بخشی از فرهنگ ثبت نشده ایران
نکته ضروری: مطلب
زیر، بسیار مناقشه برانگیز است و دوباره صفآرایی موافقان و مخالفان شکار
را به دنبال دارد. دو موضوع را نباید فراموش کرد؛ اول. اگر تفنگ به دست که
شکارکش است بداند برای چه و به چه منظور شکار میکند شاید بیدلیل به هر
جانوری تیراندازی نکند. دوم، غذا و طبخ آن بخشی از فرهنگ یک کشور است درست
مثل جاجیمبافی و صنایع دستی. حفظ آن نیز لاجرم، حفاظت بخشی از فرهنگ به
شمار میرود.
………….
شكار موضوعی است مناقشهبرانگیز. این واژه، دو گروه موافقان و مخالفان را
رو در روی هم قرار میدهد. هر دو گروه –چنانچه افراطی نباشند- نظراتی دارند
كه درست مینماید و پذیرفتی. بسیاری از شكارچیان برای خود اصولی دارند،
اینان معتقدند شكار بهانهای است برای حضور در طبیعت و میان خود و
شكاركشها كه به هر جنبندهای در هر فصلی از سال تیراندازی میكنند فرق
قائل هستند. تاریخ حفاظت از طبیعت نیز نشان داده بهترین حافظان حیاتوحش و
عرصههای طبیعی شكارچیان بودهاند. از سوی دیگر، گروهی شكار را مترادف
خونریزی و ددمنشی تعبیر میكنند و عقیده دارند اگر انسان در دورهای از
تكاملش شكارچی بوده، آن دوره دیگر به سر آمده است. در دنیای متمدن امروز
جایی برای شكار وجود ندارد.
با این حال حتی مخالفان هم نمیتوانند شكار را به عنوان واقعیتی موجود منكر شوند و شكارچیان نیز این موضوع را رد نمیكنند كه از