دکتر کردوانی؛ پروفسور در چه و برای چه؟!

رو راست بگویم که من با نظام آموزش رسمی – به ویژه نظام آموزشی ایران- به شدت مساله دارم! در نظام های رسمی، حجم زیادی محفوظات را در ذهن جای می دهند و پس از گذران دوره و گرفتن مدرک مربوط، تقریبا بی استثنا، نود درصد آن محفوظات و دیگر یاد گرفته ها از سر به در می رود! اما، مدرک باقی می ماند و شخص تا سال ها و دهه ها از منافع استخدامی و اجتماعی و خودنمایانه ی آن بهره می برد. نمونه ی تراژیک این افراد، پزشکانی هستند که از صبح تا بعد ازظهر در بیمارستان و از بعد ازظهر تا پاسی پس از شب در مطب ها به جراحی و ویزیت و پول گرفتن مشغول اند، و با در دست داشتن آن مدرک کذایی نیازی نمی بینند که با بیمار خود حتی ده دقیقه ای گفتگو کنند و یا در روز یکی دو ساعتی به مطالعه و تحقیق بپردازند!

گذشته از این، اشکال بزرگ نظام آموزشی ما این است که به جای اشاعه ی روحیه ی نقادی و پژوهش گری، روح تسلیم در برابر “بزرگان” و پذیرش بی چون و چرای درافشانی “استادان” را رواج می دهند. بسیاری از آموزگاران و استادان مشغول در آموزشگاه های ما هم آلوده ی چنین نظام بیمار و فاسدی هستند و برای خود جایگاهی نقد ناپذیر تعریف کرده اند. از این نمونه تحصیل کردگان اسم و رسم دار، یکی هم دکتر پرویز کردوانی است که منش و گفتار او آمیزه ای است از: درجا زدن در آموخته های چندین دهه پیش،  تفرعن ملاکانه و آقامنشانه، فضل فروشی و مدرک ستایی در زمینه های نامربوط، و سودجویی فرهنگی- مالی عالم نمایانه.

من چند سال پیش (22/1/86) در یک یادداشت کوتاه در همشهری به افاضات تکراری و کم مایه ی کردوانی اشاره ی کوتاهی کردم (اینجا). در آن یادداشت از سر “ادب” نوشته بودم که “استاد کردوانی، تألیفات پرشمار و باارزشی در زمینه‌ی شناخت سرزمین های کم آب و دیگر مباحث جغرافیایی دارند”… ، اما واقعیتی که بعدا با خواندن چندین کتاب دکتر دریافتم این است که ایشان سال ها است به مکرر گویی خودستایانه و بی پایه مشغول اند. در مقام یک دوستدار غیر حرفه ای طبیعت و یک غیر دانشگاهی (اما دانشگاه رفته)، دلم نمی خواهد در مورد پیرمردی که به هر حال (به حق یا ناحق) عنوان “استاد ممتاز” دانشگاه هم دارد، چنین بگویم؛ اما باور کنید لازم است که گاه به جای احترام به مدرک تحصیلی و خوش نامی بی پشتوانه، خیلی ساده با مراجعه به “شعور عام” خود داوری کنیم! در این مورد، امیدوارم که فرصتی بیابم و با ذکر نقل قول هایی از کتاب های کردوانی حرفم را ثابت کنم.

علی الحساب، داشته باشید دو مطلب خواندنی: یکی از سام خسروی (که محترمانه ذکر نامی از دکتر نکرده است) در مورد فرصت طلبی های سودجویانه ی “استاد”، و یکی دیگر از کامبیز بهرام سلطانی در مهار بیابان زایی مورخ 10 مهر که با زبانی پاکیزه، سخنان غیر مسوولانه ی کردوانی را درباره ی دریاچه ی اورمیه نقد کرده است.