به بهانه جراحت شدید دو محیطبان گلستانی با ضربات چاقوی ۸ شکارچی غیرمجاز؛ در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کردهام که میتوانید شرح کامل آنرا در زیر بخوانید:
حادثهای که برای محیطبانان گلستانی رخ داده است بیش از پیش این ضرورت را ایجاد میکند تا درباره محیطبانان که در سالهای اخیر متحمل خسارتهایی شدهاند، حرف بزنیم. واقعیت این است که حداقل دو دسته از عوامل باعث بروز چنین حوادثی میشود؛ از طرفی خلأ قانونی موجود باعث میشود، حمله و تعرض به محیطبانان و قرقبانان اتفاق بیفتد و از طرف دیگر، عدم فرهنگسازی و آگاهیبخشی چنین کاری را برای عدهای مجاز میکند.
باید بیش از آنکه روی عامل دوم تاکید کرد، عامل اول را مهم دانست. این درست است که فرهنگسازی و آگاهیبخشی در زمینه شکار و برخورد با محیطبانان میتواند تا حدی وضعیت این افراد را بهتر کند اما، در این زمینه احتیاج به قوانین و مقررات کافی و محکم نیز هستیم. بسیاری از افراد در جاهای مختلف کشور اطلاع درستی از قوانین محیطزیست ندارند و گاهی اگر به محیطزیست تعرض میکنند بهدلیل این ناآگاهی است اما، بسیاری از افراد هم قوانین را میدانند و تعمدا به محیطزیست تعرض میکنند.
سازمان حفاظت محیطزیست لایحه حمایت از محیطبانان را به مجلس فرستاده است اما، این لایحه هنوز به تصویب نرسیده است. تا زمانی که این لایحه به تصویب نرسد، حمله و تعرض به محیطبانان ادامه خواهد داشت. در زمینه تامین امنیت محیطبانان و بهصورت کلی در زمینه قوانین شکار، نیازمند قوانین مشخص و برخوردهای شدیدتر هستیم. اکنون اگر افرادی به شکار مبادرت میورزند نه به این دلیل است که آنها از طریق شکار امرار معاش میکنند. شکاری که اکنون اتفاق میافتد برای تفریح و ماجراجویی است بنابراین، در برخورد با شکارچیان دیگر نباید این ملاحظه را درنظر داشت که اگر آنها شکار نکنند، نمیتوانند زندگی کنند.
این واقعیت، آشکار میکند که شکار بیش از گذشته جنبه تعرض و تجاوز به محیطزیست را پیدا کرده است حال آنکه، نهتنها قوانین ما در این زمینه بازدارنده نیست که از محیطبانان آنطور که باید و شاید حمایت نمیشود. محیطبانان باید بهعنوان ضابطان خاص قضایی معرفی شوند و حمایتهای قضایی و انتظامیاز آنها صورت بگیرد. در این صورت، وقتی عدهای به آنها حمله میکنند، میشود انتظار داشت که از آنها حمایت شود. در نظر بگیرید محیطبانان مورد حمله و تعرض قرار میگیرند اما بهجای اینکه از آنها حمایت شود، حتی وقتی فرد حملهکننده دستگیر میشود، مجازاتی در خور، متحمل نمیشود. در این ماجرا اتفاقی که میافتد دقیقا مثل اتفاقی است که در برابر شکار غیرمجاز رخ میدهد. قوانین بازدارنده نیستند و فرد جوری مجازات نمیشود که در آینده دوباره دست به این کار نزند یا اینکه، مجازاتی که درنظر گرفته میشود، جوری نیست که باعث شود دیگران دست به این کار نزنند. این درحالی است که ما برای حفظ محیطزیست و گونههای جانوری و گیاهی شدیدا محتاج مراقبت و قوانین بازدارنده هستیم.
در سالهای گذشته محیطزیست ما آنقدر تخریب شده است که نمیتوان با تساهل و تسامح رفتار کرد. بسیاری از گونههای جانوری در کشور ما در معرض نابودی هستند. برخی مراتع و جنگلها در حال از بین رفتن هستند و اینها ضرورت برنامهریزی و جدیت نشان دادن در امر محیطزیست را آشکار میکند. کسانی که جلو تعارض و تخریب محیطزیست را میگیرند همین محیطبانان و قرقبانان هستند. تضعیف موقعیت آنها بهمعنای تضعیف محیطزیست است. باید بهگونهای عمل شود که آنها پشت خود را گرم ببینند و با جدیت وظایف خود را انجام دهند. در سالهای اخیر اما ما مدام شاهد بودهایم، اتفاقاتی برای محیطبانان رخ داده است که آنها را دلسرد کرده است. قوانین و برخوردها جوری نبوده است که بتواند محیطبانان را دلگرم کند حال آنکه، همانطور که عنوان شد ما نیازمند قانون و اجرای درست آن هستیم. هر چه زودتر باید لایحه حمایت از محیطبانان در مجلس تصویب شود همانطور که، بازهم باید تاکید کرد قوانین و برخوردها در این زمینه باید بازدارنده باشد.