در پشت جلد کتاب های دکتر پرویز کردوانی این عنوان ها جزء «افتخارات کسب شده» ی ایشان آمده است: «انتخاب به عنوان استاد نمونه در سال 1377، انتخاب به عنوان شخصیت برجسته و مفاخر فرهنگی استان سمنان، استاد برگزیده ی سال 80، پژوهشگر نمونه ی سال 1385، چهره ی ماندگار علمی کشور در سال 1384…». به نظر من، در 15-10 سال اخیر – شاید برای رفع اثر آن گفته ی قدیمی که «ما مردمی مرده پرست هستیم»، و یا برای مقابله با “بحران افتخار”*ی که بدان دچار شده ایم، نشست های نکوداشت و اهدای لوح چه از سوی دستگاه های دولتی و چه از سوی سازمان های غیردولتی، به صورتی افراطی برگزار می شوند. در پاره ای از این نشست ها دیده ام که برگزار کنندگان، مطالعه ی کافی درباره ی شخصیت تجلیل شونده ندارند و حتی در لوحی که برای او نوشته اند، به نکته ی اصلی که برای تقدیر مورد نظر بوده، اشاره نکرده اند. به نظرم در مورد دکتر کردوانی هم چنین بوده و دست کم پاره ای از عنوان های او، بدون مطالعه ی کافی اعطا شده است!
در این جا، برای اثبات ادعای بالا نگاهی می اندازیم به یکی از جدید ترین کتاب های کردوانی با این عنوان: «کرسی نظریه پردازی، نظریه جدید درباره: کویرها (نمکزارها)»(1). از آن جا که تیتر اصلی و درشت کتاب، «نظریه جدید» است، خواننده انتظار دارد که به راستی با یک تئوری یا نظریه ی نوین روبرو شود، اما خواهیم دید که تمامی موضوع های طرح شده در کتاب، تکراری هستند و حتی ویژگی ها و شاخص های اولیه ی یک پژوهش دانشجویی را نیز ندارند.
نگارش ضعیف
اما، پیش از هر چیز لازم است به یک نکته ی دیگر اشاره کنم: عنوان کتاب، از جنبه ی نگارشی بسیار ضعیف و پر اشکال، و همچنین بسیار طولانی است. نخست آن که “کرسی نظریه پردازی” یعنی چه؟ و چگونه می توان کرسی (chair) را که به معنای مقام مدرسی (professorship) در دانشگاه است، بر روی کتاب گذاشت؟ آیا در دانشگاه تهران واحد یا گروه آموزشی ای با عنوان “نظریه پردازی” تاسیس شده و مثلا دکتر کردوانی در آن رشته دارنده ی کرسی است؟ و اگر چنین باشد، ارتباط آن کرسی با مبحث کویرها چیست و چه ضرورتی داشته که نام آن کرسی روی جلد این کتاب بیاید، مگر موضوع کتاب مبحث “نظریه پردازی” است؟ البته ناگفته نماند که از چند سال پیش، در دانشگاه های ما این بحث پیش کشیده شده که باید “کرسی های نظریه پردازی” داشت؛ فکر می کنم که این عبارت به نادرست، به جای “سخنگاه” (تریبون) نظریه پردازی مطرح شده است.
اشکال در فارسی نویسی و نقطه گذاری که در عنوان روی جلد کتاب یاد شده به چشم می خورد، در بسیاری از صفحه های دیگر کتاب های کردوانی هم دیده می شود. تا حدی که می شود از میان آن ها یک درسنامه ی مفصل “درست بنویسیم” تنظیم کرد. اما چون پرداختن به این نکته، جزء کار ما در این مقاله نیست، فقط به عنوان یک مثال، جمله ای را که مفهومی کلیدی در نوشته های کردوانی و به ویژه در کتاب یاد شده دارد، عینا نقل می کنم:
«تعریف علمی کویر: کویر به زمینی گفته می شود (که می تواند به اندازه یک قالی باشد) که آنچنان تحت تاثیر شدید نمک یا نمک هایی است که قابل رویش برای گیاهان زراعتی نیست […] اما امکان دارد که گیاهان غیر زراعتی مقاوم به شوری و قلیایی […] در آن برویند[…]»(2).
چند اشکال در این جمله و ادامه ی آن هست: نخست این که “تعریف علمی” را یک فرد ارایه نمی کند (او می تواند پیشنهاد دهنده یا واضع تعریف باشد) و افراد و محفل های علمی دیگر هستند که تعریفی را با صفت “علمی” یا به عنوان استاندارد مشخص می کنند، و البته تعریف های علمی پیوسته تغییر می کنند. جمله ی داخل پرانتز، از نظر نگارشی در جای مناسب ننشسته و اضافه و سنگین می نماید؛ برای زمین، صفت “قابل رویش” نادرست است و باید گفت: قابل کشت؛ “شوری” اسم مصدر است و “قلیایی” صفت، آمدن هر دوی آن ها به دنبال عبارت “مقاوم به” درست نیست؛ همچنین در تایپ، جدا نویسی رعایت نشده، و … نکته های دیگر، که از آن ها می گذریم. ناهماهنگ بودن شماره ی صفحه ها در فهرست با شماره ی صفحه در متن اصلی، و نیز غلط های بسیار در متن انگلیسی که خود مقاله ای جداگانه را می طلبد، از دیگر اشکال های کتاب است.
نظریه ی جدید؛ نظریه ای که جدید نیست!
ادامه دارد.