بهار اصفهان را باید دید

پس از سفر به استانهای بوشهر،هرمزگان،کهگیلویه و بویراحمد و فارس،پنجمین استانی که نوروز امسال گذری بدانجا داشتم اصفهان است که امروز رسیدم.نخستین جایی که به دیدنش رفتم -شاهرگ زندگی بخش این استان- زاینده رود وسی و سه پل اش و پلهای فردوسی،چوبی،خواجو و بزرگمهر و میدان نقش جهان و...و سری هم به خانه هنرمندان زدم که کاریکاتورهای بسیار نغز و ستودنی زیست محیطی را به نمایش گذاشته بود.اما نمی دانم چرا هم در شیراز و هم در اصفهان به جاهای آموزشی و علمی گذشته مانند مساجد نمی رسند به نخستین دبیرستان اصفهان -سعدی-سری زدم که ۷۴ سال پیش ساخته شده،دیرستانی بزرگ و دیدنی و بسیار با شکوه و معماری ستودنی و بویژه اشعاری بسیار پرمعنی ،که در جای جای این دبیرستان با خطی زیبا دیده میشود. با آنکه نزدیک مسجد های معروف امام و...جای گرفته اما آسیب دیده و به کندی بازسازی!یا مرمت میشود. شیراز هم به یک مدرسه قدیمی  ... “بهار اصفهان را باید دید”

Continue Reading ←

ما هم ۵۰ سال پيش مانند شما فكر مي كرديم.

یك دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر كوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا  او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند. روز اوّل كه پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسيد: پسرم تعريف كن ببينم امروز در مدرسه چي ياد گرفتي؟ پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سيگار كشيدن به ما گفتند، خانم معلّم برايمان يك كتاب قصّه خواند و يك كاردستي هم درست كرديم.پدر پرسيد: رياضي و علوم نخوانديد؟ پسر گفت: نه روز دوّم دوباره وقتي پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تكرار كرد. پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش كرديم، ياد گرفتيم كه چطور اعتماد به نفسمان را از دست ندهيم، و زنگ آخر هم به كتابخانه رفتيم و به ما ياد دادند كه از كتاب هاي آنجا چطور استفاده كنيم. بعد از چندين  ... “ما هم ۵۰ سال پيش مانند شما فكر مي كرديم.”

Continue Reading ←

ایران را پایانی نیست-امروز شیراز -اگر این چندتا ساختمان در شیراز نباشند؟

به شیراز که رسیدم -ندانسته و بدون اینکه نخست ،پی ببرم-از خیابان رودکی آغاز کردم و وارد خیابان فردوسی شدم و آنگاه به خیابان حافظ رسیدم  و پیش از آنکه به پل تنها  رودخانه شیراز ،که بخشی اش را آسفالت کردند!! برسم ،داشتم این گذر عجیبم از خیابانها و ترتیبش را می نوشتم که دوتا و آنگاه دو نفر دیگر جوان شیرازی یکهو آمدند پیشم و پرسیدند چی داری می نویسی ؟... ۵-گفتم -داشتم می نوشتم- از خیابان رودکی که پدر شعرپارسی است گذشتم و به خیابان فردوسی بزرگ رسیدم که استادش رودکی سمرقندی بود و این خیابان که به پایان رسید به خیابان حافظ رسیدم (نمی دانم شما جوانها می دانید این یعنی چه؟)چه اندیشه ی بزرگی در این چینش و نامگذاری اینگونه بوده-درود به او ۴-میدان ارک شیراز(شهرداری)و آن ارک بس سترگ و تماشایی را که از نزدیک می بینی به سازندگانش درود و آفرین می فرستی این  ... “ایران را پایانی نیست-امروز شیراز -اگر این چندتا ساختمان در شیراز نباشند؟”

Continue Reading ←

Post Formats is a theme feature introduced with Version 3.1. Post Formats can be used by a theme to customize its presentation of a post.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit. Aenean commodo ligula eget dolor. Aenean massa. Cum sociis natoque penatibus et magnis dis parturient montes, nascetur ridiculus mus – more on WordPress.org: Post Formats  ... “Post Formats is a theme feature introduced with Version 3.1. Post Formats can be used by a theme to customize its presentation of a post.”

Continue Reading ←

زمین و انسان

تو زمینی؛ 4.6 میلیارد سال است که زمینی. همان گستره ی سبز- آبی مهربانی که در پس زمینه ی بی انتهای فضا این همه آشنا و خودمانی به نظر می رسی. من انسانم؛ و بزرگترین دارایی ام غده ی نخاعی درون جمجمه ام هست. تو زمینی؛ بزرگی. هر پدیده ات رازیست. از آن هلال رنگین مسحورکننده ای که پس از باران گوشه ی آسمانت می نشانی تا جشن ستارگان روی دامن شبت. از گردهمایی شاد گل های ماهور در پهنه ی دشت های کهربائی رنگ تا حرکت مواجِ پر از ناز عروس های دریایی در بستر آرام و خاموش اقیانوس هایت. من انسانم؛ همه ی وجودم در مقایسه با آن چه تو داری هیچ است؛ من در برابر حجم بزرگ تو بی اندازه بی مقدارم... من در برابر نعره ی مستانه شیرها، در برابر آرامش ترسناک تمساح ها، معاشقه ی آلباتروس ها، رقص شورانگیز نهنگ های قاتل، در برابر رویش  ... “زمین و انسان”

Continue Reading ←

Posted in: دسته‌بندی نشده

مانند ایران کجاست؟دیروز بوشهر زیر کولر،آستین کوتاه،امروز یاسوج و دنا،تو برف با شال و کلاه

از آرزوهای من رفتن به بندر تاریخی سیراف بوشهر بود که می گویند در اوج شکوفایی اش، نیویورک زمان بوده و بازرگانان گوشه و کنار گیتی در آن دفتر داشتند . ۳- خوشبختانه دومین روز سال نو به دیدن این شهر شگفت انگیز رفتیم و جای شما خالی شنا هم کردیم.دیروز که بوشهر بودم،شهری بس زیبا و دیدنی با مردمی بسیار مهربان و دوست داشتنی و بافت تاریخی بسیار دیدنی-اما صد افسوس-که بسیاری از جاهایش یا نابود شده یا به حال خود رها گورستان انگلیسی ها و گورستان ژنرال و سربازان  انگلیسی را رفتم ،همه نوشته ها و سنگ گور ها را از بین بردند.که چه شود؟آن گورستان بخشی از تاریخ را می تواند نشان دهد و برای پژوهشگران جای پژوهش و برای توریستها جای بازدید و برای شهر اشتغال و سرمایه میاورد و جلوی بیکاری از گرد آمدن یکی یکی اینها گرفته میشود.... ۲-امروز یاسوج هستم مردم یاسوج براستی  ... “مانند ایران کجاست؟دیروز بوشهر زیر کولر،آستین کوتاه،امروز یاسوج و دنا،تو برف با شال و کلاه”

Continue Reading ←

سال نو مبارک باشه

در ششمین روز از بهار ۹۰ تولد مجدد طبیعت را به همه دوستان عزیز و هموطنان سبزاندیشم تبریک می گویم و امیدوارم سال جدید سال متفاوتی از سال گذشته باشه و کمتر شاهد نابودی طبیعت کشورمان باشیم.    ... “سال نو مبارک باشه”

Continue Reading ←

سال نو آدم نو فعالیت های نو

سال نو آدم نو فعالیت های نو سلام به دوستان و اعضای فعال و همیشه در صحنه جمعیت حامیان زمین این چند روزی که در تعطیلات به سر میبردم با خودم فکر میکردم امسال باید چه کاری کنیم تا در زمینه فعالیتهای محیط زیستیمون موفق تر عمل کنیم و در آخر سال ۱۳۹۰ رضایت خاطری از سالی که سپری شده داشته باشیم و در آخر نیز به یک سری برنامه ریزی ها رسیدم که باید در جلسه جمعیت با اعضا مطرح کنم ولی مساله مهمی که در سال ۱۳۸۹ به آن رسیدم این است که هر کدام از ما انجمن ها و سازمان های مردم نهاد محیط زیستی به تنهائی به فعالیت خود ادامه می دهیم و در حد خود موفق عمل میکنیم ولی اگر بتوانیم توان خود را در کنار هم و برای فعالیت های مشترک به کار گیریم به فعالیتی چشمگیرتر و موثرتر در زمینه حفظ محیط زیست  ... “سال نو آدم نو فعالیت های نو”

Continue Reading ←

هدیه تهرانی نیکی کریمی و محیط زیست

این فیلمنامه رو باید یه روزی تمومش کنم ...فعلا فقط خودم میتونم پلان های مختلفشو ببینم... سکانس 1 ،زمان تابستان سه بعد از ظهر ،محل روبروی یک فروشگاه گوشت و مرغ فروش توی خیابان ظفر... زن و مرد چاقی که یک عالمه گوشت و مرغ خریده اند از فروشگاه میان بیرون و بی اعتنا به گربه ای که میو میو میکنه رد میشن...بعد یه خانمی که چند بسته مرغ و جگر مرغ خریده از فروشگاه میاد بیرون ...یه تیکه جگر مرغ میاندازه برای یه گربه خوشگلی که توی پیاده رو نشسته ...میگه من نمیدونم این  ... “هدیه تهرانی نیکی کریمی و محیط زیست”

Continue Reading ←