آیا «ما» از حیوان آزاری بیش از حیوان دوستی لذت می بریم؟!

خبر کشتن خرس ها که خاطرتان هست؟ و یا خبر کشتن الاغی با پتک؟
در نخستین دقایق انتشار این دو خبر، شاهد بازتاب فراوان آن در رسانه های مختلف فارسی زبان در سراسر دنیا بودیم. اشتیاق مخاطبان به پیگیری این خبر باعث شده بود که رسانه های مختلف به بازتاب این خبر بپردازند. نگاهی به تعداد بازدیدکنندگان سایتهایی که این خبر را منتشر کرده بودند و همچنین جستجویی ساده در اینترنت نشان از استقبال فوق العاده زیاد ایرانیان از این خبرها و بویژه خبر کشتن خرس ها در سمیرم داشته است.

اما این بار خبری متفاوت در خصوص برخورد با حیوانات منتشر شده است. خبری که نخستین بار در 23 اردیبهشت ماه منتشر شد و تا الان از زمان انتشار آن بیش از یک هفته می گذرد. خبر این است:

آتش نشانان نیشابوری، یک پرستوی دربند را آزاد کردند

به تعداد نظرات درج شده برای این خبر (کلیک کنید) و همچنین خبر کشتن خرس ها (کلیک کنید) در پایگاه خبری دیده بان حقوق حیوانات توجه کنید. همچنین با جستجوی عنوان خبر در اینترنت، ببینید خبر نجات دادن پرستویی در نیشابور تا چه میزان در فضای مجازی بازتاب داشته است!
در حالیکه نجات دادن پرستویی توسط تیم امداد آتش نشانی، اقدامی نادر و شاید بسیار نادر در کشور ما است ولی با این حال مشاهده می کنیم که بازتاب خبری در خصوص نجات حیوانات یک چند هزارم خبری در ارتباط با حیوان آزاری نیست!
به عنوان یک دوستدار حیوانات و شهروندی ایرانی پیش از این گفته بودم که ریشه ی حیوان آزاری را باید در مسائل و مشکلات اجتماعی کندو کاو کرد. نسبت دادن کشتن الاغ ها و خرس ها به حیوان آزاری و یا بی مهری مردم شهرستانی کوچک به حیوانات خطایی بزرگ است.
چرا برای شنیدن خبر حیوان آزاری و دیدن ضجه های خرس های سمیرم چنین مشتاق هستیم ولی با بی اعتنایی از شنیدن خبر نجات پرستویی توسط تیم امداد آتش نشانی براحتی می گذریم؟!
این سوال را جور دیگری پرسید: چرا برای دیدن صحنه اعدام فلان قاتل چندین هزار نفر به تماشا می روند اما برای همایش بزرگذاشت فلان نخبه ی علمی و فرهنگی نیمی از صندلی های سالنی کوچک خالی می ماند؟!

Posted in: دسته‌بندی نشده