از مدیرکشی تا پلنگ کشی در دماوند!

همین چند سال پیش بود که محیطبانی گستاخ به خود اجازه داد تا مدیرکل محیط زیست استانش را با پرتاب قندان به سمت فرق سر آقای مدیر ، روانه بیمارستان کند! اینقدر که آقای مدیر طول درمان گرفت و.... .

اما عجبا که برای این محیطبان آب از آب تکان نخورد و کسی نپرسید که این موجود گستاخ چگونه از برخورد اداری و قانونی در امان ماند و اساسا اینچنین رفتاری با یک مقام بالاتر - حتی اگر حق با محیطبان بوده باشد که نبوده - آیا در قاموس یک انسان با تعاریف انسانی و یا یک کارمند می گنجد یا نه؟

حالا همان "محیطبان نما "در واقعه کشته شدن پلنگ در دماوند یکی از حاضرین در صحنه و یکی از عوامل کشته شدن پلنگ دماوند بوده است که فعلا از ذکر نامش خودداری می کنم !

حال شما چطور انتظار دارید کسی که برای مدیرکل یک استان شاخ و شونه می کشد و دست به ضرب و جرح او می زند، برای یک پلنگ بیچاره سلاح نکشد و او را از پا در نیاورد؟

کسی که نتواند عصبانیت اش را در برابر مقام مافوق اش فرو خورد، و از هر ابزاری ولو قندان روی میز برای ضرب و جرح مدیرش استفاده کند چطور می تواند رفتار درست با یک جانور را بداند؟

و شگفتا که دست آخر هم به روایت مدیران سازمان محیط زیست این پلنگ است که "وحشی" و "عصبی" و "با فشار خون بالا" و "پر استرس" و .... خطاب می شود.

پلنگ که وحشی است! و در آن شکی نیست! حالا اینکه مسئولان سازمان محیط زیست انتظار رفتاری گنجشگ وار از یک پلنگ دارند، این به ضعف دانش و آگاهی های زیست محیطی شان بر می گردد و بس که قبلا هم دراین تارنما اشاره کردم.

به نظرم معضل بزرگ محیط زیست ما، و آنچه تنوع زیستی کشورمان را رو به نابودی می کشاند قبل از از آنکه توسعه و طرح های توسعه ای مخرب باشد ، کمبود دانش و آگاهی های زیست محیطی در تنها نهاد متولی حفظ تنوع زیستی در کشور است. اینقدر که نه فرق پلنگ را از یوز می دانند ، نه فرق فلامینگو را از درنای سیبری و نه فرق اکوسیستم البرز را از زاگرس . و حتی گاه نمی دانند که مار هم یک جانور خزنده است !

از چنین سازمانی نباید انتظار معجزه و نجات تنوع زیستی کشور و قدم علم کردن در برابر عوامل تخریب طبیعت را داشت . چون به جای آنکه به دنبال برطرف کردن ضعف ها و ارتقا آگاهی ها باشد همچنان به دنبال خفه کردن منتقدان و تکذیب و انکار است .

البته بی انصافی است اگر بخواهم ادعا کنم که ضعف دانش و آگاهی های زیست محیطی در سازمان فراگیر است. چه بسیارند کارشناسان و محیطبانانی که اتفاقا بسیار هم می دانند و صدالبته منظور من آنها نبوده و نیستند. اما مسئله این است که گاه آنها که اختیار تصمیم گیری دارند این اصول بنیادین و ابتدایی را نمی دانند و این بزرگترین تهدید برای محیط زیست است.

Posted in: دسته‌بندی نشده