از "بوداپست" تا "تنگِ راز"

چند روزی بود پیروزیهای غرور آفرین کشتی گیران آزاد کشور را در حین ماموریت به مشهد و بجنورد دنبال میکردم.کارهای بزرگی که از چشم هیچ مسئولی پنهان نماند و همگان لحظه لحظه این کارهای بزرگ که غرور ملی را بدنبال دارد را تا کسب قهرمانی دنبال کردند.در گذر از شهرستان فاروج از توابع بجنورد واقع درخراسان شمالی وارد اداره منابع طبیعی شدم.چشمم به عکس قرقبان شهید رضا ارغوان جوان 26 ساله بجنوردی افتاد که به خاطر حراست از منابع طبیعی با ضربات چاقو به طرز بیرحمانه در دیماه سال 91 به قتل رسید.در هنگام عزیمت از بجنورد به تهران در سالن ترانزیت فرودگاه،رضا زاده قهرمان وزنه برداری جهان را دیدم که کورش باقری با استقبال از او و دیگر مدیران همراه ایشان به سوی درب خروج میرفتند.در فاصله بین هواپیما تا درب خروج افراد زیادی با رضا زاده عکس یادگاری گرفتند.در این زمان به یاد رضا ارغوان افتادم.او هم یکی از 12 قرقبان شهیدی بود که نام خود را بر تارک یاد عاشقان منابع طبیعی ومحیط زیست وطن حک نمود.ما همانقدر که از رشادت مردان ورزشی وطن خوشحال میشویم ، به جانفشانی  شهدای منابع طبیعی افتخار میکنیم.اما چرا نام ویاد این عزیزان که از جان خود برای اعتلای نام وطن مایه گذاشتند ، تنها در خاطر افرادی معدود باقی میماند؟ آیا کارهای بزرگ این عزیزان کمتر از نام آوری دیگر فرزندان این مرز وبوم است.آیا رواست تا فرزندان و بازماندگان این حافظان بدلیل فقدان پدر از یک سو و فقر معیشتی از سوی دیگر به بوته فراموشی سپرده شوند؟
کدام معادله به جواب میرسد؟ قهر کشتی گیران فرنگی بدلیل عدم دریافت پول یا سماجت ارغوانها بر سر آرمانهای منابع طبیعی با حداقل حقوق و بدون هیچ امنیت شغلی؟
شاید مقایسه خوبی بین کسب شهرت و قراردادهای چند صد میلیونی برخی رشته های ورزشی با فراموشی یاد وخاطره قرق بانها ومحبط بانهای  شهید با حداقل حقوق ومزایا نباشد ! اما همچنان امیدواریم تا شاید روزی فرا رسد که برای قدردانی از این عزیزان شهید یکبار شبیه آنچه در اخبار میبینیم توسط مسئولین بلند پایه مملکتی ، از این عزیزان هم یادی شود. و مدیران مستقیم سازمانی بیش از گذشته حمایت از این عزیزان را جلوی پای مصالحه ذبح نکنند؛ شاید این کار مرحمی بر زخم فقدان این عزیزان برای فرزند انشان و زنده ماندن کور سوی امید در دل همکارانشان باشد.

Posted in: دسته‌بندی نشده