرا برساند.
2- در محیطهای شهری، سازمان حفاظت محیط زیست میتواند تاثیرگذاری بیشتری بر شهرداریها داشته باشد؛ این کار باید از تهران، با جلوگیری از “شهریسازی” دامنههای کوهستانی و پارکهای جنگلی و پارک پردیسان و کشتزارها و باغها و باغچههای داخل و اطراف شهر آغاز شود. موفقیت سازمان حفاظت محیط زیست در این اقدام، جایگاه آن را در حوزهی تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای مربوط به محیطهای شهری ارتقا خواهد داد.
* انجمن کوهنوردان ایران، گروه دیدهبان کوهستان، انجمن غارنوردان ایران، انجمن دروازههای سبز پارس، انجمن پایشگران محیط زیست، گروه بچههای آب، جمعیت حامیان زمین، و انجمن دوستداران دماوند، این نامه را امضا کردند. دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران نیز موافقت خود را با مفاد این نامه اعلام کردند