انتقال آب دریای خزر آری یا خیر؟؟؟

 

خواهش میکنم بخوانید

برنامه تلویزیونی ثریا در نیمه شب 25 اردیبهشت 1393 برنامه ای را پخش کرد که در مورد انتقال آب در کشور بود. مهمان برنامه نیز وزیر نیرو بوده که در واقع محور تمام بحث ها به نظر می رسید. اگرچه نمی توانم همه سخنان آنها و نیز ترتیب بیانشان را به ذهن بسپرم اما نظر به اهمیت موضوع برداشت خود از مضمون کلی آن برنامه را در اینجا نوشته و نقد خود بر آن را اضافه می کنم. در آن برنامه تلویزیونی یک سوال برای نظر سنجی عمومی و سه پاسخ به مضمون زیر مطرح شد:
آیا با انتقال آب از دریای خزر و دریای عمان به داخل کشور موافق هستید؟
1- بله
2- خیر
3- باید بررسی کارشناسی شود
در ابتدا ظاهرا ایرادی در سوال و پاسخ های آن دیده نمی شد اما با توجه به تجربه و شم قوی شخصی و نیز استفاده از توانایی روانشناسی براحتی حدث زدم که طراحان آن در پی پاسخ دلخواه خود هستند. در پایان برنامه با آمار حدودی زیر مواجه شدیم:
– بیش از 50 % پاسخ 3
– بیش از 30% پاسخ 1
– بیش از 10 % پاسخ 2

کارشناسانی که قرار است موضوع را بررسی کنند چه کسانی هستند؟ قطعا منظورشان وزارت نیرو و گروه کارشناسان آنها هستند همان هایی که بیش از پنجاه سال است که رودخانه های کشور را با سد سازی های خود نابود کردند. همان هایی که نتیجه اعمالشان منجر به وضعیت امروز دریاچه ارومیه شده است. در واقع پاسخ های 1 و 3 به سوال بالا یک مفهوم دارند. و اما کارگردانی برنامه و اجرای آن با محوریت وزیر نیرو به این شرح قابل تجزیه و تحلیل بود:
– وزیر نیرو بسیار سعی کرد که ملاحظات زیست محیطی را مهم جلوه دهد. اما برای کسی چون من که براحتی سخنان افراد را کد گشایی می کنم، دفاع از ملاحظات زیست محیطی توسط ایشان تنها رد گم کردن بود. دفاع از موضوعات قدیمی مانند احیای دریاچه ارومیه یا مخالفت با سد سازی های بی رویه در جو امروز جامعه به هیچ وجه شجاعت یا هنر محسوب نمی شود. در واقع اتخاذ ژست زیست محیطی امروز بسیار کارگشاست! البته در عمل همین ادعاهای زیست محیطی نیز در همین وزارت خانه تاکنون پی گیری نشده است. آیا می توان امیدوار بود که روزی وزارت نیرو تعدادی از سدها را تخریب کند؟!
– ایشان عمده مصرف و هدر رفت آب کشور را در بخش کشاورزی قلمداد کرده و سهم صنعت و مصرف شرب را ناچیز اعلام کردند و نتیجه گرفتند ما آب را از دریای خزر به داخل فلات فقط برای مصرف شرب و صنعت منتقل می کنیم نه کشاورزی. قطعا عدم اهتمام به اصول پایداری در کشاورزی که اجداد ما هزاران سال به خوبی آن را رعایت می کردند باعث هدر رفت گسترده آب در این بخش شده است. ضمن تاکید بر غیرت خودمان نسبت به کشاورزی اصیل و پایدار نیاکان مان، این سوال را مطرح می کنم که تا کی می خواهید صنعت و نیز زندگی مصرفی شهر نشینی را تطهیر کنید؟ آیا نمی دانید که 70% جمعیت کشور اکنون ساکن شهر ها هستند؟ آیا نقش کارخانه ذوب آهن در خشک شدن زاینده رود را فراموش کرده اید؟ حتی به پیامی که از بینندگان برنامه رسیده بود و در آن بر عدم اسراف تاکید می کرد پاسخی داده نشد. واقعیت این است که جمعیت کشور طی 40 سال گذشته دو برابر شده اما مصرف در زمینه های مختلف از جمله آب بین 5 تا 10 برابر شده است یعنی مصرف کنونی ما معادل جمعیتی بین 175 میلیون تا 350 میلیون نفر است! متاسفانه همیشه رشد جمعیت را مقصر نابودی منابع کشورقلمداد می کنیم در حالیکه مقصر اصلی مصرف گرایی است. در این برنامه اشاره ایی گذرا به نظر دکتر باقری شد که طبق آن با تولید بیشتر آب، مصرف آن چند برابر می شود یعنی تولید بیشتر آب، منابع آبی را کمتر می کند. پاسخ طبق معمول هیچ بود!

– بی اعتقادی به دانش بومی ایرانیان در مدیریت منابع آبی در سخنان وزیر نیرو مثل روز روشن بود. نه تنها ایشان بلکه قاطبه کارشناسان ما هنوز به این نکته توجه نکرده اند که اجداد ما هزاران سال در این کشور زندگی کرده نسل ما را بوجود آورده اند. اختراع قنات که یکی از پایه های فرهنگ ایرانی است، افتخاری است که مورد غفلت همگان است. اجداد ما در همزیستی خود با این طبیعت و اقلیم خاص آن همیشه اصول تعادل و تدریج را رعایت کرده اند و گرنه ما امروز اینجا نبودیم! وزیر نیرو از توافق با یونسکو برای تاسیس اموزشگاه خاص آب سخن می گوید اما از ثبت قنات های یزد در یونسکو سخنی به زبان نمی آورد! همزمان هموطنی کارشناس ازهلند با برنامه ثریا تماس گرفته و تاکید بر مدیریت و سیاست گذاری بجای تاکید بر مهندسی آب می کند اما تمام سخنان این کارشناس نیز به نفع وزارت نیرو مصادره می شود. آری ما کشور را بدست مهندسانی سپرده ایم که جز به توسعه به چیز دیگری نمی اندیشند. وزیر نیرو برای عقب نماندن از قافله محیط زیستی ها، از آمایش سرزمین سخن می گوید اما همچنان که گفتم چون کار موثری نمی بینم باور
نمی کنم!
– در برابر پیشنهاد تشکیل وزارت یا سازمان آب و محیط زیست، وزیر نیرو پاسخی در خور نمی دهد. البته در عوض می گوید اگر کار مدیریت آب را به دست مدیریت های کشور در بخش های کشاورزی، صنعت و محیط زیست بدهیم هر کدام از آنها به نفع خودشان عمل می کنند. منظورشان این است که مدیریت آب کشور کماکان باید در دستان وزارت نیرو(!) بماند. حال توجه کنید که “نیرو” چه ربطی به آب دارد؟ جواب این است: اساس تفکر آنها مبتنی بر تولید برق از سدها می باشد. حال این تفکر می خواهد برای انتقال آب کشور تصمیم بگیرد.

– این مقام عالی از جلسات خود با سازمان حفاظت محیط زیست در مورد انتقال آب دریای خزر خبر می دهد. جالب اینجاست که بیان می کند تاکنون سازمان حفاظت از محیط زیست با این طرح موافقت نکرده است اما ما تلاش می کنیم موافقت آن را جلب کنیم! در اینجا نوع تفکر حاکم بر این وزارت خانه بوضوح آشکار می شود: برای پیش برد پروژه های عمرانی، تمامی قوانین، مقررات و کارشناسی های زیست محیطی قابل چانه زنی است. آیا به واقع تغییری در وزارت نیرو رخ داده است یا وضعیت همان است که بود؟
– سناریوی طراحی شده در این برنامه فقط و فقط برای یک هدف بود: اتنقال آب دریای خزر به فلات ایران.
مطرح کردن انتقال آب از دریای عمان صرفا برای رد گم کردن است و بس. وزیر مربوطه در ابتدای برنامه تعدادی از خطرات زیست محیطی احتمالی برای انتقال آب از دریای خزر را بر می شمرد( یعنی اینکه ما هم بلدیم) اما در اواخر برنامه می گوید این کار منطقا خوب است و نباید کشور را از این آبها محروم کرد. ایشان حتی بیان می کند که فقط حجم کمی را از این آبها می خواهیم منتقل کنیم. این همان روش همیشگی تخریب تدریجی است یعنی فعلا لوله ای می کشیم و البته پشت پرده این سخن این است: بعدا می توانیم آن را توسعه دهیم. همان بلایی که به تدریج بر سر دریاچه ارومیه آوردند. برداشت من این است که این برنامه یک خیمه شب بازی بود برای جلب افکار عمومی برای پروژه ای مشخص.

در اینجا توجه فعالان واقعی محیط زیست را به مواردی مهم جلب می کنم. منظورم از فعالان واقعی محیط زیست همان هایی هستند که دارای فکر و قضاوت مستقل هستند و نه مقلد افراد و جریان های دیگر:
– نظر سنجی تلویزیونی به شیوه کنونی یک روش غربی تبلیغاتی است که منطقا نشان دهنده صحت و سقم چیزی نیست. درمورد برنامه مورد نظر حتی در صورت صحت چنین نظر سنجی ای نمی توان نظر چند میلیون نفر را نظر ملت ایران دانست. حتی اگر همه ملت هم نظر به تخریب محیط زیست بدهند ( هم چنان که در مورد دریاچه ارومیه خواست عمومی در گذشته صرفا توسعه و عمران بود)، پذیرفته نیست. اصولا این روش های نظر سنجی تبلیغاتی، روش هایی تجاری هستند که شایسته فعالان محیط زیست و فرهیختگان جامعه نیست. فرهنگ غربی فقط به دنبال انبوه طرفدارن است نه واقعیت. این روشی است که همه جریان ها می توانند از ان به نفع خود بهره گیرند. می توانید سوال های برنامه تلویزیونی مورد نظر را به شکلی دیگر طراحی کنید تا نتیجه آن نظر سنجی به نفع محیط زیست باشد ولی باور کنید این هم هیچ ارزشی ندارد! این هرگز عمق باور و رفتار زیست محیطی را نشان نمی دهد. در عوض هیاهو و افزودن هواداران خود، باید به دنبال نظر آنهایی رفت که به واقع در زندگی خود اصول پایداری را رعایت می کنند. وفاداران واقعی محیط زیست، نیاکان ما و اخلاف اصیل آنها هستند که با قناعت، ابتکار و صمیمیت در این سرزمین زندگی کردند. تا به فرهنگ خودمان باور نداشته باشیم مشکلات کشور بدون حل می ماند.
سیاهی لشکر نیاید به کار یکی مرد جنگی به از صد هزار
– همچنان که اشاره کردم امروز ادعاهای محیط زیستی امروز سکه رایج است. هر کسی می تواند چند موضوع زیست محیطی را به ذهن سپرده و مدعی آنها شود! در نهایت اما رفتار زیست محیطی یعنی عمل افراد ملاک است و این چیزی است که در افراد، سازمان های مردم نهاد و سازمانهای دولتی کمتر دیده می شود. این مشکلی جهانی است که در کشورمان ویژگی های خود را دارد. خطر تظاهر به طرفداری محیط زیست امروز بیشتر از گذشته است. افراد اکنون می توانند پشت نقاب محیط زیست پنهان شده کارهای مخرب خود را توجیه زیست محیطی کنند. بر ما باد هوشیاری،آزادگی وعمل.
نقد صوفی نه همه صافی و بی غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

آرش خیراندیش
بیست و پنجم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و نود و سه هجری شمسی

https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=10152199262355808&id=605850807&substory_index=0

 

 

Posted in: دسته‌بندی نشده