عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
همان یک لحظه ی اول ،
که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ،
جهان را با همه زیبایی و زشتی ،
به روی یکدگر ، ویرانه می کردم .
□
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که در همسایه ی صد ها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم ،
نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم ،
بر لبِ ، پیمانه می کردم .
□
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین ،
زمین و آسمان را
واژگون ، مستانه می کردم .
□
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
نه طاعت می پذیرفتم ،
نه گوش از بهر این بیداد گر ها تیز کرده ،
پاره پاره در کف زاهد نمایان ،
سبحه ی ، صد دانه می کردم .
□
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ،
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ،
آواره و دیوانه می کردم .
□
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
بگرد شمع سوزان ِ دل عشاق سرگردان ،
سراپای وجود بی وفا معشوق را ،
پروانه می کردم .
□
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
به عرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ،
تا که می دیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد ،
گردش این چرخ را
وارونه ، بی صبرانه می کردم .
□
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که می دیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنه ی این علم ِ عالم سوز مردم کش ،
به جز اندیشه ی عشق و وفا ، معدوم هر فکری ،
در این دنیای ، پر افسانه می کردم .
رحیم معینی کرمانشاهی، شاعر در بیمارستان جم درگذشت.اوعلاوه بر شاعری، نقاشی چیرهدست هم بود و سالها در زمینه روزنامهنگاری نیز فعالیت کرد. ترانهسرایی بخش دیگری از فعالیتهای معینی کرمانشاهی بود.
از اشعار ماندگار او میتوان به شعر «عجب صبری خدا دارد» یا شعر «من نمیگویم که به درددل من گوش کنید» اشاره کرد.
در زمینه ترانهسرایی نیز معینی کرمانشاهی سرایش اشعار ترانههایی خاطرهانگیزی چون «به یاد کودکی»، «خواب نوشین» و «آشفتهحالی»را در کارنامه هنری خود ثبت کرده است.
او یشینهی همکاری با استادان موسیقی و ترانهسرای ایران همچون علی تجویدی، پرویز یاحقی و همایون خرم را در کارنامهی خود داشت.