دردنامه‌ی مردم کوه‌پایه نشین بهرآسمان

جلوی معدن‌کاوی در بهرآسمان را بگیرید!

به فاصله‌ی چهل کیلومتری جیرفت، با 50 درجه حرارت، منطقه‌ای خنک و حتی سرد قرار دارد که بهره‌ای از آسمان است؛ بهرآسمان. در دل گرمای جیرفت منطقه‌ی بهرآسمان را برف گرفته، به نحوی که مردم زمستان‌ها منطقه را ترک می‌کنند.

 اما اکنون مدت‌هاست که فعالان محیط زیست در این منطقه‌ درگیر حفاظت از منطقه‌ی خود برای جلوگیری از تخریب توسط سودجویان هستند. بهانه‌ی تخریب، پیدا کردن معدن و استخراج است که می‌رود یکی از نادرترین مناطق در دل کویر را به نابودی کشاند؛ منطقه‌ای که طبیعتش طی میلیون‌ها سال شکل گرفته و در صورت تخریب، غیرقابل بازسازی و تجدید است.

 در سال 90 عده‌ای آمدند و گفتند برای راه‌سازی آمده‌ایم؛ جلو آن‌ها را گرفتیم. بعد از مدتی عده‌ای دیگر به بهانه‌ی گیاهان دارویی آمدند؛ جلو آن‌ها را هم گرفتیم. بعد، گروهی دیگر در سال 91، برای اکتشافات معدن، آمدند. با پی‌گیری‌ها معلوم شد که از آقای فلاح، مدیرکل حوزه‌ی ریاست سازمان ــ در زمان ریاست آقای محمدی‌زاده ــ مجوز اکتشافات گرفته‌اند. توانستیم دستور توقف موقت معدن را بگیریم. دیدارهای متعددی با مقامات داشتیم: از جمله، آقای کیخا، که جهت توقف کامل عملیات معدن‌کاوی به استانداری کرمان نامه زدند. اما آن گروه و گروه‌هایی دیگر امسال هم آمدند که حضورشان منجر به تنش محلی شد. خانم ابتکار برای آقای جهانگیری نامه زدند، که به‌دلیل زیست‌محیطی نباید در منطقه کار اکتشافی انجام گیرد. جدا از مسائل طبیعی و جانوری، این منطقه سرچشمه‌ی آب‌رسانی به سدهای منطقه و تأمین‌کننده‌ی آب‌های زیرزمینی منطقه‌ی کرمان است. منطقه‌ی بهرآسمان تنها زیست‌گاه حفاظت‌شده‌ی خرس سیاه آسیایی و هم‌چنین پلنگ است. پیران محل تعریف می‌کنند که در گذشته‌ای نه چندان دور جمعیت حیات وحش منطقه بسیار زیاد بوده است. 

اما این گروه‌ها مانده‌اند… برای ما روشن نیست که این متجاوزان پشت‌شان به کجا گرم است و چرا برخی مسؤولان دولتی چنین آشکار از آن‌ها و تخریب تنها منطقه‌ی حفاظت‌شده‌ی جنوب کرمان حمایت می‌کنند. تخریب منطقه‌ای با پنچ رودخانه‌ی دائمی و سرچشمه‌های آب در استانی که دچار بحرانی‌ترین وضعیت آب در کشور ــ آن‌هم در این وانفسای خشک‌سالی ــ است برای همه‌ی اهالی و دوستداران محیط زیست تعجب‌آور است. حرص و آز این گروه‌های سودجو و از آن مهم‌تر حمایت‌های برخی مقام‌های دولتی مایه‌ی شگفتی و تأسف است.

 

ادامه در: ایران‌بوم