این روزها با آغاز بهکار دولت یازدهم، صدای اعتراضات فعالان حوزه محیط زیست کشور نسبت به بحران مدیریتی حاکم بر منابع آبی کشور بلندتر و رساتر شده و با تهیه بیانیه و طومار و یا تجمعات اعتراضی محیط زیستی خواستار ورود جدیتر مقامات ارشد کشوری به برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت ساماندهی طرحهای انتقال آب بین حوضهای، سدسازیهای بیرویه و حقآبههای محیط زیستی شدهاند.
برای واکاوی ماجرای تلخ طرحهای انتقال آب بین حوضهای از سرشاخههای کارون بزرگ به زایندهرود، در گفتگوی مفصل خبرنگار روزنامه تهران امروز شرکت کردهام؛ میتوانید متن کامل آن گفتگو که امروز – ۲۱ مهر ۱۳۹۲ – منتشر شده است را در زیر بخوانید:
هستی بختیاری؛
کمبود آب در ماههای گذشته در اصفهان و یزد به جیرهبندی آب هم رسید. هرچند مسئولان این استانها یک در میان آن را تکذیب کردند و خبردهی درباره آن را پیشگیری قبل از وقوع حادثه دانستند.
آیا کارون قربانی کشت برنج در اصفهان میشود. همانطور که دریاچه ارومیه قربانی کشتهای سنتی از جمله کشت سیب در زمینهای اطراف خود شد و این روزها کشور را وارد بحرانی به نام ریزگردهای سفید کرده است؟
سوالاتی که این روزها به شدت به نگرانی فعالان حوزه محیطزیست منجر شده و باعث شده تا جمعی ۵۰ نفره از هنرمندان خوزستانی از «حسن روحانی» رئیسجمهور و «معصومه ابتکار» بخواهند تا جلوی انتقال آبهای جدید را از خوزستان به اصفهان و یزد بگیرند.
حمیدرضا خدابخشی کارشناس آب نیروی خوزستان نیز در گفتوگو با «تهرانامروز» میگوید: «انتقال آب از سرشاخههای بزرگ کارون یعنی از دز، خرسان و کوهرنگ در حالی از خوزستان به نام زایندهرود به اصفهان انتقال مییابد که نه تنها نفعی به حال زایندهرود ندارد، بلکه صرف برنجکاری در اصفهان میشود.» کاشت برنج درست زمانی دراصفهان جان گرفت که سدسازیها به یکباره بخش بزرگی از آبهای منتهی به زایندهرود را پشت سد جمع کردند و کشاورزان این منطقه بیتوجه به الگوی سنتی کشاورزی در کویر به سمت کاشت برنج در منطقه رفتند. کاشت برنجی که ۷۰ درصد آب را به هدر میدهد و در نهایت ۳۰ درصد آن صرف کشاورزی میشود. اما با گذشت سه دهه از این ماجرا هم زمینها برکت خود را از دست دادند و هم زایندهرود را خشک کردند.
در ارومیه هم همین اتفاق بهوقوع پیوست، سونامی سدسازیها به جان منطقه افتاد تا به گفته «محمد درویش» کارشناس بیابانزدایی نزدیک به ۴۰ سد روی آبها و رودخانههایی که دریاچه ارومیه را تغذیه میکرد، زده شود. پس از آن هم کشت منطقه از انگور که آب کمتری طلب میکرد به سمت کاشت سیب رفت و حجم بیشتری از آب را طلب کرد.
مسئله آنقدر پیش رفت که امروز به گفته «نادر قاضیپور» نماینده مردم ارومیه ۸ میلیارد تنریزگردهای نمکی این منطقه زندگی ۳ میلیون مردم منطقه را در هجمه و هجوم نخست خود تهدید میکند. هجومی که این روزها شروع شده است. علاوه بر زندگی انسانی، زمینهای کشاورزی منطقه به شدت از سوی نمکی که خود پراکندهاند، تهدید میشود.
خوزستان البته وضع بدتری از ارومیه دارد. این استان بدون خشک شدن کارون هم نزدیک به سه دهه است که با ریزگردهای ناشی از خشک شدن هورالعظیم دست و پنجه نرم میکند. ریزگردهایی که البته تنها به خوزستان منتهی نشده و آسمان ۲۲ استان کشور را درگیر کرده است.
خدابخشی میگوید: «اصفهانیها در تازهترین برنامه خود بهدنبال انتقال آب ماربر در منطقه چلگرد چهارمحال و بختیاری به زایندهرود هستند. حوزهای که دو میلیارد متر مکعب آب آورد دارد و بخش بسیار زیادی از آ ن پشت سدها جمع میشود.» به گفته او آبهایی که به اسم تامین آب شرب منطقه انتقال مییابد سر از زمینهای کشاورزی منطقه درمیآورد.
خدابخشی توجه همگان را به زمینهای شالی «لنجان» اصفهان جلب میکند و میگوید: «چرا باید آب منطقه خوزستان به بخشهای مرکزی و بیابانی انتقال داده شود تا در آنها برنجکاشته شود.» برنجی که یکی از دلایل خشک شدن زایندهرود است. به گفته او درحالی اصفهان آب خوزستان را برای آبیاری زمینهای برنج خود انتقال میدهد که آب نیروی خوزستان زمانی که حجم آب پایین میرود اجازه کشت در زمینهای اطراف و حاشیه رودخانه را به کشاورزان نمیدهد. مسئلهای که باعث میشود تا حتی کشاورزان این منطقه یک فصل کشت خود را از دست بدهند. اما همین آب از خوزستان به اصفهان انتقال مییابد تا خرج برنجکاری در کویر شود. او میگوید: «معلوم است که با این شیوه نه زایندهرود نجات پیدا میکند نه زمینهای منطقه سیراب میشوند.»
به گفته او انتقال آب از خوزستان به قم، گلپایگان وخیلی از شهرها به اسم تامین آب شرب انجام میگیرد اما اعتراض استانداران همین استانها به اینکه اولویت این آب شرب است نه کشاورزی نشان میدهد که این آبها در جای دیگری خرج میشود وهمین است که بهرغم اینکه بخش بسیار بزرگی از آبهای کشور از جنوب به سمت کویر یزد و اصفهان انتقال یافت، این دو استان با کمبود آب روبهرو هستند.
کمبود آب در ماههای گذشته در اصفهان و یزد به جیرهبندی آب هم رسید. هرچند مسئولان این استانها یک در میان آن را تکذیب کردند و خبردهی درباره آن را پیشگیری قبل از وقوع حادثه دانستند. از سوی دیگر آبهای خروشان کارون از سمت خوزستان و چهارمحال و بختیاری در حالی در سه دهه گذشته به سمت اصفهان رفته است که هرگز نتوانسته لب تشنه این کویر را سیراب کند و در سالجاری به درگیری میان کشاورزان اصفهانی و یزدی منجر شد. واقعه تا آنجا پیش رفت که اصفهانیها لوله انتقال آب به یزد را قطع کردند و یزدیها را تا چند مدت دچار مشکل کردند.
انتقال آب از خوزستان درحالی به قصه بیپایانی تبدیل شده که این استان به دلیل خشک شدن تالاب هورالعظیم با حجم وسیعی از ریزگردهای عربی روبهرو است. حجمی که حل معضل آن در گرو همکاری و همراهی کشورهایی چون عراق و سوریه است. دو کشوری که به نظر نمیرسد در میان حجم بسیار زیاد مشکلاتی که دارند زمانی را برای حل ریزگردهای عربی صرف کنند.
البته نگرانیهای جامعه خوزستانی این روزها بیشتر است.«مسعود اسدی» رئیس سازمان نظام صنفی کشاورزی خوزستان و رئیس مجمع تشکلهای کشاورزی ایران اعتقاد دارند انتخاب وزرای دولت روحانی که بسیاری از آنها اصفهانی و یزدی هستند میتواند در پیشبرد انتقال آب به ضرر محیطزیست خوزستان نقش بارزی را داشته باشد.
انتقالی که «هومان خاکپور» کارشناس منابع طبیعی چهارمحال وبختیاری را هم به این نتیجه رسانده که نه تنها به نفع زایندهرود نخواهد بود که باز هم به کمآبی در مناطقی چون خوزستان و چهارمحال و بختیاری منجر میشود.
بختیاریها هم از انتقال آب بهوسیله تونل گلاب و بهشتآباد که قرار است باز هم بخشی از آبهای کارون در این بخش را به یزد ببرد، نگران هستند. این دو پروژه در دولت گذشته شروع شد اما اعتراض بختیاریها باعث توقف آنها شد. حالا خاکپور میگوید که خبرهای موثقی وجود دارد که نشان میدهد که تونلها از سمت یزد به سمت چهارمحال و بختیاری در حال ساخت و پیشروی است موافقان با این طرح قرار است که مسئولان کشور را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهند.
چهار محال و بختیاری در سالهای جدید به شدت با کاهش آب روبهرو شده و آنطور که خاکپور میگوید بسیاری از روستاهای این منطقه با تانکر آب تغذیه میشوند.
حال افکارعمومی میپرسند آیا قرار است که محیطزیست کشور یکبار دیگر با واقعه تلخ دیگری چون خشکشدن کامل رودخانه کارون بعد از زایندهرود و دریاچه ارومیه روبهرو شود؟ و بعد هم دولتمردان به این نتیجه برسند که سدسازی در حوزه کارون را متوقف کنند و بالاخره قبول کنند که همه چیز زیر سر کشاورزی سنتی و بیحساب وکتاب است. آنها میگویند آیا بهتر نیست که کشاورزی در مناطق کویری شیوه طبیعی خود را به دست بگیرد تا محیطزیست کشور برای کشت برنج در کویر بیشتر از این هزینه ندهد.
روزنامه تهران امروز – یکشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۲