“همه تالابهای کشور در خطرند”
اینکه چه درصدی از تالابهای کشور خشک شدهاند یا در معرض خشک شدن قرار دارند، موضوعی است که باید مسئولان اجرایی به آن بپردازند و دربارهاش اطلاعرسانی کنند. اما من بهعنوان کسی که مدتها به صورت تخصصی در این حوزه فعالیت کردهام، اعلام میکنم همه تالابهای کشور در خطر هستند. امروز روز جهانی تالابهاست و همین که یک روز برای این موضوع اختصاص داده شده به این معناست که تالابها نقش بسیار مهمی در محیطزیست و زندگی ما دارند. این موضوع در کشور ما نادیده گرفته میشود. اصلا در کشور ما «مرداب» نام دیگر تالاب است و بر این اساس، به نظر میرسد نهتنها برخی مسئولان اجرایی که مردم نیز نقش و اهمیت تالابها را نمیدانند. برخلاف اینکه تالاب، مرداب نامیده میشود اما، میشود گفت تالابها از بالاترین سطح حیاتی برخوردارند و از بین رفتن آنها تهدیدی جدی به حساب میآید. در کشور ما همانطور که عنوان شد، تقریبا همه تالابها درخطرند. عواملی که آنها را در معرض خطر قرار میدهند، متعدد است و بهصورت کلی باید گفت هم عوامل انسانی و هم عوامل طبیعی، تالابها را تهدید میکنند. در قسمتهای کمآبتر کشور مساله مهمی که حیات تالابها را تهدید میکند، حقابه تالابهاست. آبی که به تالابها میآید از مناطق بالادستی تامین میشود و زمانی که با استفاده نادرست، سدسازی یا هر چیز دیگر جلو ورود این آب به تالابها گرفته شود، حیات آنها به خطر میافتد. چون در این مناطق مردم به منابع بالا دستی آب برای خوردن یا برای کشاورزی احتیاج پیدا میکنند، حقابه تالابها رعایت نمیشود. در مناطق شمالی کشور مشکل آب وجود ندارد. در این مناطق برخی مسائل دیگر، حیات تالابها را به خطر میاندازند. سموم کشاورزی و فاضلابها مهمترین عوامل مخرب تالابها هستند. یعنی اینکه، آبی که در کشاورزی استفاده میشود با سمومی که مورد استفاده قرار گرفته است، آلوده میشود و همین آب به تالابها میرود و حیات جاندارانی که در آن زندگی میکنند را به خطر میاندازد. همانطور که برخی کارخانهها فاضلاب خود را به این تالابها میریزند و آن را تخریب میکنند. عامل بسیار مهمی که در تخریب تالابها اهمیت دارد دست اندازی شرکتهای خصوصی، دولتی و شبهدولتی به آنهاست. در نظر بگیرید در جنوب تالاب میانکاله 72 هکتار زمین به بخش خصوصی واگذار شده است. این درحالی است که، این زمینها جزو منابع طبیعی است و قابل واگذاری نیست. این واگذاری قطعا مخرب خواهد بود و حیات تالاب میانکاله را به خطر میاندازد. با این وجود، این اتفاق نهتنها درباره تالاب میانکاله که درباره بسیاری دیگر از تالابها اتفاق افتاده است. صید و شکار مساله مهم دیگری است که حیات تالابها را به خطر میاندازد. در اینباره راهکاری عملی و مفید وجود دارد و آن توانمندسازی جوامع محلی است. جوامع محلی میتوانند نقش تعیین کنندهای در حفظ تالابها داشته باشند به شرط اینکه، الگوهای استفاده از تالابها تغییر کند. برای مثال شکار باید جای خود را به اکوتوریسم بدهد. اگر این اتفاق بیفتد تصدیگری دولت نیز کمتر خواهد شد و کمتر شاهد خواهیم بود افراد و شرکتهایی از بیرون و برای کسب سود به تالابها تعرض میکنند. در عین حال افراد محلی با تغییر الگوهای استفاده، از منافعی که طبیعت میتواند برای آنها داشته باشد بهرهمند میشوند. باید مردم محلی آموزش ببینند که منافع آنها را شکار پرندگانی که در تالاب زندگی میکنند تامین نمیکند بلکه آنها میتوانند سود بهتر و بیشتری از اکوتوریسم ببرند. آموزش مردم محلی نقش تعیینکنندهای در حفظ تالابها، جنگلها، رودخانهها، دریاها و … دارد و باید در برنامهریزیها بیش از پیش به آن توجه شود.
“حرمنصوری”
http://armandaily.ir/?News_Id=67433