از بس در مورد محیط زیست و خرابی و … نوشته بودم خسته بودم. مدتها بود آپ نکردم. ولی دوباره ۲ تا به ظاهر انسان باعث شدن دوباره بنویسم.
دلم کباب شد برای اون بچه خرسهایی که زنده زنده قصابی شدن. برای مادرشون که دم مرگ شکنجه بچه هاش رو دید. دلم برای پدر و مادر اون ۲ نفر ناجوانمرد هم می سوزه. وقتی ببینن بچه هایی که تربیت کردن از شقاوت و سنگدلی خودشون لذت می برن و ازش فیلم و عکس یادگاری می گیرن.
دلم برای خودمون هم سوخت که توی همچین جامعه پر از خشونت و سنگدلی و قساوت زندگی می کنیم.
حیف که سازمان حفاظت از محیط زیست مدتهاست که به خواب خرگوشی فرو رفته و چشمانش رو به روی همه چیز بسته.
حیف که یک سازمانی در حد معاونت رئیس جمهوری کاربردش از چرخ پنجم گاری هم کمتره.