همه ی نادیدنی های دریاچه ی ارومیه + آخرین تصویر بدون ابر

 

فرض کنید یک کتری آب را روی یک منبع گرما، مثلا اجاق بگذاریم. فرض هم کنید که دمای آب سی درجه باشد. همه ی ما می دانیم که آب به تدریج گرم و مقدار کمی از آن بخار می شود تا آنکه به دمای صد درجه می رسد. بعد آب صد درجه با گرفتن آن چیزی که به آن “گرمای نهان تبخیر” می گفتیم تبدیل به بخار صد درجه و از دسترس ما خارج می شود. 

به یک نکته دقت کنید. اگر شما در لحظه ای که دمای آب سی، شصت، هشتاد یا حتی در نزدیکی صد درجه است اجاق را خاموش کنید، ممکن است بخش عمده ای از آب، مثلا هشتاد یا نود درصد آن در کتری باقی بماند. اما اگر چند دقیقه و یا حتی کمتر از آن صبر کنید که آب نود و هشت درجه با گرفتن کمی گرمای اضافه تبدیل به بخار شود به طور ناگهانی کتری خالی می شود. حالا شما اگر بخواهید آب بخار شده را به کتری بازگردانید، باید هزینه ی بسیار زیادی را متقبل شوید تا آن تغییر نهایی را خنثی کنید.

این ویژگی سیستم های پیچیده است. این نوع سیستم ها غالبا در مقابل تغییرات جزیی و تدریجی مقاوم هستند و خودشان را با آن تطبیق می دهند اما در بعضی نقاط به طور ناگهانی به یک سیستم دیگر تبدیل می شوند و وقتی هم که چنین شرایطی رخ می دهد بازگرداندن آنها به شرایط اولیه اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. 

حکایت سیستم های اکولوژیک هم از همین دست است. شما اگر در طی یک هفته به یک دریاچه حجم اندکی از یک ماده ی معدنی اضافه کنید ممکن است تغییر نامحسوسی در ترکیب گیاهان و آبزیانش رخ بدهد که اگر بعد افزودن ماده ی معدنی را متوقف کنید به تدریج اثراتش از بین برود، اما اگر به طور ناگهانی حجم بالایی از یک ماده را به دریاچه بریزید یا برای مدت طولانی مثلا چند سال به طور مستمر یک سیستم را دستکاری کنید، ممکن است تغییرات قابل توجهی در ساختار اکولوژیکش ایجاد شود.

جالب اینجا است که اثرات بسیاری از این تغییرات بلندمدت است. مثلا گفته می شود که اگر همین امروز انتشار دی اکسیدکربن روی زمین متوقف شود، روند افزایش دمای زمین برای ده ها سال ادامه خواهد داشت تا زمانی که چرخه ی کربن به تدریج بتواند به شرایط مساعدی باز گردد. یا وقتی جایی سدی ساخته می شود، تخریب سد ضرورتا همه چیز را به حالت اولیه باز نمی گرداند. مثلا تخریب سد ممکن است باعث ورود حجم بالایی از رسوبات به رودخانه شود و حتی مرگ ماهی ها را رقم بزند. بنابراین این امکان وجود دارد که رودخانه ای که سدش را تخریب کرده ایم هیچ گاه به شرایط رودخانه ی سالم اولیه باز نگردند.

این همه را گفتم برای چه؟ به تصویر زیر نگاه کنید که آخرین تصویر ماهواره ای بدون ابر دریاچه، مربوط به چهار روز پیش است.

 

دریاچه ی ارومیه آبان نود

 

به نظر می رسد نیمه ی جنوبی دریاچه به طور کامل تبدیل به یک صفحه ی نمکی شده است که تنها در بعضی بخش ها مرطوب تر از بعضی دیگر است.  صفحه ای که به نظر می رسد حالا نه دیگر یک دریاچه با تمام مشخصاتش، بلکه یک سیستم اکولوژیک دیگر است. سیستمی که به نظر من حتی اگر در منطقه یک دوره ی ترسالی ده ساله تجربه بشود به شرایط اولیه اش باز نمی گردد. 

آنچه در شرایط فعلی به شدت در مورد دریاچه نگرانم می کند، دو چیز است. نخست اینکه ممکن است دریاچه دیگر هیچگاه به شرایط اولیه اش باز نگردد که پیش از این در این مورد گفته بودم که دریاچه در شرایط فعلی در حال انتقال از یک نقطه ی تعادل به نقطه ی تعادل جدید است. دلیل عمده ی این حرفم این است که بر اساس آنچه که امروز در دست بررسی است شرایط دریاچه در طی پنج سال آینده بهبود نخواهد داشت و در بهترین حالت تثبیت خواهد شد. به گمانم در طی این دوره تعاملات میان متغیرهای منطقه، به ویژه نمک و خاک شرایطی را فراهم کند که بخش های قابل توجهی از دریاچه به یک اکوسیستم جدید تبدیل شوند.

دوم اینکه فراموش نکنید ما با یک تشت پلاستیکی آب مواجه نیستیم که برای پرشدنش کافی باشد سر یک شنلگ را داخلش بگذاریم و آب را روانه اش کنیم. دریاچه یک سیستم پیچیده است. مثلا گفته می شود که افزایش غلظت نمک به دلیل کاهش آب، خودش یک عامل حفظ کننده ی ارتفاع سطح آب است. یعنی وقتی آب دریاچه کم می شود، غلظت نمک بالا می رود و همین باعث می شود که سرعت تبخیر کاهش پیدا کند که در نتیجه سرعت خروج آب را کاهش می دهد. 

از طرف دیگر ممکن است به تدریج و با کاهش گستره ی آبی، دمای سطح خاک به دلیل کاهش انعکاس نور خورشید افزایش پیدا کند و همین امر باعث افزایش سرعت تبخیر شود. ممکن است یک سری عوامل هم جهت بشوند و خشک شدن را تسریع کنند و گروه دیگری از عوامل جلویش را بگیرند. چیزی که این میان نگرانم می کند یک تغییر ناگهانی است. 

تا اینجا دریاچه ی ارومیه به تدریج خشک شده است و صفحات نمک به تدریج ظاهر شده اند. به تدریج از تعداد حیوانات ساکن یا مهاجر دریاچه کاسته شده و کم کم غلظت نمک آب بالا رفته. اما  آیا همه چیز همینطور به صورت تدریجی پیش خواهد رفت؟ آیا بدترین خطر دریاچه وزش بادهای حامل ذرات ریزنمک است که باعث بیماری های تنفسی و نقص بینایی می شوند و محصولات کشاورزی را نابود می کنند یا خطر بزرگتری در کمین است؟

آیا چیزی هست که ما در آینده نگری هایمان ندیده ایم یا از قلم انداخته ایم؟

این پرسش بسیار نگرانم می کند.

 

– سایر مطالب مرتبط با دریاچه را اینجا بخوانید.

 

Posted in: دسته‌بندی نشده