می ترسم در هوای تهران نفس بکشم!

اسماعیل کهرم– پایگاه خبری شهر الکترونیک

راه دور نرویم خود من مشکل ریه پیدا کردم و آخر سر همین چند ماه پیش مجبور به جراحی شدم. نه در عمرم لب به سیگار زده ام که حالا فکر کنید دود و دخانیات مسبب این مشکل من بوده و نه مسئله دیگری مطرح بود. مسئله فقط و فقط آلودگی هوا بود که ریه های ما را سوزانده است. این در حالی است که من بیشتر وقتم را در طبیعت می گذرانم و چنین مشکلی پیدا کرده ام بیچاره کسانی که تمام روزهای خود را در تهران می گذرانند. خدا می داند چه بلایی سر ریه هایشان آمده است.

در بیمارستانی که عمل جراحی ریه را انجام دادم پزشکان می گفتند مراجعات برای درمان و جراحی ریه به قدری زیاد شده که خود ما هم می ترسیم.

حق هم دارند.هوای تهران مثل قاتل معلق می ماند که هر روز دهها نفر را به کام مرگ می کشاند و مقصر هم خودروسازان هستند که همیشه گفته ام بزرگترین خیانت را به مردم کردند و اگر امروز ریه‌های من محیط زیستی که بیشتر وقتم را در کوه و طبیعت می گذرانم مشکل پیدا کرده و جوان 20 ساله و 30 ساله ما یکباره ایست قلبی می کند و مرگ و میرهای ناگهانی بین شهروندان ما زیاد شده علتش خودروهای بی‌کیفیتی است که در معابر تردد می کنند. خودروسازان فعال در کشور هیچ به فکر ارتقاء استانداردها و کیفیت آنچه تولید می کنند، نیستند.وقتی پیکان 35 ساله را می بینم که در خیابان‌های تهران تردد می کند وحشت می کنم چون رفت و آمد این ماشین در خیابان مساوی است با مرگ و بیماری من و هزاران شهروند دیگر؛ حالا بماند که پراید از همان لحظه خروج از کارخانه آلودگی تولید می کند و بارها در این رابطه به صنایع هشدار داده شده اما همه بی فایده بوده است.

البته من گاهی فکر می کنم شاید آقایان خودروساز بیمارستان نرفته‌اند و ندیده اند مردم با ریه‌ها و قلب‌های بیمار چگونه در اورژانس صف کشیده‌اند.حتما اگر سری به بیمارستان‌ها بزنند متوجه می شوند خودروی تولیدی‌شان چه بلایی سر مردم آورده است.سال‌ها پیش این روزها را می دیدیم و گفتیم اما کسی گوش نکرد و حالا هم کسی موضوع را جدی نمی گیرد.ظاهرا تعداد بیشتری باید بمیرند و صف‌های طولانی‌تری باید جلوی اورژانس‌های بیمارستان‌ها تشکیل شود تا آقایان خودروساز باور کنند پیکان و پراید ما را می کشد. بماند که سمند و پژو پارس هم از نظر تولید آلاینده های زیست محیطی خطرناک محسوب می شوند.

امروز همه می دانیم که 80 درصد آلاینده های شهر ازمنابع متحرک نشات می گیرد که این منابع متحرک خودرو و موتورسیکلت هستند و اگر کمی استانداردها در تولید آنها ارتقاء یابد تا حدودی مشکل برطرف می شود اما ما عملا اراده ای در این زمینه نمی بینیم و هر روز اوضاع بدتر می شود.آیا تعطیلی های پی در پی پاییز 89 درس عبرتی برای مسئولان نشده است؟

آیا دوباره باید شهر به تعطیلی کشیده شود تا در مورد ارتقاء کیفیت خودرو تازه تصمیمهایی اتخاذ شود و اینکه چه زمانی اجرا شود خدا می داند.البته این را هم بگویم که دیگر کار از هشدار و نگرانی گذشته و اگر صد روز هم خودمان را بکشیم اتفاق خاصی نمی افتد.اینهمه از خودروی بی کیفیت و تاثیر آن بر آلودگی هوا گفتیم. نه تنها تولید خودرو کیفی تر که نشد هیچ،سوخت بی کیفیت هم به آن اضافه شد.ما باید هم از کیفیت پایین خودرو رنج ببریم هم سوخت.ماشین خراب،بنزین خراب،به جرات می توانم بگویم هیچ چیز اندازه همین خودروها و سوخت بی کیفیت محیط زیست تهران را تخریب نکرد. ما در تهران هوا تنفس نمی کنیم. سم است که در حلق مان می ریزد.خودروها در تهران مرگ حمل می کنند و من صادقانه می گویم از نفس کشیدن در هوای تهران واهمه دارم می ترسم و گاهی نفسم را در خیابان حبس می کنم تا کمتر آلوده شود.