در ایرانِ امروز و شرایط حاکم بر اقلیم و محیط زیست آن می توانیم ردپای اقدامات و برنامه های شتابزده،بدون ارزیابی و مخرب را به خوبی مشاهده کنیم؛ما در سرزمینی زیست می کنیم که سرمایه های نفتی و زیستی آن زیاد بوده که این می تواند سبب رونق اقتصادی کشور شود اما اگر یکبار دیگر به نحوه برداشت های خود نیک بنگریم در خواهیم یافت که بسیاری از راه های علمی و طبیعی را اشتباه رفته و سبب بروز انواع مخاطرات اقلیمی برای کشور شده ایم!
سوال اصلی این جاست که آیا نحوه مهندسی ما بر اساس شناخت درست از اقلیم بوده و ما توان اکولوژیک منطقه را دیده و سپس اقدام به بهره برداری کرده ایم؟شوربختانه امروز شرایط زیستی در اطراف پالایشگاه های ما در حد استانداردهای جهانی قرار نداشته و اگر بر اساس شاخص های مهم محیط زیستی و در راستای توسعه پایدار حرکت کرده بودیم،امروز مدیر کل محیط زیست استانی همچون خوزستان خبر از آلودگی 60 درصدی این استان به فلرهای نفتی نمی داد!
امروز به جهت برداشت های نفتی سبب از بین رفتن اکوسیستم های آبی در جنوب کشور شده ایم که پرداخت مالیات های سنگین اقلیمی آن را نمی توانیم نادیده بگیریم! آیا به راستی نفت پالایش می شود تا آب و خاک و هوا آلوده شوند یا شرایط اقتصادی کشور بهتر شده و محیط زیست برای نسل حاضر ایمن و برای نسل های آتی حفاظت شوند!؟بدون شک می توان با راهبردهای اصولی یک تعادل بین بهره برداری از منابع و سالم ماندن محیط زیست بر قرار کرد، اما به شرط آنکه توسعه حقیقی پایدار در کنار برنامه های جاری در اقتصاد سبز و حفاظت از محیط زیست اولویت نخست کشور باشد؛آیا امروز شرایط اینگونه است؟
امروز حیاتِ زمین های کشاورزی و اقتصاد جوامع محلی به دلیل آلودگی های مختلف محیط زیستی و کاهش سطح منابع آب به خطر افتاده و اگر روند کوچ اجباری از روستا به شهر تشدید شده باشد، بی شک حاصل رفتار کم دانش ما در برخورد با اقلیم و عدم شناختِ ساختار های طبیعی و بی توجهی به اصل بهره برداری های پایدار با نگاه های آینده محور است!
بر اساس آنچه که در علم اکولوژی آمده سرزمین هایی که قوانین موجود در طبیعت را رعایت نکرده و بر محور پایداری قدم بر نداشته در نهایت محکوم به شکست در شاخص های مهم اقتصادی و اجتماعی شده اند؛این گفته های مهم معاون جدید رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست است که چند سال پیش آب های تجدیدپذیر ما ۱۳۳ میلیارد متر مکعب بود اما امروز به ۸۸ میلیارد متر مکعب رسیده است که ۶۵ تا ۷۰ میلیارد متر مکعب آن را استفاده کرده ایم، یعنی حدود ۱۱۰ درصد از آب های تجدیدپذیر را مصرف کرده ایم، در حالی که بر اساس استانداردهای جهانی اجازه برداشت بیشتر از ۴۰ درصد از این آبها داده نمی شود!
بدون شک با کاهش منابع آب و از دست رفتن سرمایه های بومی، سایه فقر بر سر مردم نمایان تر از گذشته می شود؛این یک آمار رسمی منتشر شده و غیر قابل انکار است که وضعیت فقر در کشور بسیار نامناسب است به گونه ای که 12 میلیون تن، زیر خط فقر مطلق قرار دارند و 25 تا 30 میلیون تن، زیر خط نسبی فقر بسر می برند. از سو دیگر و بر اساس آنچه که سازمان بهزیستی کشور اعلام کرده امروز بیش از 10 میلیون نفر در کشور در حاشیه شهرها و در یک محیط زیست آلوده همراه با فقر زندگی می کنند!
بر اساس آمار منتشر شده از سوی وزارت نیرو امروز 37 میلیون نفر در کشور با تنش آبی رو به رو شده اند و برداشت های غیر اصولی از منابع آب سبب به خطر افتادن بیش از 300 دشتِ زایننده کشور شده است!امروز سدسازی هم به علت نادیده گرفتن شرایط اقلیمی نتوانسته است ما را به ساحل امن برساند و بر اساس آمار منتشر شده از سوی شرکت مديريت منابع آب ایران،حجم آب ورودي به سدهاي استان خوزستان در سال آبی جاری 6 ميليارد مترمکعب کاهش نیز داشته است!
با این همه هنوز هم بر طرح هایی همچون سد گتوند پافشاری می شود که حاصل این فشارها امروز در حوضه آبریز خزر هم مشاهده می شود!امروز می توانیم از اشتباه های تکنیکی و تاکتیکی خود درس بگیریم به شرط آنکه با چشمان بسته وارد طرح های بزرگی همچون بهره برداری از آب های ژرفِ کشور نشویم؛موضوعی که چندی است تحلیل های مختلف را از سوی کارشناسان حوزه آب و محیط زیست در پی داشته که می تواند همچون بهره برداری از نقاط نفت خیز کشور که بسیاری از پارامترهای مهم زیستی را نادیده گرفت و امروز مالیات های محیطی آن بیش از حد تصور است، برای اقلیم و اقتصاد کشور گران تمام شود!
بر اساس آمار رسمی هزينه اجراي طرح اکتشاف آب هاي ژرف ٢٥٠ ميليون دلار برآورد شده که با چنین هزنه ای می توان فاضلابهای تولید شده خانگی، صنعتی و کشاورزی را تصفیه و دوباره استفاده کرد!از سوی دیگر می توان به سمت انرژی های تجدیدپذیر حرکت و با احداث نیروگاه های خورشیدی و بادی روند پایداری سرزمین را تضمین نمود!
شاید این خاصیت سرزمین های در حال توسعه است که گرفتار طرح های بی بازده و مخربی همچون سد گتوند، تخریب زیستگاههای مهم به دلیل طرح های بی دانشِ گردشگری و یا همین اکتشاف آب هاي ژرف شده و از روند درست توسعه باز می مانند!
امروز هیچ اکولوژیستی در کشور چوب لای چرخ توسعه نگذاشته و برعکس حامی طرح های خردمندانه و توسعه محور بوده که بتوانیم به شایستگی نیازهای زیستی مردم را تامین و سرزمین را با منابع نفتِ غنی و آب های ژرف به آیندگان تحویل بدهیم!
این یادداشت امروز پنجم شهریور ماه در صفحه نخست روزنامه وقایع اتفاقیه به چاپ رسیده است./