گور خر؛ سالار بادیه ها

دوست پژوهشگر و عزیزم، کوشان مهران در مقاله ی زیر (و چند مقاله ی دیگر) اشاره دارد که کشورهایی مانند ترکیه و حتی عربستان و امارات، توانسته اند نسل چند تایی از گونه های بومی خود را که تقریبا نابود شده بودند، با استفاده از چند نمونه که در شرایط اسارت یا نیمه اسارت باقی مانده بوده، احیا کنند.

به نظر من، موضوع احیای ببر ایرانی را هم که در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست ایران قرار گرفته، می توان از این دیدگاه مورد بررسی قرار داد. گرچه به نظر می رسد که انگیزه ی اصلی مدیران محیط زیست ایران، مانند دیگر عرصه های عمل سیاسی و اقتصادی شان، بزرگ و توانا نشان دادن خود – در سپهری تخیلی- است (!) اما به هر حال طرح احیای ببر می تواند زمینه را برای آماده سازی و حفاظت بهتر زیستگاهی مانند میانکاله فراهم کند. همچنین می تواند ابزاری برای طرح مطالبات زیست محیطی از سوی کنشگران این عرصه باشد.

سالار بادیه ها

 … و آن خط های سیاه از سویی تا دم او امتداد یافته/  و از سوی دیگر تا شانه هایش کشیده شده/  و تو می پنداری که او جامه ی کهنه ی دورنگی بر تن کرده است.

 شعری که شماخ بن ضرار ذبیانی، شاعر دوران جاهلیت در وصف خط تیره ی پشت گورخر سروده بی شباهت به ابیاتی چند از هفت پیکر نظامی گنجوی درباره ی گور نیست:

 آخر الامر مادیان گوری / آمد افکند در جهان شوری /  پشت مالیده ای چو شوشه ی زر / شکم اندوده ای به شیر و شکر / خط مشکین کشیده سر تا دم / خال بر خالش از سرین تا دم

 

در کتاب تورات بارها به گورخر سوری (Equus hemionus hemippus) اشاره شده و در موزائیک کاری های رومیان و امویان در شام ( سوریه و اردن کنونی ) بارها شاهد صحنه هایی از نخجیر گور می باشیم . برای اعراب بادیه نشین نجد و حجاز جانورانی چون گور سوری ، اوریکس عربی ، آهوی شنی و شترمرغ به عنوان یکی از مهم ترین منابع در دسترس گوشت مطرح بوده است . روزگاری در تمام حوزه دجله و فرات از کاپادوکیه ترکیه و دامنه های کوهستانی ارمنستان بزرگ و کوه سنجار تا بیابان های اطراف بصره و کل شامات و جنوب فلسطین و نجد و حجار زیستگاه کوچکترین زیرگونه گور آسیایی بود.

بسیاری از مسافران اروپایی از گله های بزرگ گور و غزال و شترمرغ در بادیه های سوریه تا اواخر قرن نوزدهم یاد می نمایند ولی با شروع جنگ جهانی اول و مسلح نمودن اعراب بادیه نشین ماورا رود اردن بوسیله دولت بریتانیا ( به راهنمایی لورنس عربستان ) برای طغیان و ایجاد بلوا ضد ترکیه عثمانی تمامی گونه های این سرزمین باستانی مورد تهدید جدی قرار گرفتند . پس از اتمام جنگ و تجزیه ماترک ترکیه جز وفور سلاح ، حراج خودرو های موتوری مستهلک بوسیله کارپردازی آرتش بریتانیا ناقوس مرگ را برای زیستمندان این زیستبوم شکننده به صدا درآورد . ( کاهش شدید گونه ها و بویژه گونه های دشت زی چون آهو و گور در ایران پس از شهریور 1320 یادآور این داستان می باشد . ) شاید در دیدگاه نخست کمی جمعیت بادیه نشینان و بزرگی و فراخی دشت ها و بادیه ها رمز بقای پایداری گونه هایی چون گور ، اریکس و شتر مرغ باشد ولی به دلیل محدود بودن آبشخور ها ، به آسانی گله های تشنه بر سر چشمه ساران هدف گلوله تفنگ های مدرن جنگی قرار می گرفتند . برای نمونه آخرین مدرک مستند از گور سوری به شکار یک سر گور بر سر آبشخوری در نزدیکی تالاب ازرق اردن در سال 1927 می باشد.

در قرن نوزدهم تعدادی گور سوری به باغ وحش هایی چون لندن و وین انتقال یافتند ولی در آن دوران برنامه های پرورش  و تکثیر در اسارت چندان پیشرفت نکرده بود و بازار بازرگانان گونه های خارجی در بازار های اروپایی رونق داشت . آخرین نمونه گور سوری ، نریانی بود که در سال 1911 در حلب گرفتار شده و به باغ وحش وین برده و در سال 1928 بدرود حیات گفت.

اکنون موزه تاریخ طبیعی لندن و موزه تاریخ طبیعی وین دارای 3 نمونه از گور سوری می باشند و در صورت روی دادن حادثه ای چون آتش سوزی این خطر وجود دارد که برای همیشه بافت های این جانور از دسترس پژوهشگران خارج شود ( تنها نمونه تاکسیدرمی شده دودو در لندن در نیمه دوم قرن هیجدهم به دلیل آتش سوزی از میان رفت).

اکنون تعدادی گور دو رگه ایرانی- کولان ( ترکمنی ) در جنوب فلسطین و شامورایی اردن و طائف عربستان در شرایط نیمه اسارت وجود دارند ولی با در نظر گرفتن موفقیت ترکیه در احیای زیستگاه و جمعیت آهوی گواتردار در دشت های هم مرز با سوریه شاید معرفی مجدد گور ( چه دو رگه و یا ایرانی ) بتواند منظره حرکت دسته جمعی گله تشنه کام سوی آبشخور را زنده نماید.

همانگونه که در ادب فارسی یلان نخجیر گیری چون بهرام گور و رستم دستان ، گور افکن بودند در شعر عربی اشارات نغزی به گور شده است:

… حوادث ناگوار روزگار پایدار نیست ( همچنین اندوه و مرگ ) خر وحشی که رنگ سیاه پشت وی به سرخی می زد و مرگ مادینگان کم شیر او

… تا آنگاه که آب برکه فرو رفت و در کدامین زمان رشته عمر گسیخته می گردد

… خر وحشی آبشخور را به یاد آورد . در حالی که تحمل تشنگی هلاکت آور بر وی گران امده بود ، به سوی آبشخور شتافت و مرگ خویش را دنبال کرد.

… خر وحشی چاق و بزرگی بر زمین افکنده شد ان گونه که شتر نر خشک شده ای بر زمین می افتد با این فرق که خر وحشی قوی و تنومند بود.

… مادینگان گردن های خود را برای نوشیدن آب گوارا و خنگ دراز کردند و آنها در میان سنگریزه های بیابان از دیده ها پنهان بودند.

… مادینگان از آن آب گوارا می نوشیدند که ناگاه از بلندی کوه صدایی شنیدند . در این هنگام کوبه حوادث ناگوار به صدا در آمد.

 

توضیح: اشعار متعلق به کتاب شعر شکار در ادب عربی، نگاشته ی سرکار بانو زهرا خسروی است.