دکتر کهرم: باید زندگی “یاسر انصاری” را جشن بگیریم

دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه تهران گفت: زندگی زنده یاد یاسر انصاری آنقدر پربار بود که نیاز به جشن گرفتن دارد، نه مدیحه سرایی.

«دکتر اسماعیل کهرم» در مراسم بزرگداشت زنده یاد یاسر انصاری سخنرانی خود را با جمله «سلام یاسر!» آغاز کرد و خطاب به حاضران در جمع گفت: وقتی به یاسر سلام می کنم، در چهره شما عزیزان نگاه می کنم. به قلب شما مراجعه می کنم. یاد یاسر در قلب و فکر ما است.
او ادامه داد: من نیامده ام اینجا تا نوحه سرایی کنم که بلد نیستم. من نیامده ام که وقت شما را با گریه و آه بگیرم. ان را هم بلد نیستم. من آمده ام اینجا، یک زندگی را جشن بگیرم.
کهرم درباره شخصیت یاسر انصاری خاطر نشان کرد: یک مرد، سهمش از زندگی ۳۲ بود و در این ۳۲ سال کاری کرد کارستان. یادگاری که از خودش به جای گذاشت، همه را تحت تاثیر قرار داد. سرمشقی شد برای جوان و پیر. ما به خودمان می گفتیم، یاسر شب ها می خوابد؟! یا شب ها هم فعال است؟ آرامش در وجودش نداشت، مثل اینکه می دانست فرصتش کم است و کار زیاد. انرژی را می شد در رفتار و گفتارش دید. اینها غلو نیست.
این استاد دانشگاه سپس به ذکر خاطره ای از همکاری با زنده یاد انصاری پرداخت و گفت: در یکی از جلساتی که در شورای شهر در کنار یاسر بودیم، من مدیریت جلسه را بر عهده داشتم. مرحوم یاسر وارد جلسه شدند و درباره تصمیمی که توسط یکی از مدیران درباره محیط زیست گرفته شده بود شروع به انتقاد صریح و تند کردند. من از ایشان درخواست کردم که چون آن مدیر نیستند، درباره این مسئله صحبت نکنند تا مسئله در حضور آن مدیر مطرح شود. یک بار گفتم، یاسر توجهی نکرد. برای بار دوم گفتم، یاسر بازهم توجه نکرد. وقتی برای بار سوم این مسئله را گفتم، یاسر ناگهان خشمش را بروز داد و با صدایی عصبانی گفت «چشم!» به این چهره معصوم نگاه نکنید! در این چشم گفتن، عدم رضایت به خوبی دیده می شد و صدایش هنوز توی گوش من هست.
او تاکید کرد: یاسر پرده پوشی و اغماض نمی کرد و اجازه نمی داد تا کسی به بهانه های مختلف از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.
کهرم ادامه داد: یادم هست که ایشان با یکی از مقامات سازمان حفاظت محیط زیست اختلاف شدید داشت. بنده نیز با همان مقام اختلاف داشتم. دیدم یاسر دارد سعی می کند تا مرا با ایشان آشتی دهد. به من گفت، شما دو نفر هستید که می توانید تاثیرگذار باشید. اصلا درست نیست که با هم قهر باشید. گفتم آقای انصاری، شما خودتان که با ایشان اختلاف دارید. به من گفت ببینید، من به فکر محیط زیست کشورم، دو مهره ای که می توانند موثر باشند اگر به این صورت مقابل هم قرار بگیرند، به نفع محیط زیست نیست. یاسر اینطور فکر می کرد.
او خاطر نشان کرد: چنین زندگی و چنین طرز فکری باعث شد که کسی در عرصه محیط زیست کشور از موافق و مخالف نبود که در روز هفتم وفاتش در مسجد، حضور نداشته باشد. این زندگی جشن گرفتن دارد.
استاد دانشگاه تهران گفت: یک ضرب المثل انگلیسی می گوید، مهم نیست که در زندگی ات چند روز وجود دارد، مهم این است که چند زندگی در روزت است. این اولین زندگی بود که من جشن گرفتم.
کهرم در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دومین زندگی که می خواهم جشن بگیرم، زندگی بانوی جوانی است در جمع ما است. خانم مژگان جمشیدی در عمق دره عذاب و ماتم در روزهای اولی که همسر جوانش را از دست داده بود به من گفت «آقای دکتر کهرم، وقتی روی پایم ایستادم، می خواهم چند کار را انجام دهم.» می دانست که از عمق آن دره یاس و ناامیدی در خواهد آمد و روی پایش ایستاد.
او افزود: شما را به خدا فکر نکنید که مژگان جمشیدی، یک ذره از شهرت و موقعیتش را به خاطر ازدواج با یاسر به دست آورد. این بانوی حوان، خودش در عرصه خبرنگاری محیط زیست شخصیتی بود. گل بود، به سبزه نیز آراسته شد. در کنفرانس هایی که هر دو شرکت می کردند، بنده حضور داشتم، هردو جوان و در عین حال هردو پخته.
این استاد محیط زیست دانشگاه در پایان گفت: می خواهم خطاب به مژگان جمشیدی بگویم، «از این امتحان سخت الهی خوب بیرون آمدی، شیر مادر حلالت باشد» ما می دانیم که یاسر نگران تو است و آن وظایفی که یاسر نیمه تمام گذاشت، الان در دست تو است. این پرچم را بردار و راه را به جوان ها نشان بده. خدا یار تو باشد.
منبع: سبزپرس

Posted in: دسته‌بندی نشده