صندوق حامی طبیعت ایران، پیشنهادی ارزنده

دوستداران طبیعت ایران، به جز برنامه های پاک سازی کوه و دشت یا کمک به خاموش ساختن آتش گرفتگی جنگل و مرتع یا برگزاری برنامه های آموزشی و ترویجی و دیگر کارهای مادی شبیه به این، به صورت پراکنده اقدام به کمک های مالی در جهت حفظ محیط زیست هم کرده اند، مثلا:

تهیه ی ذرت و گندم برای قوهای مهاجر 

تهیه ی علوفه برای حیات وحش منطقه ی ورجین

تهیه ی بخشی از دیه ای که یک همیار محیط زیست می بایست بپردازد

اما محمد درویش، پیشنهاد ارزنده ای را طرح کرده است که در صورت اجرایی شدن خواهد توانست صورت سامان یافته تری به کمک های مالی مردمی برای حفظ طبیعت کشور بدهد. یادداشت او که در شرق دیروز چاپ شده، چنین است:

 هرچند حفظ پایداری بوم‌شناختی (اکولوژیک) سرزمین، در هر مملکتی در شمار وظایف و مسوولیت‌های حاکمیتی تلقی می‌شود اما کمتر حکومت یا دولتی را می‌توان در جهان آزاد امروز یافت که بدون جلب مشارکت گروه‌ها و طیف‌های متنوع و متکثر موجود در جامعه توانسته باشد زیستی پایدار و باکیفیت همراه با امنیت روانی و غذایی درخور برای همه زیستمندان ساکن در قلمرو سیاسی‌اش به ارمغان آورد.

به دیگر سخن، به نظر می‌رسد در جهان مدرن امروز، جایگاه و اعتبار محیط زیست بیشتر از آنکه بر روی دوش دولت‌ها و حکومت‌ها به پیش رفته و نهادینه شود از تلاش آدم‌ها و ملت‌هاست که توانسته اعتبار کسب کند و گلایه‌هایش حتی به صحن عالی‌ترین مذاکرات نمایندگان مردم در پارلمان یا مجالس قانونگذاری هم برسد.

بنا بر این، اگر می‌خواهیم در ایران عزیزمان هم، شاهد شکوفایی یک نهضت محیط زیستی قدرتمند باشیم؛ اگر خواهان به کارگیری مدیرانی کارآمدتر، متخصص‌تر، شجاع‌تر و عاشق‌تر در مشاغل و مسوولیت‌های مرتبط با منابع طبیعی و محیط زیست هستیم؛ اگر داشتن یک رسانه قدرتمند و خالص محیط زیستی را حق خود می‌دانیم؛اگر دوست داریم تا هیچ نماینده‌ای از ما به صحن بهارستان یا ساختمان پاستور راه نیابد، مگر آنکه بخشی پررنگ از برنامه‌ها و شعارهای انتخاباتی اش در حول محور محیط زیست باشد؛ اگر دوست نداریم تا پرندگان مهاجر در تالاب‌های وطن بی‌غذا بمانند؛ اگر تاب شنیدن خبر خودکشی کل‌ها و بزها از بی‌غذایی و سرمای شدید در کوهستان‌ها را نداریم… و اگر دل‌مان می‌گیرد، وقتی می‌شنویم یک محیط‌بان یا یک جنگل‌بان به دلیل عدم استطاعت مالی، مجبور است سال‌های ارزشمند جوانی‌‌ا‌ش را بابت ناتوانی‌ در پرداخت دیه جراحت عضو به شکارچیان و متجاوزان به محدوده‌های چهارگانه، در زندان سپری کند؛ باید همتی کرده، دستی بجنبانیم و بکوشیم تا برای تحقق آرمان‌های بلند خویش، گرانیگاهی‌اقتصادی و درخور بیافرینیم. صندوقی که بی‌منت، بتواند آنجا که لازم است، سخاوتمندانه و با سرعت به پشتیبانی و دلگرمی مردم سرزمینش، برای کاهش آلام طبیعت و سلحشورانش گام بردارد. چنین است که پس از تجربه موفق سال گذشته در جلب همراهی و حمایت کم‌سابقه مردم در داخل و خارج از کشور برای تامین بخشی از دیه باقر زارع، همیار محیط‌بان در استان هرمزگان و اشاره و تشویق برخی از هموطنان عزیزم برای پیگیری چنین ظرفیتی و تحقق عینی آن، ضرورت دارد تا نخستین و در عین حال، استوارترین گام‌ها را برای آغاز به کار صندوق حامی طبیعت ایران به سرعت برداریم. صندوقی که هر چه شمار اعضایی که به آن داوطلبانه کمک می‌کنند (با رقم‌هایی ولو بسیار ناچیز) بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی نهفته در آن به عنوان پشتوانه‌ای ارزشمند برای اعتلای محیط زیست ایران رساتر خود را نشان می‌دهد. امید که با مشورت، تعامل و هم‌افزایی دوستان و هموطنان عزیزم، هر چه زودتر بتوانیم، رونمایی از سبزترین صندوق اقتصادی/ محیط زیستی ایران را جشن بگیریم و گامی عملی در راستای تضمین حرکت اجتماعی مردم، یعنی تبلور آموزه نهفته در اصل 50 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برداریم.