چندی پیش خبر آبگیری سد گتوند را قطعن شنیده اید.میگویند وجود گنبد نمکی در پشت دریاچه سد موجب شوری آب شده ودر نهایت آب کارون را شور خواهد نمود.
خبر دیگر که این روزها بیشتر از راهروهای مجلس به گوش میرسد بحث خشکی دریاچه ارومیه ورای نیاوردن دو فوریت انتقال آب ارس به ارومیه.
اینکه ارزیابی ها وملاحظات زیست محیطی در این سد سازی دیده شده یا نه منظور نظر بنده نیست .همان بهتر که هیچ ارزیابی انجام نشود چون هی باید از کیسه ای که برای ساخت سد ساخته ایم مشت مشت پول خرج محیط زیست و میراث فرهنگی و گروه های حامی محیط زیست و صد ارگان مختلف کنیم تا اوکی کنند تا سد سازهای محترم کارشان را انجام دهند آنوقت آیا چیزی خواهد ماند تا با آن سد ساخت؟ نه خدائی بی حساب میگم؟
چرا هیچکی یه حساب سر انگشتی نمیکنه تا ببینه تو این مملکت چه اتفاقات میمونی صورت میگیره بدون اینکه مشکلی پیش بیاد .تازه کلی پول نصیب دستگاههای متولی میشه.میگی نه یه چند دقیقه به افاضات بنده گوش بده.
اگر دریاچه ارومیه خشک نمیشد کسی به فکر انتقال آب از ارس به ارومیه میافتاد؟ آیا فکر کرده اید با اجرای این انتقال آب چه نونی به دامان وزارت نیرو و شرکتهای اقماری آن گذاشته ایم؟
آیا فراموش کرده اید نرخ بیکاری را تا چه حد میتوان با این کار کاهش داد؟ در صورت انتقال آب نه تنها کلی آب شیرین وارد دریاچه ارومیه میشه بلکه در قبال این انتقال بر روی این جریان آب میتوان چند سد پر وپیمون هم زد.این که خنده نداره عزیز من، در نقاطی که میخوایم سد بزنیم لوله ها را میبریم وسد میزنیم.بعد مجدد در پایین دست آب را داخل لوله میکنیم و بعد از ورود به منطقه ای جدید دوباره سد میزنیم.این کار را اینقدر ادامه میدهیم تا به دریاچه ارومیه برسیم.و درنهایت اگر آبی ماند به دریاچه میریزیم.اگر هم نماند که چیزی را از دست نداده ایم.ما به پشتوانه نمایندگانی که در مجلس داریم طرح واگذاری اراضی کف دریاچه جهت کشت پسته شور وخندان را به وزیر جهاد کشاورزی داده و با فشارهای صیاصی مجوز آنرا از رئیس وقت سازمان وابسته میگیریم. آنوقت نه دیگر غصه یه جونور ذره بینی بی خاصیت رو میخوریم نه اجازه میدیم یه مشت ولگرد با عناوین جعلی جهانگرد داخل خاک میهن شده وبه اشاعه فرهنگ غرب در غرب کشور بپردازند.
این بحث انتقال، کار خیلی خوبی است که سالهاست در حال انجام است و تا کنون هم نتایج خوبی داشته است .مثلن انتقال آب از لرستان به قم یا ارومیه به تبریز به نحوی که یک لوله قطور در ثانیه 6 متر مکعب آب را از شهر میاندوآب و از رودخانه زرینه رود به شهر تبریز منتقل میکند.یعنی از جنوب استان آذربایجانغربی به آنسوی دریاچه ارومیه در آذربایجانشرقی. حال که آب ورودی به دریاچه کم شده پس به تلافی از شمال آذربایجان انتقال آب ارس به ارومیه خیلی عجیب نیست.در این صورت تقریبن دو استان با هم بی حساب خواهند شد.
برای جلوگیری از نگرانی مردم خوزستان در خصوص شوری آب کارون میتوان آب شور شده سد گتوند را با لوله به دریاچه ارومیه منتقل کنیم، در این صورت خیال نماینده مجلس که فکر کرده که قبلن آب شور به دریاچه میآمده نیز راحت شده ومنبعد آب شور کارون را به ارومیه منتقل میکنیم.البته بهتر که وزارت نیرو در مسیر این انتقال به فکر سد سازی نباشند چون به اندازه کافی برنامه سد سازی تا سال 94 تدوین شده است.
مردم خوب وخونگرم خوزستان هم خیلی نگران شوری آب آشامیدن وکشاورزی ناشی از سد گتوند نباشند.مگر خون شما از مردم قم رنگینتر است.مردم قم عمری آب شور نوشیدند حال که آب شیرین دارند حیاط خود را هم با آب شیرین میشویند پس شما که عمری آب شیرین نوشیده اید وعمری در ناز ونعمت بوده اید، منبعد آب شور بنوشید.تازه بجای کشت هندوانه که آخر الامر خوراک دامها خواهد شد میتوانید خیار کاشته وخیار شور برداشت کنید وکیلوئی 2500 تومان بفروشید و دعا به جان سد سازان گتوند نمایید.
موخره:
محل نصب لیبلهای تبلیغاتی شرکت های نشت یاب لوله انتقال آب اینجاست:
لطفن روی درب منازل اهالی محل لبیبل نچسبانید.