چند روز پیش، رامیار کاردار کوه نورد و وبلاگ نویس جوان، در وبلاگ خودش که کوهستان نام دارد، از این که مطالب تهیه شده به دست یک شخص، از سوی دیگران بدون آوردن نام مولف منتشر می شود، گله کرده بود. از قضا با مراجعه به وبلاگی که رامیار برای مثال آوردن به آن اشاره کرده بود، دیدم که مقاله ای از من هم بی ذکر نام نویسنده در آن جا است! و این چندمین و چندمین بار است که چنین مواردی را دیده ام؛ حتی مطالب خودم را در مجله ی “کوه” دیده ام که کسی به نام خودش جا زده (بی آن که مدیر مجله بداند)، و یا یک “دکتر” و مدیر دولتی بخشی از مقاله ی زیست محیطی مرا در کتاب “شناخت بلایای طبیعی” خود جا داده، و دیگری که از واژه نامه ی کوه نوردی من در کتاب “کوه نوردی نوین” خود به شکلی گسترده استفاده کرده و نامی از مولف نیاورده و… .
وبلاگ نویسی، دریچه ای بی مانند را برای دوستداران نشر فرهنگ باز کرد؛ سال های پیش را به یاد می آورم که برای به اشتراک گذاشتن دانسته هایمان و برای خبر رسانی و انتقاد، فقط سخنگاه های بسیار کم شمار کاغذی را در اختیار داشتیم و اگر مطلبی را به آن ها می دادیم، می بایست هفته ها صبر می کردیم تا به چاپ برسد، و تازه به خاطر کمبود صفحه های مربوط به کوه نوردی و به خاطر سلیقه ی خاص صاحب نشریه و به دلایل دیگر، معلوم نبود که چقدر از مطلب مان چاپ شود.
دوستان عزیز! قدر فضای اینترنتی را بدانیم و در آن درست کار کنیم! یشتر کوه نویسان و تولید کنندگان مطالب زیست محیطی و عکاسانی که وبلاگ دارند، تولیدهای خود را بی چشمداشت مادی و صرفا برای ارتقای فرهنگ کوه نوردی یا برای پاسداشت محیط زیست و ارج نهادن به طبیعت در دسترس دیگران می گذارند؛ اخلاق حکم می کند که نام تولید کننده و منبع یادداشت یا عکس را به صورت کامل و دقیق ذکر کنیم.