عباس محمدی- خبرآنلاین
عزاداریهای محرمِ امسال، به شکل کمسابقهای (نسبت به سالهای پیش) با معیارهای محیط زیستی هماهنگ بود. بدیهی است که میتوان به انبوه زبالههای رهاشده در خیابانها، و ریخت و پاش غذاهای نذری و مانند اینها هم اشاره کرد و گفت که وضع خراب بوده است! اما، اگر بخش مثبت ماجرا را ببینیم، امیدوارکننده است؛ خود من در چند نقطه از شهر تهران دیدم که در اطراف چادرهای پخش نذری و تکیهها، یا زبالهای نیست یا بهسرعت جمع میشود.
در تهران، گروههای داوطلب ازجمله موسسهی کوهستان سبز به مدیریت مردِ خستگیناپذیر مبارزه با ظرفهای یکبارمصرف، حسین عبیری گلپایگانی، موضوع جدید «نذرهای محیط زیستی» را مطرح کردند که هدف آن جذب کمکهای مردمی برای کمک به حیات وحش و حفاظت از طبیعت است. در قم چند داوطلب با حمل شعار «در نذرهایمان از ظرف یکبارمصرف کمتر استفاده کنیم» به عزاداری پرداختند. در خرمآباد، سنت روشن کردن آتش با چوب درختان جای خود را به آتش مشعلهای گازی داد. در اصفهان، شخص شهردار و گروه رفتگران طبیعت به جمعآوری زبالههای شهر پرداختند که این امر مورد توجه خاص گردشگران خارجی هم قرار گرفت. در ساری، انجمن مهرورزان و دفتر نمایندگی انجمن کوهنوردان ایران، به تبلیغ استفاده از ظرفهای دایمی به جای ظرفهای دورانداختنی پرداختند و همچنین برای یک تکیه سفرهی پارچهای خریدند تا از سفرههای نایلونی استفاده نکنند. در تبریز، خانهی محیط زیست که به همت سازمانهای مردمنهاد تاسیس شده، به پاکسازی چند خیابان از ظرفهای رهاشده پرداختند. در رشت، اعضای موسسهی سرزمین ایدهآل ما به شکلی موثر به پاکسازی و تبلیغِ نریختن زباله در شهر اقدام کردند. تا جایی که من خبر دارم، در شهرهای دیگری مانند رامهرمز، کاشمر، کرمانشاه، کنگاور، سیرجان، بافق هم برنامههای پاکسازی و تبلیغ استفاده نکردن از ظرفهای دورانداختنی اجرا شده است.
آگاهی محیط زیستی روز به روز در کشور افزایش مییابد؛ امروزه در ایران، مطالبههای محیط زیستی بدل به یک جنبش اجتماعی شده و نُمودهای این جنبش را در بسیاری از عرصههای اجتماعی میتوان دید. طبیعی است که مراسم محرم، با ریشهی عمیقی که در جامعه دارد، نمیتواند از این حرکت برکنار باشد. یادآور میشوم که ابعاد گوناگون فرهنگ ما، از جمله عزاداریهای محرم، پیوند ژرفی با عناصر طبیعت (این نشانههای بیمانند آفرینش) دارد. به عنوان فقط یک مثال، میتوان به «علامت»هایی که در دستههای عزاداری حمل میشود اشاره کرد که بر آنها نمادهایی به شکل گوزن، کبوتر، شانهبهسر، شیر، کَل، قوچ، طاووس، و دیگر پدیدههای طبیعی قرار دارد. میتوان گفت که وابستگی روح ایرانی به طبیعت بهقدری زیاد است که موجودات آن، در کنار مقدسترین چهرهها و آیتها جای دارند.