مرگ ببر سيبري تنها راه رهائي اش بود، بر مبنا اصل ديناميک حيات وحش در اکوسيستم، تغيير مکان حيات وحش وجاهت علمي ندارد (بخش 1)

مطالعه اکولوژيکي حيات وحش نياز به شناسائي نيرو هايي که از طريق محيط زيست در ارتباط با سير تکاملي  و وضعيت آتي جمعيت آنها اعمال مي شود دارد.  تاثر مرگ ببر سيبري بهانه اي شد مروري کوتاه بر سلسله مراتب ديناميک حيات وحش داشته و مکانيزم هاي کنترل طبيعي جمعيت حيات وحش را يادآور شويم . بر مبنا اصل ديناميک حيات وحش تغيير مکان و جابجائي حيات وحش از زيستگاه طبيعي آن برابر با محکوم  کردن جاندار به مرگ تدريجي مي باشد. ببر سيبري خوش شانس بود که از اين عذاب و زوال تدريجي رهائي يافت.(MacArthor,1967 , Murray ,1979 , Batcheler ,1968 , Boecklen ,1984 , Diamond , 1981)  شايد گفته شود عمر اکثر اين جانوران در باغ وحش ها طولاني تر از طبيعت است. که بايد ياد آور شد آن ديگر حيات وحش نيست بلکه موجود بخت برگشته غير اهلي و غير وحشي مي باشد که اسير و گرفتار آمده است. در مقابل غذا و مراقبت هاي پژشکي (که البته در باغ وحش هاي استاندارد نه از نوع ارم ) محکوم به بدترين نوع استثمار و بند مادامالعمر گرديده است. البته فکر جابجائي حيات وحش فقط مختص سازمان حفاظت محيط زيست ايران نبوده در سطح جهاني نيز همفکراني دارد اين نوشته عدم وجاهت علمي فکر ياد شده بازگو مي شود.  در اين سري بحث ها (بطور کل در اين بلاگ) حيات وحش به جانوران غير اهلي و غير آبزي گفته مي شود.  که منظور پستانداران و پرندگان مي باشد (معمولاً گياهان ،-ماهيان و .. در دسته هاي جداگانه مورد ملاحظه قرار مي گيرند).
Wildlife: Non – domesticated and non- – aquatic animals in this blog and related sites
focus is on mammals and birds. (usually plants and fish are considered separately).براي اثبات نظريه طرح شده که مي گويد تغيير مکان حيات وحش وجاهت علمي ندارد، در مباحث بعدي ديناميک فردي، گروهي و جمعيت طبيعي حيات وحش  را باز گو خواهيم نمود ادامه دارد