زهراکشوری تهران امروز
سازمان حفاظت از محیطزیست کشور با ساخت پالایشگاه نفت در میانکاله و واگذاری جزیره آشوراده به یک سرمایهگذار خصوصی موافقت کرد تا قصه تلخ نابودی یک تالاب دیگر در کشور رقم بخورد. تالابی که قرار است تا ابتدای سال 91 محل نگهداری ببرهای سیبری باشد.
عکس :حر منصوری دیده بان میانکاله
مسئولان سازمان حفاظت از محیطزیست کشور بارها درمیان حرفهای خود و در دفاع از احیا ببر سیبری، یکی از دلایل حضور ببر سیبری در میانکاله را حفاظت از این تالاب بینالمللی عنوان کرده بودند. اما پالایشگاه نفت بالاخره برنده شد تا با ساخت آن، کیان یکی از مهمترین تالابهای کشور که سالانه میزبان نزدیک به یک میلیون پرنده مهاجر جهانی است از بین برود. این درحالی است که محمدجواد محمدی زاده بارها در سخن خود هرگونه واگذاری مناطق زیستی به صنایع را تکذیب کرده است. او با یادآوری قانونی که هرگونه ساخت و ساز در زیستگاه و تالابها را ممنوع کرده، بارها هشدار داده بود که با هرگونه تهدید و تخریب در زیستگاهها مقابله خواهد کرد.
در نهایت این سازمان بیتوجه به وظیفه قانونی خود و با وجود تمامی مخالفتها و استدلالهای متخصصان، مجوز زیستمحیطی ساخت پالایشگاه میانکاله را صادر کرد تا در این میان حرفهای «محمدعلی شاعری» معاون انسانی محمدی زاده تصویری وحشتناک از رویه تعامل سازمان حفاظت محیطزیست را در ذهن همگان بنشاند. او پیشتر اعلام کرده بود که برای ساخت پالایشگاه در شهرهای شمالی ممنوعیتی وجود ندارد.
این اعلام نظر، انتقادهای بیشماری را در پی داشت و کارشناسان حوزه محیطزیست، اجرای این طرحها- در صورت نبودن ارزیابی زیستمحیطی- را غیرقانونی خوانده و تاکید کردند در جایی چون میانکاله، نتیجهای جز نابودی این منطقه نخواهد داشت. اما با وجود تمامی مخالفتهای کارشناسی، سازمان محیطزیست مجوز زیستمحیطی ساخت پالایشگاه در میانکاله را نیز صادر کرد.
به گفته محمد جواد محمدی زاده: «بهرغم اینکه بداخلاقیهای زیادی در این باره صورت گرفت، اما سازمان محیطزیست از 29 گزینه معرفی شده برای یک گزینه با رعایت موازین زیستمحیطی برای احداث پالایشگاه در منطقه شرق استان مجوز صادر کرده است.»
از سوی دیگر اجازه ساخت پالایشگاه بهشهر در حالی داده میشود که در سال 81، استقرار صنایع شیمیایی فاضلاب ساز بهدلیل اکوسیستم حساس و ارزشمند سه استان شمالی، در این استانها ممنوع شد اما در نخستین سالهای ریاست فاطمه واعظ جوادی، در سال 85 این ممنوعیت لغو شد. سازمان محیطزیست در دو سال گذشته با تعداد زیادی از پروژههایی که مدیران این سازمان در سالهای گذشته با اجرای آنها مخالفت کردهاند، موافقت کرده و مجوز راهاندازی یا ادامه فعالیت آنها را صادر کردهاست!
البته مشکلات میانکاله به ساخت پالایشگاه محدود نمیشود. جزیره «آشوراده» هم به یک سرمایهگذار دیگر برای تبدیل آن به مرکز گردشگری واگذار شد تا میانکاله در نبردی نابرابر به یکباره از بین برود.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان از جمله «دلاور نجفی»، معاون محیط طبیعی سازمان محیطزیست دولت نهم، واگذاری آَشوراده و ساخت پالایشگاه به این معنی است که باید با منطقه میانکاله برای همیشه خداحافظی کرد. برای نخستین بار نیست که مصوبات دولتی به تهدیدی علیه محیطزیست کشور تبدیل میشود.
مصوبات دولتی هم اینک به یکی از مهمترین عوامل تخریب محیطزیست کشور منجر شدهاند. جاده سازان به پشتوانه مصوبات دولتی میخواهند برای ساخت یک جاده روستایی به نام «جنگل ابر»، یکی از بکرترین مناطق توریستی کشور و منابع طبیعی منحصربه فرد آن را قربانی منویات خود کنند.
پرسشهای بیپاسخ!
اکنون، نخستین پرسش این است که آیا هیچ گزینه مکانی دیگری برای ساخت پالایشگاه وجود ندارد که دولت ناچار است در نزدیکی میانکاله اقدام به ساخت پالایشگاه کند؟ توجیه دولت برای اجرای چنین پروژهای ایجاد اشتغال است اما معلوم نیست چرا این ایجاد اشتغال با استفاده از قابلیتهای این منطقه از طریق ایجاد زیرساختهای گردشگری صورت نمیگیرد؟ از سوی دیگر درحالی که میانکاله برای ایجاد اشتغال به وزارت نفت سپرده میشود، سازمان حفاظت از محیطزیست بخشی از زیستگاه بهرام گور را به یک سرمایهگذار عرب واگذار میکند تا با ساخت زیرساخت گردشگری در دل یک منطقه زیستی و با تخریب این زیستگاه سیل گردشگران را به این سمت بکشاند.
محمدجواد محمدی زاده که به گفته خود نگران ساخت جزیره توسط کشور آذربایجان در دریای خرز است چگونه خود راضی به واگذاری تالاب میانکاله به نفت میشود؟ آن هم درحالی که مسئولان دولتی آذربایجان تصمیم گرفتهاند این بخش از دریای خزر را بدون هیچگونه خاکریزی و به جای پالایشگاه نفت به زیرساختهای گردشگری اختصاص بدهند.
اکنون این سوال پیش میآید که چه گزینههای دیگری وجود داشت که سازمان حفاظت از محیطزیست برای صیانت از آنها حاضر شده بود تا تالاب بینالمللی میانکاله را قربانی کند؟!
این داستان قدیمی
البته سهل انگاریهای سازمان محیطزیست به همین جا ختم نمیشود، مدتی پیش خبر رسید که یک شکارچی عرب را در حال شکار پرنده هوبره در بوشهر گرفتهاند که یک محیط بان با حکم رسمی سازمان حفاظت از محیطزیست کشور ماموریت یافته تا او را در زمان شکار همراهی و راهنمایی کند با این حال «محمدجواد محمدی زاده» رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست کشور میگوید: «صدورمجوز شکارهوبره شایعه و کذب محض است» محمدی زاده درحالی همچنان حضور اعراب برای شکار این پرنده روبه انقراض را در کشور تکذیب میکند که این شکارچی قطری یک روز پس از دستگیری با وثیقه آزاد شده است. همچین اسلحه غیرمجازی که در دست داشته نیز به همراه سه پرنده بحری به او بازگرداندهاند. سه پرنده بحری که خود نیز در معرض انقراض هستند و شکار آنها براساس قوانین داخلی جرم محسوب میشود.
رئیس ساختمان سبز پردیسان میگوید: «مجوز شکار نه برای شیوخ عرب و نه برای غیر شیوخ صادر نشده و هر گونه ادعایی را تکذیب میکنم.» ادعای محمدجواد محمدی زاده به یک سوال بزرگ در ذهن افکارعمومی منجر میشود!
اگر سازمان حفاظت از محیطزیست کشور به هیچ عربی برای شکارهوبره مجوز نداده، پس قضیه حکمی که به یک محیط بان ماموریت میدهد تا شانه به شانه یک شکارچی به تماشای مرگ حیات وحش بنشیند چیست؟ محیط بانی که براساس قانون باید حافظ محیطزیست و گونههای حیوانی از جمله هوبره باشد. تناقض گوییهای مسئولان سازمان حفاظت از محیطزیست به همین جا ختم نمیشود.
محمدجواد محمدی زاده درحالی در گفتوگویهای تازه خود واگذاری پرورش هوبره به سرمایهگذاران خارجی را تکذیب میکند که بخشی از زیستگاه بهرامگور را به یک سرمایهگذار عرب قطری داده و این مسئله از سوی مسئولان اداره کل حفاظت از محیطزیست فارس هم تایید شده است!
لینک خبر : تهران امروز نفت در میانکاله