مسئله‌ آب، و کنش‌های اجتماعی مربوط به آن

این یادداشت در خبرآنلاین هم کار شده است.

نقد برنامه‌های مدیریت آب، دیگر همچون ده سال پیش محدود به محفل‌های کوچک نیست؛ امروزه، جریان‌های بزرگ اجتماعی شامل سازمان‌های مردم‌نهاد (غیردولتی)، روزنامه‌نگاران، شماری از نمایندگان مجلس و شوراها، چند تن از امامان جمعه و جماعت، کارشناسان علوم اجتماعی و اقتصادی، هنرمندان، گروه‌های مردمی در شبکه‌های اجتماعی مجازی، و جز آن، پیگیر خواست‌هایی در زمینه‌ اصلاح شیوه‌های مدیریت منابع آب هستند. برای نمونه، می‌توان به چند مورد زیر اشاره کرد:

 * رشد جریان‌های اجتماعی که خواستار جلوگیری از خشک شدن دریاچه‌ اورمیه بودند، اگرچه در ابتدا با برخورد سخت و حتی یک موج دستگیری همراه شد، اما به این نتیجه رسید که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ نجات این دریاچه جزو شعارهای انتخاباتی آقای روحانی قرار گیرد. پس از پیروزی در انتخابات هم از نخستین کارهای آقای روحانی، تشکیل «ستاد احیای دریاچه‌ ارومیه» بود. تقریباً همه‌ کارگروه‌های این ستاد، بدمدیریتی منابع آب، شامل سدسازی‌های بی‌رویه، بهره‌برداری افراطی از آب‌های زیرزمینی، و ساختن پل غیراصولی روی دریاچه را عامل‌ اصلی رو به خشکی رفتن این پهنه‌ آبی مهم کشور اعلام کرده‌اند.

* جریان مخالفت با سد داریان و پویش برای نجات «کانی‌بل» (چشمه بل) در کردستان و کرمانشاه، اگرچه نتوانست به پیروزی کامل برسد، اما توانست تابوی ترس از این‌گونه مخالفت‌ها را در آن منطقه‌ حساس بشکند و دروغی را که مدیران منابع آب تحت عنوان «امنیتی بودن» مسئله‌ مهار آب‌های مرزی عَلَم کرده بودند، بی‌اثر سازد. همچنین توانست «پروژه‌ نجات‌بخشی چشمه‌بل» را که عبارت بوده از بتون کردن دهانه‌ چشمه و انتقال آب آن به بالادست دریاچه‌ سد، به مجری تحمیل کند (گو این که درست بودن این پروژه محل تردید جدی است).

* سازمان‌های مردم‌نهاد خوزستان، چند تن از نمایندگان این استان در مجلس، و پویش‌هایی مانند «ما کارون را نجات می‌دهیم» توانسته‌اند موضوع انتقال آب از سرشاخه‌های رودهای خوزستان را به چالش بکشند. گروه‌های اجتماعی بسیاری هم برای نجات تالاب‌های هورالعظیم و شادگان و دیگر تالاب‌های استان فعال هستند.

* در جنوب استان کرمان، ایستادگی در برابر طرح سد صفارود که برای انتقال آب از هلیل‌رود به شمال استان در دست ساخت است، موجب شد که در پاییز ۱۳۹۵ رییس شعبه‌ی اول دادگاه عمومی عنبرآباد، دستور توقف عملیات ساخت سد یادشده را صادر کند.؛ اگرچه به نظر می‌رسد که دست اندرکاران ساخت سد و تونل انتقال آب، به این دستور قضایی بی‌اعتنا بوده‌اند! در فضای «تلگرام» یک گروه به نام «آوای هلیل» با بیش از پنج‌هزار عضو، پیگیر احیای هلیل‌رود و تالاب جازموریان هستند. امام جمعه‌ی جیرفت، حجه الاسلام کرمی‌پور هم حامی مخالفان این طرح انتقال آب است.

* در پی مخالفت شدید سازمان‌های مردمی مانند شبکه‌ی تشکل‌های محیط زیستی استان مازندران و شمار زیادی از کارشناسان منابع طبیعی و محیط زیست، در تاریخ ۷/۱۰/۱۳۹۵ مجلس شورای اسلامی، مصوبه‌ی کمیسیون تلفیق در مورد انتقال آب از دریای خزر به منطقه‌های کویری را رد کرد.

* حرکت‌های زیادی در اصفهان برای باززنده‌سازی زاینده‌رود و تالاب گاوخونی صورت گرفته و در جریان است است. البته به نظر می‌رسد که یک جریان نیرومند طرفدار انتقال آب از سرچشمه‌های کارون به سوی زاینده‌رود در این جنبش وجود دارد؛ جریانی که با روح زنده‌سازی اکولوژیک این رود و تالاب منافات دارد.

* طبیعت‌دوستان ایران، با جنبش‌های جهانی حفاظت از رودخانه‌ها در ارتباط هستند؛ برای مثال، در «روز جهانی حفاظت از رودها» (14مارچ / ۲۴ اسفند) در سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۵) گروه‌های مردمی مانند طرفداران زاینده‌رود، کوه‌نوردان قائم‌شهر، و گروه دیده‌بان کوهستان، برنامه‌های ویژه‌ای به این مناسبت اجرا کردند.

اگر این کنش‌ها ادامه یابد و عمیق‌تر گردد، می‌توان امیدوار بود که معضل آب کشور که در درجه‌ی نخست مشکلی مدیریتی است، کم‌کم رو به حل شدن بگذارد.


Posted in: دسته‌بندی نشده