روز جمعه ۱ مهر ۱۳۹۰ مرتضی آهویی ۲۶ ساله متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۴، دانشجوی رشته عمران، سنگنورد و مربی سنگنوردی در بند یخچال دچار حادثه شد.
گزارش وبلاگ فرهنگچال
ظهر روز جمعه ۱ مهرماه یکی از مربیان سنگ
نوردی کشور که در حال آموزش سنگ نوردی به کارآموزان در منطقه بند یخچال بود
دچار حادثه شد و به بیمارستان انتقال یافت.
شرح مختصر این اتفاق را از زبان یکی از شاهدان عینی می خوانیم:
” حوالی ساعت ۱۲ روز جمعه مرتضی آهویی که در منطقهی
موسوم به “زمین فوتبال” واقع در ارتفاعات شمال تهران در حال آموزش و اجرای
عملیات “تی رل” بود به شدت با سنگ برخورد کرد و دچار مصدومیت شدید
شد. با توجه به حضور انبوه سنگ نوردان در این منطقه بلافاصله عملیات امداد
آغاز شد. متاسفانه هلیکوپتر هلال احمر ابتدا حاضر به پرواز نشد و مصدوم
توسط امدادگران به منطقه دیگری که خلبان برای فرود مناسب تشخیص داده بود
منتقل گردید. سپس هلیکوپتر بر فراز منطقه به پرواز درآمد. پس از ساعتها
معطل ماندن مصدوم در حال درد و پس از چند بار دور زدن منطقه، خلبان با
اعلام اینکه منطقه مورد نظر را پیدا نکرده!!! امداد هوایی را پایان داد.
حوالی ساعت پنج، امداد گران با ناامیدی از امداد هوایی با همراهی سنگ
نوردان و کوهنوردان، آهویی را با برانکارد به میدان دربند منتقل کردند.
مصدوم که به خاطر تکانهای ناشی از انتقال با برانکارد از درد به خود می
پیچید در میدان دربند نیز بیش از نیم ساعت منتظر آمبولانس ماند سپس به
بیمارستان انتقال یافت. “
حال عمومی آهویی که از صبح روز دوشنبه تا عصر
در بیمارستان پارسیان تهران تحت عمل جراحی قرار گرفت رضایت بخش است.
متاسفانه زانو و مچ پای راست و انگشتان هر دو پای این مربی جوان تهرانی
دچار شکستگی شده و وی مدتها از دنیای سنگ نوردی به دور خواهد بود.
امیدوارم مرتضی هر چه زودتر سلامتی خود را به دست آورد.
باشگاه کوهنوردی اسپیلت هنوز خبری در بارهی این حادثه منتشر نکرده است اما در گفتگوی کوتاهی با ذبیحالله حمیدی مسئول باشگاه، وی گفت که مرتضی بدون هیچ حمایت و مکانیزم ترمزی و با فرض اینکه در وسط مسیر متوقف خواهد شد، خود را بر روی طناب رها میکند. او نه تنها در میانهی مسیر متوقف نمیشود، بلکه با سرعت به سوی سنگ مقابل میرود و در هنگام برخورد پای خود را به سنگ میکوبد که شاید این عمل او هر چند باعث بروز شکستگیهای متعددی در زانو و انگشتان هر دو پای او شد، اما جانش را نجات داد. او هم اکنون در بیمارستان است و چند عمل جراحی بر رویش انجام شده است.
نتیجهگیری
شاید بهتر باشد که بگوییم نتیجهگیری اولیه، چون خبر دقیقتری از جزییات این حادثه منتشر نشده است اما تا اینجای کار هم – چند پرسش پیش روی ماست:
۱- آیا مرتضی در هنگام حادثه کلاه ایمنی بر سر داشت؟
۲- اگر کلاه نداشت و مستقیم به صخره برخورد کرده بود، آیا اکنون زنده بود؟
۳- گفته میشود که او تیرول خود را با طناب دینامیک برپا کرده است، آیا این انتخاب درستی بوده است؟
۴- برای انجام کار در ارتفاع و دارای خطر زیاد، آیا کافی است که به حدس و گمان در مورد اتفاق پیش رو بسنده کرد، آن طور که مرتضی تصور کرده بود در میانهی مسیر متوقف خواهد شد؟ و یا بکار گرفتن روشهای ایمن سازی، واجب و غیر قابل اغماض است؟
۵- در مورد کمکرسانی به او چه میتوان گفت؟ آیا حمل دستی او به پایین باعث بروز آسیبهای دیگر و یا وخیمتر شدن آسیبهای فعلی او نشده است؟