یادداشت به بهانه ی مراسم “ساعت زمین” در 12 فروردین
بخشی از مضمون این یادداشت، در روزنامه ی اعتماد 28 اسفند درج شده بود.
در میان آلودگی های گوناگون شهرها، به آلودگی نوری هم برمی خوریم و آسمانی را که به تعبیر حافظ “عظمت فروش” بود، دیگر پرجلال و دیدنی نمی یابیم. برای مثال، سال ها است که شب های تهران زیبایی خود را از دست داده است؛ اگر از تهران صد کیلومتر هم دور شویم، چادری نورانی را بر فراز شهر می توانیم دید که حاصل بازتابش نور شدید شهر در هاله ی غبار و بخار فراز آن است. حتی بر دامنه های دماوند، به ویژه در جبهه ی غربی آن، این چادر آلودگی چشم را می آزارد.
نورپردازی شهرها، افراطی و غیراصولی است؛ لامپ ها به جای آن که فقط معبرها را روشن کنند، فضا و تمام در و دیوارها را نیز نورپردازی می کنند. خیابان ها و بوستان ها و نمای ساختمان ها به چلچراغ بدل شده اند، چنان که بیشتر اوقات هیچ صورت فلکی و ستاره ای در پهنه ی آسمان دیده نمی شود. اهالی نجوم، حتی با تلسکوپ فقط می توانند ستاره هایی کم فروغ در آسمان بی رونق شهر و اطراف آن ببینند، و پرندگان مهاجر حتما در نورپردازی غوغاسالارانه ی شهر، راه خود را گم می کنند یا دچار دردسر می شوند. به علاوه، برخلاف آن چه که ظاهرا به نظر می آید، امنیت شهری با نورپردازی های سنگین بیشتر نمی شود و حتی می توان گفت که نورهای اضافه و غیرفنی، با ایجاد “حفره های تاریک” در فواصل منبع های نور موجب ناامنی بیشتر می شوند.
برنامه ای که از چند سال پیش با عنوان “ساعت زمین” (Earth Hour) برگزار می شود، برنامه ای نمادین است برای جلب توجه همگان به موضوع آلودگی نوری، به اهمیت کاهش مصرف انرژی، و به زیبایی با شکوه آسمان شب. نیروی برق، به بهای سوزاندن نفت و گاز، یا زدن سد و متوقف کردن جریان حیات در رودها، یا بدتر از همه به بهای آلودگی اتمی و پیامدهای جانبی سنگین آن، تولید می شود. برقی که در ایران مصرف می کنیم، در نیروگاه هایی با بازده حدود سی درصد تولید می شود که کمتر از متوسط جهانی و بسیار کمتر از بازده نیروگاه های جهان پیشرفته است. به همین دلیل، با مصرف برق، نقش ما در آلوده سازی محیط زیست و پراکندن دی اکسید کربن و گرم تر کردن زمین، بسی بیشتر از دیگران است.
اگرچه انجام کارهای نمادین می تواند مفید باشد، اما یک بازنگری اساسی در برنامه های مدیریت شهری لازم است تا بتوانیم به شهری از نظر نوری آرام و سالم برسیم. شهرداری ها نباید با نصب انواع استوانه های نورانی در حاشیه و میانه ی خیابان ها، با نور باران بوستان ها، و با نورپردازی شدید بناها توسط پروژکتورها، بر اغتشاش نوری شهر بیافزایند… بر حیات طبیعی درختان تاثیر منفی بگذارند… و به جای کف معبرها، فضا را روشن سازند. در این میان، نهادهایی دیگر هم در برنامه های “بمباران” نوری شهر مشارکت دارند: تپه های «نورالشهدا» در کوه های نزدیک شهر، و در فضاهای زیارتی که در آن ها تاریک و روشن معنوی و آرامش بخش محیط با نور پروژکتورها و لامپ های وارداتی جایگزین شده است، از جمله موردهایی هستند که در این مقوله می گنجند. در عین حال، لازم است سازمان های مردم نهاد با راه اندازی کارزار (کمپین) های اجتماعی در این زمینه، بر رفتارهای اجتماعی مردم عادی و مسوولان تاثیر بگذارند.
“ساعت زمین” فاصله ی 8:30 تا 9:30 شب آخرین شنبه ی ماه مارچ است. در ایران، امسال می توانیم در روز شنبه 12 فروردین برنامه ی خاموشی را داشته باشیم. خوشبختانه، شهرداری تهران (و گویا چند شهر دیگر مانند اصفهان و قزوین) هم در این حرکت اجتماعی مشارکت دارند و نورپردازی چند نقطه را برای یک ساعت قطع خواهند کرد. باشد که این حرکت ها، گامی در جهت اصلاح نورپردازی ها باشد.
در “ساعت زمین” چراغ خانه های خود را خاموش کنیم، دیگران را تشویق به این کار کنیم، و در زیبایی بی مانند شب غرقه شویم!
پی نوشت: حامد میرزا خلیل از کسانی است که در ایران روی موضوع آلودگی نوری زیاد کار کرده است. در تارنگار او با عنوان “آلودگی نوری، قتل مهتاب به فرمان نئون” یادداشت ها و پیوندهای ارزنده ای می توانید یافت.