غارت حیات وحش مصر

غارت حیات وحش مصر، دریغی بر شکوه زیگونگی ازدست رفته

  کوشان مهران- اگر یکی از فرعون های مصر علیا و یا سفلای 3100 سال پیش از میلاد مسیح ( در ابتدا مصر به دو کشور مجزا تقسیم می شد: مصر “علیا” که شامل دلتای نیل بود، و مصر “سفلی” که اسیوط و اسوان و شمال نوبی را شامل می شد) امروزه به بیابان ها و کرانه های رود نیل در مصر سال 2012 می آمد، به سختی شگفت زده می شد. چرا که از گاو اوروش شمال آفریقا و غزال اسمووگین و گوزن زرد میان رودان و سگ شکاری کیپ (لیکائون) هیچ اثری برجای نمانده و بیابان های غربی که تا اواخر قرن نوزدهم مملو از گله های هارته بیست بوبال، آداکس، اوریکس شاخ شمشیری، گورخر نوبی و شترمرغ بود، پاک از حیات وحش روبیده شده بودند.

“شب شکار” یا کشتار در شب

دره ی نیل به دلیل آن که خاستگاه شکوفایی یکی از نخستین تمدن های بشری بوده، خواسته و ناخواسته از دیدگاه بوم شناسی گرفتار تغییرات بسیار و در بیشتر موارد همیشگی شده است. سنگ نگاره های دوران پارینه سنگی شاهدی بر وجود کرگدن سپید شمالی و فیل در شمال مصر می باشند و تا ده هزار سال پیش حتی گراز زگیل دار در شبه جزیره سینا وجود داشت ولی بنا بر مدارک مستند تاریخی در حدود 3000 سال پیش از میلاد تنها زیستگاه فیل و کرگدن در مرزهای کنونی مصر به جنوب دره ی نیل و سرزمین نوبی محدود می گردید. از حدود 300 سال پیش از میلاد دیگر گوزن زرد میان رودان (گوزن زرد ایرانی)، گاو وحشی اوروش شمال آفریقا و سگ شکاری کیپ به دلیل تخریب و تغییر کاربری زیستگاه های ساحلی مدیترانه ای مصر برای همیشه از میان رفتند و این فشار بر زیگونگی (تنوع زیستی) شکننده ی مصر برای هزاره های بعدی نرخ صعودی پیدا نمود. آخرین گزارش مستند شیر به اواسط قرن هیجدهم محدود شده و گویا آخرین نماینده  یاسبان آبی که در آثار هنری دوران فراعنه همواره دیده می شدند در سال 1818 در دلتای مصر شکار شد. افزایش جمعیت مصر و استفاده از فناوری نوین برای به زیر کشت بردن بیشتر زمین ها و بویژه شیوع تفنگ های جدید عملا مگافون مصر را برای همیشه در نیمه ی نخست قرن بیستم نابود نمود. تا 1970 نسل آداکس، هارته بیست بوبال، اوریکس شاخ شمشیری و گور نوبی نابود شد و در همین سال کارشناسان قوچ بربری را در مصر منقرض شده اعلان نمودند.

در سال 1930 دانشگاه قاهره یک زیستگاه کوهستانی کوچک در نزدیکی آسوان را برای پایداشت آیبیکس نوبی حفاظت شده اعلام کرد و در اوایل دهه 1940 ملک فاروق منطقه بیابانی عریش را پناهگاه حیات وحش معرفی نمود که با روی کار آمدن ناصر در کل رویکرد حفاظت از حیات وحش امری “درباری” تلقی و کل منطقه غارت شد. در اواخر دهه 1970 نخستین بارقه های حفاظت از محیط زیست و حیات وحش در مصر روشن شد و نخستین مناطق حفاظت شده در کوهستان های جنوب صحرای سینا و راس محمود ایجاد گردید. هرچند اکنون بر روی کاغذ شبکه ی نواحی حفاظت شده و مناطق درنظر گرفته برای مطالعات بعدی بزرگ و متعدد می باشند، ولی با تاسف در کشور اهرام این مورد هم مانند باقی موارد تنها بر روی کاغذ بسیار نیک و پسندیده است و در عمل به یک هیچ بزرگ برخورد می نماییم. در سال 1970 نسل قوچ بربری در مصر نابود شده اعلام گردید ولی در چند سال گذشته در دو منطقه کوهستانی الکلیف در نقطه مرزی با لیبی و سودان و ساحل دریای سرخ نمونه های شکار قاچاق بدویان و ماموران پلیس و مرزبانی وجود این گونه را در مصر ثابت نمود. هرچند قانون شکار آیبیکس نوبی را در همه فصول و زیستگاه ها ممنوع کرده ولی با درنظر داشتن حقایق جاری در مصر نباید از مشاهده ی آگهی تبلیغاتی یک شرکت آلمانی برای شکار آیبیکس نوبی در شبه جزیره سینا تعجب نمود.

شکار غزال دورکاس در مصر

نگاره های پیوست شاهدی بر قانون شکنی با فراغت بال و آرامش خیال مصریان است که تنها یادآور بی مسئولیتی یک ملت در برابر طبیعت و حیات وحش خود در سرزمینی با زیستبوم شکننده و رو به فنا می باشد. ممنوعیت تام و تمام بر روی کاغذ و تصویب پی در پی قوانین غیر قابل اجرا چیزی جز شکار روباه شنی، خرگوش و غزال دورکاس با خودرو و نورافکن در شب، در پی نخواهد داشت. در این موارد بودجه های نهاد های بین المللی پیشاپیش معلوم است که به چه مصرف خواهد رسید و در کنار انتشار رنگین نامه هایی بر کاغذ گلاسه برای بستن دهان فرنگیان به قول خودشان از همه جا بی خبر، سازمان جهانگردی مصر پروانه ی کشتار پرندگان مهاجری چون لک لک سپید و عقاب ماهیگیر و پلیکان را به شکارچیان سوار بر قایق موتوری مالتی در دریاچه سد آسوان می دهد .

شکار لک لک سفید

شکار تمساح نیل

شکار غزال دورکاس