طبیعت و عشق و مرگ

بخاطر بعضی چیزها دنیا جای خوبی بود…  بخاطر خیلی چیز ها هم دنیا جای خوبی نبود… در طبیعت عشق بود و زندگی بود و مرگ …مرگ طبیعی…  توی شهر های آدما حرص و تکبر بود و مرگ ،ابلهی بود و مرگ…شاید هم کمی عشق . ولی در طبیعت عشق خیلی زیاد بود …تا دلت می خواست …جوونه های سبز ، بچه های پرنده ها و حیوانات که خیلی هاشون توی دنیای آدما می مردند … با تفنگ یا زیر چرخ ماشین های مسخره شون . حرص و هوا و هوس بعضی آدما رو می چسبونه به عشق های الکی ،به چیز های الکی…پولدار ها رو که دیگه بدتر… تکبر آدما رو از حقیقت دور میکنه…از طبیعت دور میکنه…میشن آدمکش طبیعت و حیوانات .    چه خوبه آدم دنیا رو فقط برای خودش و امثال خودش نخواد… چه خوبه آدم فقط برای اعتقادات خودش و امثال خودش ارزش قائل نباشه… دوست داشتن  ... “طبیعت و عشق و مرگ”

Continue Reading ←

تاکتیک های دختر گربه سیاه

در ابتدا فقط داشتم به گربه ها غذا می دادم .بعد دیدم دارم به موجودات مظلوم و زیبائی کمک میکنم که توی خیابان های این شهر کثیف و ماشین های لعنتی اش زندگی سختی را می گذرانند … بعد هم  یادم آمد گربه سیاه به من گفته بود ،اگر نمیتونی جنگجو باشی حداقل به اونیکه از حقیقت دفاع میکنه کمک کن …                                      *                            *                           * پارسال راجع به گربه سیاهی نوشته بودم به اسم شاندیز که خیلی مورد علاقه و توجه نویسنده خوب و گرامی وبلاگ گربه ایرانی هم بود ولی متاسفانه از دست رفت .امسال هم یکی دیگه رو از دست دادیم.ولی خب این دوستان ما خیلی بیشتر از اون هستند که ابلهان بتوانند همه شان را نابود کنند یا با هاشون برای نافهم ها غذا درست کنند . آنها خیلی باهوش و چابکند و در زندگی از استراتژی و تاکتیک های بخصوصی پیروی میکنند …نسلشون بر قرار باد  ... “تاکتیک های دختر گربه سیاه”

Continue Reading ←

مجمع عارفان – از یک دل به یک ستاره

حلقه عارفان در یک روز زیبای بهاری در دل جنگل در کنار معبد قدیمی تشکیل شد . هیچگونه قرار قبلی گاشته نشده بود. یکی یکی از راه می رسیدند و هر کدام ابتدا در سایه درختی یا روی یکی از پله های معبد به استراحت می پرداختند . رداهای سفید پوشیده بودند و چهره هایشان آرام و دلپذیر بود . ماتای دل انگیز و سیتا با خود دو بچه پلنگ سیاه آورده بودند و به غیر از این دو ، ده تن دیگر نیز بودند …از جمله  رونجری دل شکسته ، پاندریت ، کارما ، آناند و اسپیتمان …همگی زیبا و بی آلایش .                                                                     رونجری دل شکسته گفت : در زندگی حتی یک زندگی سخت و دشوار باز می توانیم بمقدار زیادی اختیار سلامتی جسم و روان خود را داشته باشیم تا بتوانیم بهتر به مخلوقات دیگر کمک کنیم.  پاندریت گفت : همینطور است…کسب علم و معرفت نیز در اختیار  ... “مجمع عارفان – از یک دل به یک ستاره”

Continue Reading ←

مردی که میتوانست گربه باشد

/* /*]]>*/   تقدیم به همه سبزها بخصوص سبزهای حامی محیط زیست و حیوانات … اینکه چرا ما پیروزیم رازیست نانوشته بین ما … مقدمه این مقدمه برای من خیلی مهم است . چرا که ماجرای زیر را قبل از دیدن پر فروش ترین فیلم دوران یعنی فیلم زیبای آواتار جیمز کامرون نوشتم .از بروز دادن آنچه نوشته بودم کمی نگران بودم و تردید داشتم برای دیگران جالب باشد .ولی بعد با کمال تعجب دیدم که جیمز کامرون هم در آواتار چیزی شبیه این ایده را بکار گرفته …هر چند من شاید جلوترهم رفته باشم..چرا که گربه ها دیگر واقعی اند .    و اما این ماجرا …      زمانیکه سانچو در تاریکی شب وارد آپارتمان خانم والدز شد کسی شاهد ماجرا نبود به جز گربه ای که متعلق به یکی  از ساکنین ساختمان بود و بعضی شب ها در راهرو و پله ها می پلکید . سانچو هم گربه را دید ولی  ... “مردی که میتوانست گربه باشد”

Continue Reading ←

چرا حیوان آزاری در میان بعضی مردمان رایج نیست ؟

در بعضی نقاط دنیا بخصوص در هند فرقه هائی هستند که به بازگشت انسان به این دنیا بصورت یک حیوان اعتقاد دارند یا اینکه معتقدند در گذشته حیوانی بوده اند . باز آنهائی هم هستند که گیاه خوارند و حیوان دوست .در میان این مردمان پدیده حیوان آزاری به ندرت دیده می شود .از محسنات این قبیل اعتقادات این است که علاوه برجلوگیری از حیوان آزاری ، سلامتی شخص را نیز بهمراه دارد . در قدیم سرخ پوست ها نیز به طبیعت و حیوانات بسیار نزدیک بودند و اغلب اسم های زیبائی مانند عقاب سفید ،گرگ تنها ،ابر سفید یا مثلا گوزن سیاه را برای خود انتخاب میکردند .اعتقاداتی که رابطه نزدیکی با طبیعت دارند بسیار مفید تر از اعتقاداتی هستند که فقط جنبه رسم و رسوم دارند و انسان را فقط بسوی اطاعت محض سوق می دهند .    امروزه که جامعه به اصطلاح مدرن دارد کره زمین را بلحاظ  ... “چرا حیوان آزاری در میان بعضی مردمان رایج نیست ؟”

Continue Reading ←

آنژل

/* /*]]>*/    آنژل فرشته خوشگل و باهوشی بود که همیشه با سوالات هوشمندانه اش مرا بسوی حقیقت و راز های هستی هدایت می کرد…    مثلا وقتی یک روز از من پرسید چرا انسان هائی که در دنیای شما حکومت میکنند به فکر این کره زمین و محیط زیست و موجودات روی آن نیستند من ابتدا واقعا پاسخی نداشتم که به او بدهم…  بعد از کمی فکر گفتم…چرا بعضا به فکر هستند ولی شاید نه بطور خیلی جدی…در واقع بعد از به اصطلاح خودشان  صنعتی شدن بود که متوجه شدند چه کار های اشتباهی هم دارند انجام میدن…                 متاسفانه هنوز هم باور های غلطی وجود دارد که اغلب بر اساس این باور ها دارند حرکت میکنند .مثلا  این باور غلط که رشد اقتصادی از هر چیزی مهم تره .                                 آنژل گفت ، از اون بالا ها می دیدم که جزیره های کوچک و زیبائی بخاطر پدیده گرمایش می رفتند زیر آب…  ... “آنژل”

Continue Reading ←