پارادوکس تحریف اخبار محیط زیستی؛ نگاهی به توقیف سبزپرس


"انحرافِ خبر از واقعیت" موضوعی است که سالهای متمادی و به شیوه های گوناگون در رسانه های مختلف و در تحقیقات مربوط به حوزه رسانه بدان پرداخته شده است. پژوهشگران رسانه، علل انحراف گزارش یک رسانه از واقعیت را دلایل زیر می دانند:

-         گزینش های ترکیبی: مربوط به وقایعی که ابعاد مختلفی دارد و گزارشِ یک بعد آن، متناقض با ابعاد دیگر می گردد.

-         گزارشهای با واسطه: اینکه گزارشگر به دلایل گوناگون در محل واقعه حضور نداشته و از راههای دیگری به کسب اطلاعات در مورد واقعه پرداخته است. این کانالهای ارتباطی می توانند از شاهدان عینی تا روابط عمومی سازمانها را دربر گیرند. در این صورت نیز کانالهای ارتباطی حاوی نویزها و پارازیت هایی هستند که گزارشِ اصل واقعه را مخدوش و مختل می نمایند.

 

درباره ی خبرهای مرتبط با محیط زیست، عدم حضور گزارشگر در محل وقوع حادثه بسیار محتمل است چرا که حوزه ی مورد تحقیق به گستردگی دشتها و بیابانها و کوههای کشور می باشد و عملا هیچ رسانه ای ، هر چقدر پرتوان و فراگیر، نمی تواند چنین گستره ای را مستقیما پوشش دهد. از این رو اخبار توسط واسطه، که معمولا روابط عمومی سازمان محیط زیست و منابع طبیعی  و یا بومیان هر منطقه است به دست اهالی رسانه می رسد.

 

ملوین دفلور تئوریسین مشهور ارتباطات، در مقاله ای با نام "چگونه حقایق خبری تحریف می شوند؟" اینگونه می نویسد: "گزارشهایی که توسط روابط عمومی هر سازمانی از یک حادثه و یا واقعیت تهیه می شود اغلب نکات مبهمی دارد و بلافاصله قابل استفاده نیست. معمولا گزارشگران شخصا فرصتی برای دیدن وضعیت حادثه ندارند و حتی نمی توانند با افرادی که عملا شاهد ماجرا بوده اند مصاحبه کنند. در این گونه موارد آنها به سراغ سخنگوی مربوطه می روند و او به راحتی اطلاعاتی کتبی و یا شفاهی در اختیار آنها قرار می دهد. در حقیقت این اطلاعات به ندرت به کار می آیند.برای اینکه همه گروهها و موسسات دارای دستور کار و برنامه های خاصی هستند و نیاز به حفاظت از اجزاء و منابع خود دارند بنابراین دلایل زیادی وجود دارد که به اینگونه گزارشهای تهیه شده بدبین باشیم."

 

بگذریم از اینکه به نظر می رسد حتی روابط عمومی سازمان محیط زیست "به راحتی" همان خبرهای گزینش شده را هم در اختیار سبزپرس قرار نمی دهد. منابع اطلاعاتیِ رسانه ای مانند سبزپرس، به غیر از روابط عمومی سازمان محیط زیست، افراد محلی مطلع و برخی آدمهایی هستند که به دلایلی نمی خواهند (یا نمی توانند) از طرق مستقیم اداری و سازمانی خبرهایشان رسانه ای شود. افراد محلی مطلع، به دلیل شماره یک (که در بالا ذکر شد) می توانند حاوی خبرهای ضد و نقیض باشند. از سوی دیگر گاهی توطئه هایی نیز شکل می گیرد: افراد مطلع درون سازمانی، گاهی عاملی هستند برای کنترل و مهار یک رسانه به سود همان سازمان. به این شکل که مثلا کسی می آید و به اسم اینکه من دلسوز هستم و این اطلاعات محرمانه است و اگر سازمان متبوعم بفهمد که من به شما اطلاعات رسانده ام حسابم با کرام الکاتبین است و ...  اطلاعات نادرست را عامدانه به رسانه می رساند و پس از نشر آنها، دست سازمان متبوع برای پیگیری حقوقی رسانه ی مزبور باز می شود.

 

ممکن است این سوال پیش بیاید که: چرا یک رسانه بدون اطمینان از صحت یک خبر اقدام به انتشار آن می کند؟

 استاندارد تایید یک خبر، انتشار آن توسط سه رسانه ی معتبر است. اما در کشوری که تنها یک رسانه ی محیط زیستی معتبر وجود دارد چگونه می توان اعتبار هر خبر را منوط به انتشار آن توسط سه رسانه ی معتبر دانست؟!

 

و با تمام این تفاسیر، پرسش متناقض نمای اصلی را می توان اینگونه مطرح نمود: چگونه می توان رسانه ای را که بالذات نه می تواند شاهد عینی وقایع گزارش شده اش باشد و نه قابلیت تایید اعتبار گزارش هایش را داراست، به دلیل نشر اکاذیب به زیر تیغ برد؟ 

Posted in: دسته‌بندی نشده