صد چهره برتری که ماهنامه فارن پالیسی به صورت سالیانه منتشر می کند بر اساس رای گیری از نظرات و آرای خوانندگان صورت می گیرد. اولین فهرست صد نفره فارنپالیسی در نوامبر 2005 منتشر شد و در ژوئن 2008 معرفی این صد چهره از سوی فارن پالیسی به صورت مشترک با مجله پراسپکت در بریتانیا صورت پذیرفت. هدف از تعیین این چهره ها هم مشخص کردن 100 فرد «اثرگذار» و «زنده ای» است که در رشته های مختلف و در سطح جهان فعالیت دارند. بر اساس محل تولد، تقریباً 40 درصد این چهره ها از ایالات متحده آمریکا و کانادا هستند؛ 25 درصد از اروپا، 22 درصد از خاورمیانه و شرق دور؛ کمتر از 5 درصد هم از سایر مناطق هستند؛ آمریکای لاتین با 4 درصد و استرالیا با 3 درصد.
همچنین کمتر از 8 درصد این فهرست را زنان تشکیل می دهند. تاکید بر این نکته ضروری است که این انتخاب بر اساس نظرسنجی از خوانندگان صورت می گیرد و «زبان» و «ملیت» خوانندگان نقش مهمی در انتخاب چهره های مد نظر دارد و از آنجا که زبان اول یا دوم در بسیاری از نقاط دنیا انگلیسی است، بدیهی است که چهره های انگلیسی زبان نقش آشکارتری برای انتخاب شدن دارند. تقریبا تمام رای دهندگان آفریقایی هم از کشور نیجریه هستند. امسال هم این نشریه در شماره نوامبر – دسامبر 2012خود به معرفی این 100 چهره پرداخته است. مجله مهرنامه در آخرین شماره خود اقدام ترجمه و نشر این فهرست کرده است که ما ازآن میان دو چهره برتر حوزه محیط زیست از کشورهای چین و روسیه را معرفی میکنیم.
ماجون؛ فعال محیط زیست چین
به سبب رؤیای آسمان آبی بر فراز چین و تلاش در این راستا
در رودهای چین لجن روان است؛ هوا طعم چسب و سریش می دهد؛ تخم مرغ های مصنوعی و خوک های آکنده از هورمون های رشد و سرخ شده در روغن حاصل از پساب های فرآوری شده هر روزه در منوی غذاها در سرتاسر چین وجود دارند. در ایالات متحده پرسیدن از اینکه «چرا آسمان آبی است؟» به معنای چیزی است که از شدت آشکار بودن نیازی به توجیه ندارد. اما در چین، سرزمین شماری از آلوده ترین شهرهای جهان، چنین پرسشی اساسا خود جای پرسش دارد.
ماجون، مشهورترین فعال چینی نه تنها دولت را مسوول پاسخگویی دانست بلکه نخست بر سر این مطلب رفت که به راستی چرا چین در چنین وضعیت آلودگی بدی به سر می برد؟ او مصرانه و به دقت شواهد مربوط به شرکت هایی که در این رابطه بد عمل می کردند را گرد آورد تا این شرکت ها از روی شرمندگی به طریق صواب سوق یابند.
ماجون، روزنامه نگاری که به فعال محیط زیست بدل گشت و در پکن انستیتوی امور عمومی و زیست محیطی را بنیان نهاد، معیارهای علمی را به کار گرفت تا تخلفات شرکت ها را افشا کند (بیش از 90 هزار مورد تا اکنون)؛ از یک کارخانه کوچک قطران زغال گرفته که به شکل نامناسبی زباله های خطرناکش را نگه داری می کرد تا عرضه کننده های سیب که کارگران را با مواد سمی که در صفحات لمسی استفاده می شود آلوده می کردند؛ و در کنار همه اینها، ادارات استانی نیز رعایت قوانین زیست محیطی را در سرتاسر چین مورد غفلت قرار می دهند. اکنون شماری از شرکت های چند ملیتی به هنگام کار کردن با شرکت های چینی با ماجون به مشورت می نشینند. ماجون داده های آماری را در اختیار شهروندان چینی قرار داد تا به این ترتیب حزب کمونیست وادار شود به وظیفه خود عمل کند. ماجون پیام خود را با تصاویر شفافی از رودخانه های سیاه چین و افق های قهوه ای مایل به خاکستری عرضه می کند.
ماجون در یکی از مقالات اخیر خود با عنوان «رؤیای آسمان های آبی» از انتظار روزی می گوید که “بیمارستان ها از بچه هایی پر نباشند که از بیماری های تنفسی رنج می کشند … زمانی که نیازی نیست که دیگر زیاد در مورد انتخاب نوع ماسک ضد ریزگردها فکر کنی، چرا که دیگر بچه ها می توانند از مدرسه تا خانه بدون تنفس دوده و دود پیاده روی کنند.”
شاید ماجون ناچار باشد برای دیدن چنین روزی انتظاری بس طولانی بکشد ولی مسلما این به خاطر کمی تلاش های او نخواهد بود.
اوگنیا چیریکووا؛ فعال محیط زیست روسیه
به سبب رودست زدن به ولادیمیر پوتین
اوگنیاچیریکووا تا سال 2007 از سیاست به دور بود تا اینکه در این زمان چشمش به رنگ های قرمزی افتاد که بر درختان جنگل خیمکی در حومه مسکو زده شده بود؛ محلی که او از پیاده روی در کنار خانواده اش در آنجا لذت می برد. وی هنگامی که دریافت بخش گسترده ای از جنگل به خاطر ساخت یک بزرگراه نابود شده است. دست به کاری زد که در فرهنگ سیاسی روسیه تقریبا غیرقابل تصور است: او دست به سازماندهی زد. چیریکووا، یک تاجر زن موفق که صاحب شرکت مهندسی بود، به زودی به یک فعال تاثیرگذار، معترض سازمان دهنده و بلاگری که برای حفظ جنگل ها می کوشد بدل شد. زمانی که هزاران نفر به خاطر او دست به راهپیمایی زدند و افراد صاحب نامی همچون بونو از گروه موسیقی U2 در حمایت از وی سخن گفتند، دولت روسیه عقب نشست.
چیریکووا چندین بار بازداشت شد و حتی یک بار مقامات او را تهدید کردند که فرزندانش را از او خواهند گرفت. اعتراضات خیمکی نخستین نشانه از میزان رو به افزایش نارضایتی در روسیه بود که در راهپیمایی های گسترده ای که پیش و پس از انتخاب مجدد ولادیمیر پوتین به ریاست جمهوری صورت گرفت . چیریکووا به سازماندهی اعتراضات کمک کرد و اخیراٌ نیز در انتخابات محلی با حزب روسیه متحد به مبارزه برخاست (اگرچه وی انتخابات را واگذار کرد ولی بحث تخلف انتخاباتی نیز مطرح شد)
در دوران پوتین چهره های اپوزیسیون دولت عموما از میان روشنفکران، سیاستمداران سابق یا الیگارش ها بودند. به واسطه چیریکووا، که مبارزه خود را از یک دفتر کوچک در همسایگی مغازه های میوه فروشی هدایت می کند، بود که فعالان روس چهره ملموس تر یافتند: یک زن معمولی با حس فوق العاده مبارزه برای حفظ خانه اش.
منبع : پایگاه خبری شهرالکترونیک