تبریک و تسلیت!

روز ۵شنبه ۲۱ اردی‌بهشت صبح زود با عباس محمدی به خرم‌اباد رفتیم،
می‌دانستم که این ۵شنبه برای هیمالیانوردان ایرانی روز قله است، تلاش برای
صعود ماکالو و ماناسلو. از یک سو هیجان شنیدن خبر صعود و از سوی دیگر
نگرانی شنیدن خبرهای ناگوار رهایم نمی‌کرد.

هفته‌ای پیش‌تر با دکتر جوادی در مورد نشست اردی‌بهشت انجمن که روی‌کردی
کاملن آموزشی دارد صحبت می‌کردیم و او هم مثل من نگران بود، یک‌سال پیش در
همین روزها بود که خبر مرگ عیسی میرشکاری را شنیدیم. آرزو کردیم که
صعودهای امسال بی‌حادثه پایان بگیرد و دوستانمان به سلامت به شهر بازگردند.

سفر خوبی بود، خیلی خوب، جدای دیدار یاران نیک آن دیار، کوه‌نوردی
نه‌چندان جدی در کوه یافته، اما خوب بود چون اینترنت نبود و ای‌کاش که
تلفنی هم در کار نمی‌بود که خوشی ما دوچندان می‌شد.

شنبه صبح خبر مرگ جعفر ناصری حیرانم کرد،

دوست داشتم تا صعود «سید حسین صالحی»، «جعفر ناصری» و «امید آمحمدی»  به ماناسلو  و صعود «حسین مقدم» و «محمود هاشمی» به
ماکالو را تبریک بگویم. دوست داشتم به «علی‌رضا بهپور»، «ایرج معانی» و
«محمود شعاعی» خسته نباشید بگویم و هوش‌یاری‌شان را تمجید کنم که جان را و
انسان را و ماندن و بودن را به بهای قله حراج نکردند  تا باز به میان ما
بازگردند، تا باز ببینیمشان، تا باز بشنویمشان، تا از آن‌چه دیدند و آن‌چه
کردند، بگویند و شیرینی بودن‌شان را تجربه کنیم.

ولی دریغ و صد دریغ که جعفرنگذاشت شادی‌مان دوامی یابد، جعفر هم به کوچی زودهنگام رفت تا این بهار هم به سوگ بنشینیم!

ماناسلوی بزرگ پیامش را پیش از این به جعفر و به ما داده بود، روشن و گویا، افسوس که نشنیدیم!

مگر این‌بار پیامش را به گوش جان بشنویم، 

عکس از کوه‌نوشت