ببر مرد، شيرها مردند، مديريت مرده بود.

خبر عادي است. مثل خبر مرگ 4000 نفر از همشهريانمان در اثر آلودگي هوا. ديگر عادت كرده ايم كه خبر بد بشنويم. يعني اگر 2 روز بگذرد و همه چيز عادي و روبه راه باشد شك مي كنيم. در زمينه محيط زيست و اخبار آن هم كه اظهر من الشمس است.


ببرهاي سيبري كه آمدند هزاران اتفاق بد افتاد. با اين كه گناهي گردن ببرهاي بيچاره نيست اما شايد رسالت ببرها اين بود كه ناموزوني مديريت سازمان محيط زيست، سازمان دامپزشكي و باغ وحش ارم را به رخ همه بكشند.


الان همه مي دانيم كه ببر مرد و شيرها كشته شدند. شايد براي سرپوش گذاشتن به سر همه اخبار ساده ترين راه كشتن موجودات بي زبان باشد. آنها كه سخن گفتن نمي دانند كه اگر مي دانستند چه دستهايي كه رو نمي شد.


آيا در سطح مديريتي سازمانهاي مزبور اتفاقي مي افتد؟


من بر خلاف هميشه معتقدم بايد به دنبال مقصر گشت. اگر الان مشخص نشود كه چه كسي و يا چه ارگاني مسئول اين ماجراها بوده، مطمئن باشيد اين اتفاقات و از اين بدتر هم در آينده رخ خواهد داد.