مقاله ی زیر را به مناسبت “روز زمین” به روزنامه ی همشهری داده بودم که دیروز با کمی تغییر و تلخیص در آن به چاپ رسید.
روز زمین و مسوولیت ما
زباله، در همه جا!
حضور همه جایی پسماندهای جامد، اگر بزرگ ترین مشکل محیط زیست ایران نباشد، دست کم آشکار ترین نشانه ی بی مبالاتی ما در حفظ محیط زیست کشورمان هست. از چکاد 5670 متری دماوند تا ساحل های زیر صفر متر دریای خزر و کناره ی جزیره های کوچک و نامسکون خلیج فارس، از جنگل های پرآبادی شمال تا نقاط بسیار کم جمعیت حاشیه ی بیابان لوت، و از کوهستان های دور دست کرمان تا دره ی پر رفت و آمد هراز… همه جا در چشم انداز خود زباله های رها شده را می توانیم دید. آیا چنین است رسم مهر ورزی به آب و خاک میهن؟! آیا مدیران بخش های آموزش، حفاظت محیط زیست، و منابع طبیعی با دیدن چنین صحنه ها، از قصور خود شرمسار نمی شوند؟! آیا تک تک ما در رویارویی با این چشم اندازهای مخدوش، به مسوولیت خویش و به بستری که برای فرزندان و آیندگان مان ساخته ایم، می اندیشیم؟!
دیدن انبوه زباله در منطقه های گردشگری مانند کوهپایه های نزدیک شهرها، ساحل دریای خزر، محدوده ی پارک های جنگلی، و نقاطی که در چند سال اخیر به عنوان “منطقه ی ویژه ی گردشگری” معرفی شده اند، گویا به امری عادی بدل شده و چندان حساسیتی برنمی انگیزد(!) اما، برای آن که ابعاد فاجعه آمیز ریخت و پاش زباله در طبیعت و محیط های انسانی را دریابیم، چند نمونه را از دور دست ترین نقطه های کشور مثال می آورم.
چند نمونه
چند سال پیش، در اطراف “کمپ کویری” شهداد که گویا استانداری کرمان برپا کرده است، تلی از زباله های تجزیه نشدنی دیدم و در طول دو سه ساعتی که در میان کلوت های منطقه پیاده روی می کردم، بارها به بطری های “پت” و کیسه های نایلونی رها شده برخورد کردم. دو سال پیش، به جزیره ی “هنگام” در خلیج فارس رفته بودم؛ قایقی که از بندر عباس آمده بود، ما را در نزدیکی پاسگاه محیط بانی جزیره پیاده کرد. در خط ساحلی، روی آب تعداد بی شماری بطری خالی پت و روی شن های ساحل علاوه بر این، انبوهی از کیسه های نایلونی و قوطی های کنسروی و انواع زباله های دیگر به چشم می خورد. در خرداد ماه سال گذشته، با چند کوه نورد خارجی به دماوند رفته بودم؛ در اطراف هتل- پناهگاه جنوبی (ارتفاع حدود 4100 متر) وجود مقدار زیادی زباله ی رها شده، اسباب شرمساری ما شد، به علاوه در مسیر قله هم زباله های زیادی به چشم می خورد. چند هفته پیش، به منطقه ی کوهستانی کم شناخته ی “تش کر” و هماگ در فاصله ی بندرعباس و حاجی آباد سیرجان رفته بودم؛ در مسیر قله ی صعب العبور تش کر، به ویژه در نزدیکی کلبه هایی که اقامتگاه تابستانی دام داران است، مقدار زیادی قوطی کنسرو و بطری پت و ظرف های پلاستیکی و دیگر پسماندها، چشم را در آن منطقه که سرشار از زیبایی های کمیاب است، آزار می داد.
چند پیشنهاد
غالبا، در مورد منطقه های گردشگری می گویند که باید سطل های زباله ی بیشتر کار گذاشته شود. اما، این کار می تواند به شکل گیری تل های زباله در اطراف سطل ها بیانجامد، و به همین دلیل، باید فقط محدود به کناره ی جاده های اصلی و جاهایی شود که خدمات منظم جمع آوری زباله وجود دارد و هزینه ی آن هم با روش هایی، از بازدید کنندگان منطقه و پدیدآورندگان زباله تامین شود. آن چه که بیشتر ضرورت دارد، آموزش روش های گردشگری مسوولیت پذیر، مکلف ساختن بازدید کنندگان از طبیعت و منطقه های روستایی به بازگرداندن پسماندهای خود به شهر، و برقرار ساختن روش های نظارت بر رفتار گردشگران و برخورد قانونی با آلوده کنندگان محیط است. این نظارت، آن گونه که به نظر می رسد، چندان هم دشوار نیست؛ در منطقه های پر رفت و آمد می توان از نیروی محلی (دامداران، روستاییان) یا اداره کنندگان اقامتگاه ها و پلیس، و در منطقه های دور دست از راهنمایان محلی و عشایر استفاده کرد. گذشته از این، می توان از ابزارهای تشویقی و مالی هم استفاده کرد: برای مثال می توان برگه یا کوپنی ابداع کرد که در ازای دادن پسماندهای خشک به مراکز معین، ارایه می شود؛ ورود به بعضی از منطقه ها (مثلا: دماوند، علم کوه، جنگل ابر، تنگ واشی، منطقه های حفاظت شده و پارک های ملی…) فقط با نشان دادن این برگه ها ممکن باشد. یا در مبادی ورودی منطقه های گردشگری پر ازدحام، مانند کلاردشت و شهرهای ساحلی، ارایه ی مبلغ مشخصی از این برگه ها الزامی گردد.
اقدام دیگر که می تواند از سوی مدیران گردشگری و محیط زیست کشور صورت گیرد، ممنوع ساختن استفاده از ظرف های دورانداختنی و رومیزی های یک بار مصرف در غذاخوری ها، و همچنین ممنوع ساختن ارایه ی کیسه نایلون مجانی در فروشگاه ها، ملزم ساختن رستوران ها و فروشگاه ها و ویلا داران به تحویل زباله هایشان به صورت تفکیک شده، و بستن مالیات و عوارض سنگین بر تولید و مصرف نایلون ها است. لازم به یادآوری است که برخوردهای قانونی سخت گیرانه، می تواند جنبه ی پیشگیرانه و آموزشی هم داشته باشد. چرا که طرح موضوع در رسانه ها (همچون مورد تعیین جریمه برای پرتاب کنندگان زباله از خودرو) توجه ها را به موضوع جلب می کند.
پیمان نامه ی اخلاقی
هم اینک در فدراسیون کوه نوردی، و تا حدودی در باشگاه ها و گروه های کوه نوردی ایران، به کسانی که دوره های مربی گری یا راهنمایی کوهستان را می گذرانند، مضمون یک “پیمان نامه” تفهیم می شود. از آن جا که اصول این پیمان نامه می تواند راهنمای هر گردشگر و طبیعت پیمای مسوولیت پذیری باشد، خلاصه ای از آن را (با کمی تغییر) در این جا می آوریم:
ما کوه پیمایان و گردشگران، پیمان می بندیم که…
* محیط های طبیعی را همان گونه که هست بپذیریم؛ چرا که طبیعت را به خاطر ویژگی های ذاتی اش برای فعالیت خود برگزیده ایم و قصد نداریم آن را دگرگون سازیم.
* کم ترین زباله ای از خود در کوه و دیگر منطقه های طبیعی باقی نگذاریم؛ تمامی پسماندهای خود را از کوه پایین می آوریم و به جاهای در نظر گرفته شده برای زباله می بریم. در حد توان خود بخشی از زباله های رها شده را نیز جمع آوری خواهیم کرد و از دیگران خواهیم خواست که چنین کنند. دفع ادرار و مدفوع را به دور از حریم رود و نهر و چشمه و راه و محل های مسکونی، و با شیوه های اصولی انجام خواهیم داد.
* خود را در کوهستان، مهمان و نه صاحب خانه بدانیم؛ کوه ها میلیون ها سال پیش از ما وجود داشته و به گونه های متنوع گیاهی و جانوری پناه داده و برای صدها نسل انسانی پیش از ما سرچشمه ی آب و منشا برکت های بی شمار بوده اند. به هیچ جانوری آسیب نخواهیم رساند و به آشیانه ی آن ها نزدیک نخواهیم شد، گیاهان را از میان نخواهیم برد، آرامش کوهستان را مختل نخواهیم کرد، و به مردم کوه نشین احترام خواهیم گذاشت.
* چهره ی کوهستان و عناصر آن را دست کاری نکنیم؛ در حد توان خود، از ساخت و ساز در نقاط مرفع کوهستان – به ویژه در نقاط با ارزش خاص – جلوگیری خواهیم کرد و یا در موارد ضروری و گریز ناپذیر، از دست اندرکاران ساخت و ساز خواهیم خواست که اصول توسعه ی پایدار را رعایت کنند.
* در سفرهای خود، حامل فرهنگ زیست محیطی باشیم؛ ضمن احترام به دیگران، و به ویژه با ارزش قایل شدن به فرهنگ اهالی کوهستان و تلاش برای یادگیری از آنان، خواهیم کوشید نکته های زیست محیطی را با رفتار خود و با تذکرهای دوستانه بپراکنیم. برای سرگرمی، آتش روشن نخواهیم کرد و برای درست کردن غذا از چراغ استفاده خواهیم کرد. به دیگران خواهیم گفت که چگونه می توانند در مصرف منابع طببیعی صرفه جویی کنند، مراتع و جنگل ها را حفظ کنند، و با متخلفان برخورد کنند. همکاری با گروه های مدافع محیط زیست و میراث فرهنگی و گوشزد کردن اهمیت این گونه کارها به دیگران، بخش دیگری از فعالیت ما خواهد بود.
* شیوه ی «سفر مسوولانه» را پیش بگیریم؛ تا حد امکان از وسایل حمل و نقل همگانی استفاده خواهیم کرد. «ظرفیت برد» هر منطقه، به ویژه منطقه های حفاظت شده، را در نظر خواهیم گرفت و از کشاندن گروه های بزرگ به منطقه های طبیعی که ممکن است باعث وارد شدن فشار بیش از حد به منابع طبیعی شود، خودداری خواهیم کرد. مقررات منطقه های حفاظت شده را دقیقا اجرا خواهیم کرد و به سهم خود تلاش خواهیم کرد که یاری رسان محیط بانان، جنگل بانان، و قرق بانان باشیم. در حد امکان، خریدهای خود را از شهرها و روستاهای نزدیک به کوهستان انجام خواهیم داد و از اقامتگاه ها و راهنمایان محلی استفاده خواهیم کرد تا جامعه ی محلی از منافع گردش گری ما بهره مند شود.