چرا باید روز زمین را گرامی بداریم؟
دوم اردیبهشت ۱۳۹۳، آغازگر چهل و چهارمین سالی است که جهانیان، برای زمین جشن میگیرند و ماندگاریاش را از دولتهای متبوعشان طلب میکنند. اما چرا آنقدر دیر؟!
دستکم چهار میلیارد و ششصد میلیون سال از عمر زمین میگذرد. کمینهی قدمت حضور آدمها بر روی این سیاره هم به دومیلیون سال بالغ میشود. از دوره سکنیگزینی و کشف کشاورزی هم بیش از ۱۰ هزار سال گذشته است و دیرینهترین امپراتوری جهان هم قدمتی بیش از ظهور مسیحیت دارد. با این وجود، فقط ۴۴ سال است که جهانیان دریافتهاند که اگر برای نجات زمین کاری نکنیم، نباید به ماندگاری کیفیت حیات در این ظاهراً یگانه سیارهی قابل سکونت در کهکشان راه شیری امید بست!
شاید یکی از دلایل عدم موفقیت نسل دیروز و امروز در مهار جریانهای ناپایدارکنندهی سرزمین موسوم به بیابانزایی هم، همین کاهلی شگفتانگیز بشر و پژواک دیرهنگامش در مواجهه با نشانزدهایی باشد که جملگی، مرگ زمین را هشدار و زنهار میدادند.
با این وجود، اگر بپرسید: مگر حالا که تقریباً همه بر روند تغییر اقلیم و مصایب انکارناشدنی آن اشراف یافتهاند، دولتهای مدرن و ثروتمند جهان، اندکی در کاهش شتاب سقوط زمین موفق بودهاند؟ پاسخ امیدوارکنندهای ندارم که ارایه دهم!
حقیقت این است که این آگاهی دولتها نیست که ضامن بقای کیفیت زیست در زمین میشود؛ بلکه کیفیت برخورداری یکایک هفت میلیارد ساکن زمین از دانش و آگاهیهای محیط زیستی است که میتواند چشمانداز تیره و تار زیستن در زمین را دیگرگون سازد.
چنین است که همه باید بکوشیم تا با تزریق آگاهی و تداوم روند آن، تغییر رفتار را در زندگی خویش پدید آورده و بدینترتیب، سزاوارانه در ضیافت روز زمین شرکت کنیم.
کارهای کوچک و بزرگی چون اجتناب از پرتاب ته سیگار در طبیعت، عایقبندی حرارتی سکونتگاههای انسانی، تعویض اسلحههای شکاری با دوربینهای عکاسی، تشویق استفاده از محصولات ارگانیک و ممانعت از کاربرد کود و آفتکشهای شیمیایی، ترجیح استفاده از پلاستیکهای تجدیدپذیر، تفکیک زباله و حمایت از استحصال انرژیهای نو و کسب و کارهای سبز در شمار اقدامهایی است که در صورت التزام عملی بر پایبندی به آنها، میتوان بدون احساس گناه در جشنهای روز زمین شرکت کرد و امیدوار ماند که روزی که چندان دیر نخواهد بود، زاگرس دوباره به زندگی سلام میدهد و ارومیه، پریشان، کافتر، مهارلو، گاوخونی، ارژن، بختگان طشک، کم جان، هامون و … از آب سیراب خواهند شد.
آمین.
این یادداشت در شماره امروز روزنامه ایران هم منتشر شده است.