از سه روز پیش به این سو غبارهای عربی به شدیدترین شکل ممکن به خوزستان حمله کرده اند . این پدیدهء وحشتناک عبارت است از فضایی مه آلود از غباری بسیار ریز و پودر مانند که به شکلی معلق و ساکن سطح زمین را در بر می گیرند و امکان تنفس و دید را از انسان و حیوانات سلب می کنند و به شکل کشنده ای باعث عفونت شدید ریوی ، تنگی تنفس ، آلودگی خونی ، سکته قلبی ، عفونت چشم ، و از کار افتادگی کبد ، کلیه و سایر اندامهای حیاتی بدن انسان میشوند . غبارهای عربی (ذرات معلق کشنده) از بیابانهای عراق و سوریه بر می خیزند و به سمت ایران می وزند . اولین و اصلی ترین نقطه ای که در کشورمان بر سر راه غبارهای کشندهء عربی قرار می گیرد استان خوزستان است . بعد از عبور از خوزستان ، از حجم این غبارها کاسته میشود اما مسیر حرکتشان تا بخش بزرگی از نقاط مرکزی و کشور نیز امتداد می یابد .
غبارهای عربی (ذرات معلق کشنده) تا ده سال پیش – به این شکلی که الان هستند – وجود نداشتند و برای مردم خوزستان پدیده ای جدید و غریب محسوب میشوند که هنوز هیچ راه حل بومی برای مقابله با آن و زندگی بی خطر در میان این فضای سرخ رنگ و مرگ بار مه آلود را نیافته اند . ظاهرا” حکومت نیز در مقابله با این پدیده بسیار مستاصل و عاجز شده است و هیچ راه حل علمی و عملی برای از میان بردن این غبارها به ذهن هیچ کارشناس عاقلی نمی رسد .
علت اصلی بوجود آمدن غبارهای عربی ( یا ذرات معلق کشنده) سدهایی هست که دولت ترکیه در طول ده سال اخیر ( و با استفاده از ضعف دولتهای مرکزی و هرج و مرج در دو کشور عراق و سوریه) بر رودخانه های دجله و فرات زده است . این سدها حجم ورودی آب این دو رودخانه به دشتها و تالابهای سرسبز عراق و سوریه را به یک چهارم تقلیل داده اند و عملا” بخشهای وسیعی از این دو کشور را تبدیل به بیابان و برهوت کرده اند . بادهایی که بر این بیایانهای نوظهور می وزند ، خاک های بسیار نرم و سبک و پودر مانند و بسیار کشندهء بسترهای خشکیدهء این تالابها و دشتها را بر میدارند و به سوی ایران آورده و بر سر مردم بدبخت خوزستان و دیگر نقاط جنوبی و جنوب غربی کشورمان می ریزند . علاوه بر اینها ، بخشهایی از خود استان خوزستان و تالابهایی که به دلیل احداث سدهای بی شمار بر رودخانه های جاری در خوزستان خشکیده شده و تبدیل به بیابان و برهوت و نمکزار و بیابان تبدیل شده اند نیز حوزه هایی بومی برای ایجاد این غبارها بوجود آورده اند .
کسانی که تاکنون با پدیدهء غبارهای عربی (ذرات معلق کشنده) روبرو نشده اند قادر به درک موضوع نیستند و ممکن است در ذهن خود این پدیدهء هولناک را چیزی شبیه به گرد و خاک تصور کنند . در صورتی که چنین نیست . غبارهای عربی – برخلاف گرد و خاک که بر سر و صورت انسان و بروی زمین فرو می ریزد – به دلیل سبک بودن و ریز بودن بیش از حدش ، در فضا معلق می مانند و دنیا را در فضایی مه آلود و ساکن و سکوت فرو می برد و گاه قدرت دید به کمتر از ده متر می رسد . بطوریکه اگر از پشت پنجره به بیرون نگاه شود ، تصور می گردد که هوا کاملا” ابری و مه آلود است! برخلاف گرد و خاک های معمولی که با فروکش کردن باد فرو می نشینند ، غبارهای عربی با فروکش کردن باد فرو نمی نشینند و همچنان ساکن و در فضا معلق می مانند و این ماندگاری گاه تا یکهفته نیز ادامه دارد .
تنفس در میان غبارهای عربی بسیار خطرناک است و اگر شخصی برای بیشتر از ده دقیقه در این فضای آلوده و سرخ رنگ تنفس کند بلافاصله در سیستم دفاعی و تنفسی بدنش اختلال بوجود می آید . عفونت ریه ، عفونت چشم ، تنگی نفس ، عفونت گلو ، ایست قلبی و از کار افتادن کبد و کلیه از مهمترین نتایج تنفس غبارهای عربی هستند . خود من سه روز پیش به دلیل بی احتیاطی و سه ساعت تنفس در این هوای مرگبار ، دچار برونشیت و عفونت حاد ریوی شدم بطوریکه از دو روز پیش تاکنون یک سرم ، شش آمپول ، دوازده کپسول و دو شیشه شربت ( تماما” آنتی بیوتیک و ضد التهاب ریه) مصرف کرده ام و هنوز هم از حصول بهبودی خبری نیست .
نکته ای که برایم بسیار عجیب است ، بی تفاوتی و شاید هم عجز و استیصال مطلق حکومت و مردم در مقابل پدیدهء هولناک غبارهای عربی هست . از شب گذشته تاکنون شدت هجوم و حملهء این غبارها به شهرهای خوزستان – و بخصوص بندر ماهشهر – به گونه ای هست که حتی با وجود بستن در و پنجره های اتاقم ، غبارهای کشنده فضای اتاقم را گرفته اند و این مطلب را در حالی می نویسم که مقابل مونیتور کامپیوترم نیز با ماسک نشسته ام ، ماسکهایی که البته قادر به تصفیهء غبارهای ریز عربی نیستند .
دیگر اینکه غبارهای عربی (ذرات معلق کشنده) به دلیل وزن بسیار کم و ریز بودن بیش از حدشان ، تا بالای ابرها اوج می گیرند . در نتیجه حتی با وجود بارش برف و باران نیز از میان نمی روند و فضا را همچنان آلوده نگه می دارند . این سبکی و اندک بودن وزن حجمی باعث شده است تا غبارهای عربی پس از عبور از استانهایی مانند خوزستان و ایلام ، از فراز دو رشته کوه زاگرس و البرز نیز بگذرند و در شهرای مرکزی و حتی شمالی کشورمان نیز فرو بریزند .
افزایش بیش از حد جمعیت و نیاز به منابع آب شیرین جهت سیراب کردن جمعیت های انبوه در ممالک خشک و کم آب ، حکومت ها را در موقعیتی قرار داده که چاره ای جز ایجاد سدهای جدید بروی رودخانه و بیرون کشیدن آب سفره های زیر زمینی نمی بینند . سدهایی ایجاد شده بر حلقوم رودها و بیرون کشیدن آبهای زیر زمینی فرجامی جز تبدیل کردن بخشهای وسیعی از تالابها و کشتزارها و سبزه زارها به بیابانهای برهوت ندارند . نتیجه طبیعی این بیابان سازی ها نیز چیزی جز بوجود آمدن پدیده های وحشتناک و مرگباری مانند غبارهای عربی (ذرات معلق کشنده) نیست .
نوشتهء عبداللطیف عبادی ، ۲۸ اسفندماه ۱۳۹۰
بندرماهشهر