در ماه های اخیر احداث موزه در جنگل ناهارخوران،
حضور پر رنگی در فضای رسانه ای داشته است، به این مورد خاص در یادداشت دیگری پرداخته
می شود اما این یادداشت صرفا” به کلیات موضوع اشاره دارد.
گرگان، مرکز استان گلستان، از شهرهای بزرگ
شمال کشور است. این شهر که در گذشته استراباد نام داشت در دهه های اخیر با بلعیدن
جنگل ها و زمین های زراعتی اطراف، بسیار گسترش یافته است.
(می گویند یک صد سال قبل”گروهبان
محله” مرز جنوبی شهر با جنگل را تشکیل می داد! پنجاه سال پیش، این مرز به تپه
های صدا و سیما رسید و اینک نوبت جنگل های النگ دره و ناهارخوران است!)
مرزهای اجتماعی در دهه های اخیر همواره،
مرزهای اکولوژیک را به عقب نشینی وادار کرده است اما پرسش این است که این ماجرا تا
کجا، تا چند، ادامه می یابد؟
قاعدتا” شهرها(ازجمله گرگان) طرح های
جامع دارند و تکلیف بسیاری از مسائل در این طرح ها مشخص شده است، اما این که چرا حوزه
آبخیز زیارت از جمله اطراف جاده ناهارخوران و روستای ییلاقی زیارت مشمول توسعه
شهری شده است، موضوع قابل تأملی است؟
متأسفانه سازمان های متولی منابع طبیعی و
محیط زیست نه تنها قادر به حفظ بافت طبیعی این حوزه نبوده اند بلکه با بعضی
اقدامات مانند ساختن خانه های به اصطلاح سازمانی منابع طبیعی و احداث ساختمان مرکز
تحقیقات و نظارت زیست محیطی استان گلستان! همراه این نوع توسعه نیز بوده اند!
بعدها با احداث ساختمان های اداری توسط این سازمان و آن سازمان و سپس بولوارشدن
جاده روستایی و چراغانی وهتل و شهر بازی و… وضع به موقعیت هشدارگونه کنونی رسیده
است.
واقعیت این است که توسعه شهری در جنگل ها(مثل
احداث شهرک مسکونی پارادایز در جنگل النگ دره یا سازه های اطراف جاده ناهارخوران)
و مناطق روستایی(مثل آپارتمان سازی در روستای زیارت)، با توسعه پایدار منابع طبیعی
و محیط زیست نا سازگار و از نظر اقتصادی هم فاقد توجیه است زیرا آینده ای ناپایدار
و بحران زا داشته و هزینه های سنگین تری از منافع ظاهری کنونی را تحمیل می کند.
متأسفانه فرصت ها تا حدود زیادی از دست رفته
است و وضعیت آرام آرام به نقطه غیر قابل برگشت می رسد.
ای کاش برای حوزه آبخیز زیارت، به جای چندین
نوبت مطالعه (در ظاهر جامع ولی در اصل بخشی)، یک نقشه راه واقعی ترسیم می شد و یک
طرح واقعا” جامع تهیه و اجرا می شد. طرحی سازگار با طبیعت و حافظ محیط زیست و
در جهت منافع مردم. طرحی که با مشارکت همه نقش آفرینان، سبب حفظ طبیعت و فرهنگ
بومی می شد، تأمین آب شهر گرگان را مورد نظر قرار می داد، بافت بومی روستای ییلاقی
و گردشگری زیارت را حفظ می کرد و با ملاحظه همه این موارد توسعه ای همه جانبه به
همراه می آورد.
…