آخرين چهارشنبه سال در فرهنگ ما آذري ها به چهارشنبه خاک نيز معروف است در چنين روزي باور ها در ديار ما بر اين است که خاک دوباره تجديد حيات يافته و حيات مي بخشد . کاشت بهاره اعم از زراعي وباغي در چنين روزي مي تواند شروع شود. يادم است روزگاري دفتر متبوعم متولي روز درختکاري و حقير مجري بودم و تلاش داشتم روز درختکاري را به چنين روزي انتقال داده ، و بوته کاري را جايگزين بوته کني نمايم، شاکرم شاکرم که عملي نشد زيرا تولي گري به افرادي رسيده که حاضرند بوته که هیچ کل طبیعت سر زمين را از ريشه بر کنند و خود را چند صباحي هرچند گذرا حفظ کنند. بهر حال همچنين روزي در باور هاي قومي برايم مقدس است از تمامي مراسم آن از آتش پري گرفته تا آب پري … را دوست دارم.
چهارشنبه سوري از ديدگاه فرهنگ ملي ايراني براي من ايراني داراي فلسفه و جوهر وجودي است هيچکس نمي تواند آنرا از من بگيرد. چهارشنبه سوري در فرهنگ پارسي مقدمه و پيش در آمد تحول و خودسازی و حرکت به سوی پاکي ، طراوت ، سازندگي و … مي باشد. اهریمن مظهر تاريکي و افروختن آتش مي تواند به تفسیر امروزي سيلي زدن بر دهن اهریمن باشد. در فرهنگ اعراب (حتماً از نوع بحریني و السعودی و… که امروزه حتی گرفنن شادی در ارتبا ط باقوتبال را از مردم پارسي در دستور کار دارند)چهار شنبه آخر سال به عنوان یوم الارباغ نحس تلقی می شود.
مادر بزرگ مي گفت مختار، شیعیان موافق خونخواهي امام را در شب چهارشنبه آخر سال به آتش افروختن بربالای بام خانه های خود فراخواند، عزيزيُ این مراسم را به بابک خرمدین نسبت می داد ، تو می گفتی فقط به خاطر تو باید فرهنگت را گرامی داشت مي گفتي همان کمپ فایر است و آن روز آن کمپ فایر به ياد ماندني را در بيابان آيرزونا برپا کردی
دم دمای غروب آخرين چهارشنبه سال 1390 به مردم سرزمینم ملحق می شوم و دست در دست هم فریاد سر مي دهیم
زردی من از تو، سرخی تو از من
غم برو شادی بیا، نکبت برو روزی بیا