تهران – هوای آلوده



طـــرح هــای دل فــریب امــا پُــر خــطر

در شمال شرق تهران با هزینه ای بالغ بر یک میلیارد دلار تونل و اتوبان دو
طبقه ای در حال احداث است که به زودی به بهره برداری خواهد رسید. طول تونل ۷/۵ کیلومتر و طول اتوبان دو طبقه ۷
کیلومتر خواهد بود. در سالیان گذشته تعداد زیادی بزرگراه، تونل، زیرگذر و
پُل و اخیراً هم اتوبان دو طبقه ساخته شده که لابد هدف آن ها کم کردن از
بار ترافیک شهر است.
۸۰ درصد آلودگی هوا مربوط به سوخت اتومبیل ها است و
این جاده ها و اتوبان ها امکانی شده اند برای عبور و مرور هر چه بیشتر
وسایلی که تنفس اهالی شهر را سخت تر می کنند. این ساخت و ساز ها فارغ از
این که تا چه حد توانسته به هدف کم کردن ترافیک دست پیدا کند، قطعاً
توانسته بر آلودگی هوای شهرهای بزرگ اضافه نماید.
تعداد روزهایی که هوای
شهر تهران در سال ۱۳۸۷ ناسالم بوده، ۴۲ روزاست، این تعداد در سال ۱۳۸۸ به ۶۰ روز
و در سال ۱۳۸۹ به ۱۰۴ روز و بالاخره در سال ۱۳۹۰ به ۱۹۳ روز افزایش پیدا کرده
است. آیا صلاح است به خاطر روان شدن ترافیک یک شهر، امکان تنفس و سلامت را
از مردم آن شهر گرفت؟

به نظر می رسد تنها کالایی را که از واردات قاچاق
آن می توان جلوگیری کرد اتومبیل است، زیرا اتومبیل نیاز به نصب پلاک
شناسایی دارد و هر روز در جلو چشم ماموران در حرکت است. سال های درازی است
مدیران اقتصادی از این خصوصیت استفاده کرده و عوارض گمرکی اتومبیل را تا۱۰۰  درصد افزایش داده اند. یعنی قیمت هر اتومبیل در ایران به بیش از دو
برابر قیمت آن در دنیا افزایش یافته. به همین دلیل صنایع اتومبیل سازی
ایران سال ها است یکه تازانه و بدون هیچ رقابت و نوآوری به ساخت اتومبیل
هایی با تکنولوژی چند دهه گذشته ادامه می دهند و چون قیمت اتومبیل ساخت
داخل نسبتاً ارزان است و با توجه به این که بنزین هم با سوبسیت دولتی ارائه
می شد، سیلی از اتومبیل های بی کیفیت به شهرها روانه و ترافیک ایجاد کرده
اند.

شهرداری ها همواره برای کنترل ترافیک دو روش در مقابل دارند، یکی
گسترش وسایل نقلیه عمومی، دیگری گسترش شبکه جاده ای درون شهری. وقتی
اتومبیل و بنزین نسبتاً ارزان است، با خواهش و تمنا نمی شود از مردم خواست
که اتومبیل سوار نشوند. در این میان رعایت حال کارخانجات اتومبیل سازی و
صنایع وابسته، بدلیل این که کار آفرین و درآمد زا هستند نیز مزید بر علت
شده. پس شهرداری ها ناگزیرند بخش بزرگی از بودجه خود را به گسترش شبکه های
درون شهری اختصاص دهند. از طرف دیگر به دلیل نیاز روز افزون به بنزین، فشار
به پالایشگاه ها وارد می شود و آن چه که در این میان زیر سوال می رود
کیفیت بنزین است. این ۳ عامل یعنی تعداد زیاد اتومبیل ها، وجود سطح عبور
وسیع برای حرکت اتومبیل و کیفیت بنزین، باعث شده تا روز به روز بر آلودگی
هوا افزوده شود.

شهرهای بزرگی مثل پاریس و
لندن با جمعیتی مشابه تهران به علاوه چندین میلیون توریست، هرگز به طرح
هایی مانند بزرگراه ۲ طبقه و افزایش روز افزون سطح عبور و مرور فکر نمی
کنند. شاید سال های زیادی باشد که دیگر یک مترمربع به سطح جاده های درون
شهری این شهرها اضافه نشده. حرکت یک اتومبیل در این شهر از نظر قیمت
پارکینگ و جریمه رانندگی و کنترل دقیق آلاینده ها آن قدر پرهزینه شده که
حتی کسانی هم که اتومبیل دارند، میل به خارج کردن آن به جز برای مسافرت و
تعطیلات ندارند. مدیران شهری نیز بودجه خود را فقط صرف گسترش خدمات عمومی
مانند قطار، مترو، ترموا و اتوبوس می کنند، تا سرانه مصرف سوخت پایین
بیاید.

به نقل از ماه‌نامه KWC