ایام چه زود می گذرد ؟ از اولین دقایق صبح روز سه شنبه تلفن (جارچی های نوین ) فعالان محیط زیست لحظه ای قطع نمی شد چون قرار بود که در شهر جارچی خبری ناگوار به اطلاع مردم برساند و در ادامه تماسهای تلفنی اینترنت ( این هم نوع دیگری از جارچی های جدید است) نیز به کمک تلفن آمد و این دوتا وسیله ارتباط جمعی به همه فعالان محیط زیست و منابع طبیعی اطلاع دادند که یاسر انصاری یکی از دل سوختگان محیط زیست و منابع طبیعی در نیمه های شب در پایتخت کشور ایران که اکثر بیمارستانهای آن مجهز به انواع تکنولوژی های روز جهان می باشند در سن 32 سالگی بدرود حیات گفته خبر جارچی این بود و تمام
خبری بسیار غم انگیز و شوک آوری بود و انتشار این خبر در ساعت اولیه آن روز برای خیلی ها باور نکردنی بود. پس از انتشار خبر جارچی منتظر نماند که واکنش مخاطبین خبر را بشنود؛ چند ساعتی گذشت در ادامه خبر اول ؛ خبر دوم از راه رسید و خبر دوم این بود که روز چهارشنبه روز وداع با جسد یاسر انصاری در بهشت زهرا می باشد و از همه دوستان یاسر دعوت کرد که فردا را به بهشت زهرا بیایند و با یاسر انصاری برای آخرین بار وداع کنند.
روز چهار شنبه نیز از راه رسید و دوستان یاسر در بهشت زهرا دور او جمع شدند و یاسر را با دعا های خیر بدرقه کردند و ایشان را به قطعه نام آواران رساندند( یاسر آنقدر نام آور بود که قطعه نام آوران به نام آوریش چیزی اضافه نکرد) و یاسر برای همیشه آنجا آرام گفت و در ادامه آن روز پنج شنبه آمد ؛ رفت و همه دوستان یاسر منتظر مانند که روز جمعه بیاید و در مراسم ختم یاسر شرکت کنند و امروز روزجمعه است و اکنون مراسم ختم یاسر تمام شده است و باید منتظر بمانیم تا هفتم و چلهم هم بیایند و بروند. ببیندید ایام چه زود گذشت
راستی چه کسی باور می کرد که شتر مرگ به این زودی ها جلو درخانه یاسر انصاری بخوابد حتی خیلی از دوستانی که امروز در مراسم ختم یاسر شرکت کرده بودند می گفتند ما تازه یواش یواش دارد باورمان می شود که یاسر رفته است .
ولی از لحظه ای که دوستان و بستگان خبر فوت یاسر انصاری را شنیدند؛ خبر فوت یاسر به یک طرف ولی همه فکرها بر روی یک نفر دیگر متمرکز شده است و این شخص کسی نیست جز خانم مژگان جمشیدی ؛ که چند سالی است همسر و شریک زندگی یاسر می باشد. بنده در این سیزده سال که فعالیت زیست محیطی انجام داده ام خانم جمشیدی از نزدیک می شناسم و ایشان به عنوان خبرنگار محیط زیست در همه عرصه های زیست محیطی حضور فعال داشته اند. ولی مرگ شریک زندگیش در این چند روز خانم مژگان جمشیدی از پا انداخته است؛ با توجه به اینکه در این چند روز بارها برای عرض تسلیت به ملاقات سرکار خانم مژگان جمشیدی رفته ام ولی انگار این خانم مژگان جمشیدی با آن خانم مژگان جمشیدی قدیم بسیار فرق دارد ؛ امروز که خانم مژگان جمشیدی ملاقات کردم انگار در این چند روز خانم جمشیدی آنقدر شکسته شده است که گوی ایشان سالهاست کوله باری سنگین از غم و مات بر دوش داشته است.
پیام خانم مژگان جمشید به دوستان
امروز خانم مژگان جمشیدی خبرنگار محیط زیست و همسر داغدار زنده یاد “یاسر انصاری” در جلوی درب مسجد جامعه شهرک غرب ؛ با توجه به اینکه هیچگونه رمقی در بدن نداشت و با تکیه بر دوش پدر پیرش که امروز عصای دستش بودند (پیری مردی که در این سالها توانسته است چنین دختری و خانمی را تحویل جامعه بدهد که همگی به داشتن آن افتخار می کنیم) با صدای رسا از همه دوستان شادروان یاسر انصاری خواست که امروز که یاسر انصاری در میان ما نیست ادامه دهنده راهش باشیم و به دنیال پیاده کردن افکار یاسر باشیم ایشان با صدای ضعیف ولی رسا اعلام کرد راه یاسر را با همه وجود ادامه خواهد داد و از دوستان زنده یاد یاسر انصاری خواست که او را تنها نگذارند .