محیط زیست و شرارت ذاتی آدمی

در فیلم The Host موجوداتی درخشان و نرم از سیاره ای دیگر به زمین آمده اند، درون بدن انسانها لانه کرده اند و با ورود آنها جهان از بدی های گوناگون خلاص شده است، و از همه مهمتر، موجودات فضایی محیط زیست زمین را احیا کرده اند. در این فیلم، بر خلاف دیگر فیلمهای ژانر تخیلی فضایی، موجودات فضایی خوش رفتارند. با این حال انسانها برای بقا با آنها مبارزه می کنند.

به راستی آدمیزاد خیر است یا شر؟ آیا اصولا می توان از محورِ انسانی خارج شد و به بنیان نهادن مبانی خیر و شر پرداخت؟ و یا اینکه اعمال انسان محور خیر است و باقی جملگی شرند؟ بقای انسان خیر است و هر چیزی که برخلاف آن باشد شر است؟ هر چیزی که مخل آزادی انسان باشد شر است؟ نظریه های بسیاری در این باب وجود دارد.

جایگاه شرارت کجاست؟ ما می توانیم جایگاه شرارت را ترک بگوییم بی آنکه خود را نفی کنیم؟ آیا آن “من”، متکبرترین موجودان روی زمین، زاینده ی شرارت نیست؟ و آیا همه ی کارهایی که ما در شبانه روز زندگیمان انجام می دهیم، در جهت دفاع و ادامه ی “من” نیست؟
شرارت، عکس العمل کودکانه ی بشر است برای بودن و بقا. به “عکس العمل” بودن و به “کودکانه” بودنش خوب بیاندیشید.

حفاظت از محیط زیست در بسیاری از شرایط بر خلاف منیت آدمی و بر خلاف رفاه بشر است. به عقیده ی من یکی از جاهایی که طرفداران محیط زیست راه را تا حدودی به خطا رفته اند و به نوعی آب در هاون می کوبند، اصرار معصومانه شان بر اقتصادی کردنِ مولفه های محیطی است. نمی شود. نمی توان بر شرایط آینده های نامعلوم قیمت گذاشت. آدمیزاد، زاده ی امروز خویش است. قطعا منافع اقتصادی یک سد بر درختانی که زیر آب می روند می چربد…این را می گویم تا بدانیم این راه از اساس اشتباه است که بخواهیم با عدد سازیهای مبهم، کفه ی سود اقتصادی را به نفع پارامترهای محیط زیستی سنگین کنیم. در کشورهای پیشرو هم هنوز  این جنبشهای اجتماعیند که بر علیه صنایع مخرب دفاع می کنند و نه اساتید و مدیران اقتصادی.

چیزی که باید تغییر کند برداشته شدن رابطه ی سود-زیان از فعالیتهای انسانی است، و چاره اش، کشف شرارت درونی و کنترل آن. شرارت انسانی و طمع او برای “بیشتر داشتن” و “بیشتر بودن” او را به لبه ی پرتگاه نابودی کشانده است. و این شرارت انسانی ریشه هایی بس عمیق دارد: در برنامه ریزیهای روزمره مان، در حرکات و گفتارمان، در سلام کردنمان، در خیر دیدنِ خودمان و شر پنداشتنِ مخالفانمان، در همه چیز رسوخ کرده است و بی آنکه بشناسیمش نمی توانیم مبارزه ای موثر در راه نجات زمین انجام دهیم. ما فعالان محیط زیست و طرفداران زمین پاک باید از خودمان شروع کنیم؛ از واکاوی تک تک رفتارهایمان.

Posted in: دسته‌بندی نشده